اقتصاددان : روزهای پایانی شهریور هر سال به اخبار نیویورک و نشست سازمان ملل گره می خورد. اما در این سالهای اخیر، اخبار مختلفی درباره دیدارهای رجال سیاسی/رهبران با مدیران عرصه صنعت و فنآوری (در بخش خصوصی) به گوش میرسد.
دیدارهایی که همه بیانگر یک واقعیت جدید در دنیای مدرن است: «قدرتِ مدیران بنگاههای اقتصادی، شانه به شانه رهبران سیاسی می زند»
عملا رهبران سیاسی فهمیده اند که قدرت مدیران وادی صنعت و تجارت را باید جدی بگیرند.
در شرایطی که دیدار ایلان ماسک با اردوغان (و نتانیاهو) به شکل پررنگی در اخبار و رسانه ها دیده شد، ولی دیدار نخست وزیر ژاپن با آقا و خانم بیل و ملیندا گیتس انعکاس رسانه ای گسترده ای نداشت.
و البته باید هم چنین باشد! «رسانه» به دنبال اکستریم هاست، و آدمهای ساکت و آرام، جذابیتِ چندان خاصی برای اهل رسانه ندارند!
در دنیای مدرن، انسان آزادی انتخاب دارد و «همجنس/همفکر» ها، همدیگر را می یابند (همدیگر را پیدا می کنند). خلق و خوی اردوغان به مجالست و همنشینی با ایلان ماسک میخورد. جنس اینها، جنس «پریدن» است. جنسِ جهش و حرکاتِ جهشی. اما روحیه و خلقیات ژاپنی، به روحیه آرام و متین آقای بیل گیتس میخورد. «ژاپنی» اهل کارهای تدریجی و غیرنمایشی است.
لذا اردوغان وقتی که پایش به نیویورک می رسد، به دنبال سوپرمنی می گردد که «امروز» در صنعت ترکیه جهش ایجاد کند، ولی آقای کیشیدا وقتی که پایش به نیویورک می رسد، به دنبال مردی می رود که آرام و بی صدا به آینده و «فردای انسان» فکر می کند.
درباره دیدار ایلان ماسک با اردوغان (و حتی با نتانیاهو) مطالب زیادی در رسانه ها بیان شد، اما نگاهی داشته باشیم به دیدار کیشیدا از ژاپن با مدیرعامل مایکروسافت:
۱️⃣ آقای بیل گیتس و ملیندا، بنیادی را ثبت کرده اند که در قالب آن بنیاد بودجه های بزرگی را به امر «توسعه پایدار جوامع» اختصاص می دهند.
۲️⃣ مفهوم توسعه وحشی با توسعه پایدار متفاوت است. توسعه وحشی یعنی اینکه مثلا به یکباره کارخانه های عظیم فولاد برپا کنی و صنایع قطعه سازی/خودرو سازی شکل بدهی و محور تمامِ فعالیتها یک چیز باشد: «تولید کالا».
اما توسعه پایدار به این مفهوم که در میانِ آن کارخانجات معظم فولاد به «مهدکودک» هم فکر کنی و در میان دغدغه کالا، گوشه چشمی و نگاهی جدی به مفهوم هنر و انسان هم داشته باشی.
غرب با تمام سعی و خطاهایش در امر توسعه، از یک جایی به بعد به این واقعیت رسید که علاوه بر «کالا» باید به «انسان» هم فکر کرد. اما انسان شرقی (چینی) هنوز حریصِ فروشِ کالاست. هنوز تنها دغدغه اصلی رهبران چینی «سرمایه» است و کشتی هایی که کانتینر بر آب حمل کنند.
۳️⃣ حکایت ژاپن در شرق، اما قدری متفاوت است. ژاپنی ها پس از عبور از برخی قله های تولید، شروع کردند به فکر کردنِ جدی به مفاهیمی نظیر سرشت انسان، ارتباطات بین المللی، هنر، سینما، موسیقی و… .
ژاپن، یک سرزمین شرقی است که مفاهیمِ توسعه ی صنعت را از غرب گرفت، ولی هنوز می کوشد که «هویت ژاپنی» را تعریف کند. «توسعه» در ژاپن، با مفهوم «حرص (ولع) چینی» قدری متفاوت است.
۴️⃣ مسئله اصلی در این ماجراها «ظرفیت وجودی انسان» است. بیل گیتس، یک جوان ترکِ تحصیل کرده (و دانشگاه تمام نکرده) طی سالیان، ثروتمند شده و از محل مایکروسافت میلیاردها دلار ثروت بهم زده.
ثروتی افسانه ای.
اما او «غرق» ثروت نشده به مفهوم اضعافاً مُّضاعفَهً.
اینکه بخواهد ثروت روی ثروت تلمبار کند.
او بخش مهمی از ساعات روزش را اختصاص به گرمایش جهانی، تغییرات اقلیمی و سلامت داده است
مسیر حرکت افرادی مثل او با امثال ایلان ماسک متفاوت است. ایلان ماسک از جهشی به جهشی دیگر در حرکت است. او از Zip2 به سمت تسلا جهیده. پس از موفقیت در تسلا رفته و اسپیس اکس را ساخته. هنوز از کار فضا و استارلینک فارغ نشده، توئیتر را خریده، سپس رفته و روی نرون مغز کار می کند و کاشت تراشه در مغز…
اما مسیر حرکت امثال بیل گیتس را ببینیم.
۵️⃣ بازگردیم به بحث بنیاد بیل و ملیندا گیتس.
این بنیاد هر سال جوایزی را به افرادی که در بحث توسعه پایدار کار می کنند اهدا می کند.
امسال این بنیاد جایزه اصلی را به آقای کیشیدا اهدا کرد. به گمانم سخنرانی چند روز پیش کیشیدا و بیل گیتس نمادی از یک جریان تعقل در مسیر حرکت انسان است.
۶️⃣ اما سوال پایه ای این است که در این میانه «ما» کجائیم؟
دولتمردان ما چقدر با چهره هایی نظیر مدیرعامل مایکروسافت همنشین و همصحبت می شوند؟
هر کبوتر می پرد زی جانبی
وین کبوتر جانبِ بیجانبی
ما نه مرغان هوا، نِی خانگی
دانهٔ ما دانهٔ بیدانگی!
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع