نگاهی به بازار سهام – هفته‌ی منتهی به ۲۸ آذرماه ۱۴۰۴

تصمیم درست حذف حجم مبنا و گام‌های قابل انجام بعدی

اقتصاددان :  عصر سه‌شنبه هفته گذشته اعلام شد که «بر اساس مصوبات هیئت‌مدیره شرکت‌های بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران و تأیید هیئت‌مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار، حجم مبنا برای نماد معاملاتی شرکت‌های پذیرفته‌شده در بازارهای اوراق بهادار تهران و شرکت‌های پذیرفته‌شده فرابورس ایران از تاریخ اول دی‌ماه ۱۴۰۴ برابر یک سهم تعیین می‌شود و مقررات گره معاملاتی در این بازارها از تاریخ مذکور اعمال نخواهد شد.»

این تصمیم را اکنون باید به فال نیک گرفت، هر چند که دیرهنگام است. این تغییر، می‌تواند بر معاملات سهام شرکت‌های متوسط و کوچک‌ بازار و حتی برخی شرکت‌های بزرگ، اثر نسبی مثبتی داشته باشد. نکته‌ی مهم آن است که در نوسانات پیش رو و با تغییر شرایط بازار، بعدها مجددا برگشت به این مکانیزم مطرح نشود و از سایر ابزارهای در دسترس استفاده شود.

علی رغم استقبال اکثریت سهامداران و تحلیلگران از این تصمیم، برخی نیز نگران «دستکاری بازار» یا «پروژه شدن» سهام کوچک‌تر هستند. به نظر می‌رسد که اکنون و پس از گذشت ۲۲ سال از وضع حجم مبنا در بازار سهام تهران، می‎توان مکانیزم‌های مختلفی را نام برد و تعریف کرد که تا حد زیادی جلوی اتفاقات سوء گرفته شود که هم در ادبیات اقتصاد مالی این حوزه و بورس‌های بین‌المللی تجربه می‌شوند و هم با توجه به پیشرفت تکنولوژی، قابل انجام در بازار سهام تهران است. در شرایط فعلی، مثلا میزان سهام شناور آزاد حداقلی برای برخی شرکت‌ها رعایت نشده است. کافی است مهلت مثلا ۳ یا ۶ ماهه برای رعایت این حد نصاب تعریف شود و اگر رعایت نشد، این نمادها به بازارهای پایین‌تر تنزل پیدا کنند. جالب است که اینقدر نگرانی برای «دستکاری بازار» در برخی رسانه‌ها دیده می‌شود اما مثلا اعتراضی نمی‌شود که چرا در عرضه‌های اولیه اخیر، چرا فقط «۵ درصد» سهام شرکت‌ها عرضه می‌شود که حتی پس از عرضه اولیه نیز، به صورت تدریجی این عرضه افزایش پیدا نمی‌کند و شاهد هستیم که تعداد بسیار زیادی از شرکت‌ها در بازار سهام، سهام شناور کمتر از ۱۰ درصد دارند. یا پیش‌تر ملاحظه شده است که تبلیغات گسترده‌ای در رسانه‌های رسمی برای سهام فلان شرکت صورت گرفته است و سپس سهام به افراد خُرد اصطلاحا انداخته شده است که شیوه‌ی شناخته شده‌ای در ادبیات دستکاری بازار تحت عنوانPump and Dump است. خب قاعدتا هم مشخصات افراد تبلیغ‌کننده قابل دسترسی است و هم اطلاعات معاملات افراد برای سازمان بورس معلوم است. یا بسیاری از «پروژه شدن» ها با این امید صورت می‌گیرد که آخر سر در سقف قیمت، سهام از کدهای شخصی به کد صندوق یا شرکتی که با منابع عمومی اداره می‌شود، واگذار شود. خب اطلاعات این کدها برای سازمان بورس معلوم است و قابل پیگیری است. اتفاقا پیش از این، وجود حجم مبنا و مکانیزم رفع گره ناکارآمد و کاهش تدریجی و فرسایشی پس از اوج قیمت، به موفقت‌آمیز تمام شدن این «پروژه‌ها» در مواردی کمک کرده است. القصه، این نگرانی‌ها برای «دستکاری بازار» هر چند که قابل اعتنا است اما اکنون باید از مسیر دیگری برای پاسخ به آن حرکت کرد.

البته قرار نیست که حذف حجم مبنا سایر ناکارایی‌های این بازار را رفع کند. «حذف محدودیت‌های تبعیض‌آمیز ارسال سفارش در سامانه‌های آنلاین»، «انتشار تمامی معاملات صندوق‌ توسعه بازار سرمایه و صندوق تثبیت از بدو تاسیس این صندوق‌ها تا کنون»، «افشای معاملات صندوق‌های حمایتی مشابه بقیه در بخش سهامداران درصدی سایت شرکت مدیریت فناوری (Tsetmc)»، «افشای گزارش عملکرد ماهیانه صندوق‌های حمایتی مشابه بقیه در سطح نماد»، «کمتر شدن کارمزد و مالیات معاملات با شروع کاهش از کارمزد سازمان بورس و بورس‌ها»، «تعریف حراج ناپیوسته پایانی پیش از مرحله معاملات پایانی»، «حذف بخش نمادهای پرتراکنش از صفحه اول سایت Tsetmc»» و «کنار گذاشتن اولویت زمانی سفارش در قیمت‌های حداقل و حداکثر (صف‌ها) یا عدم امکان لغو و ویرایش سفارش‌ها در صف‌ها به منظور حل معضل سرخطی زدن و صف چیدن نمایشی» از جمله پیشنهادهای دیگری است که در گزارش‌های هفتگی پیشین آکادمی دانایان به طور مفصل بحث شده است و می‌توانند به سرعت اجرا شوند تا این بازار، بازار بهتری شود.

مسئله‌ی جالب اثر غیرواقعی وامید بر شاخص کل

در پایان روز ۱۰ آذر، نماد معاملاتی گروه مدیریت سرمایه‌گذاری امید (وامید) با قیمت هر سهم ۱۴۲۸ تومان (ارزش بازار ۱۳۸۴۸۷ میلیارد تومان) برای مجمع افزایش سرمایه متوقف شد و در مجمع ۱۲ آذر، تعداد سهام این شرکت از حدود ۹۷ میلیارد سهم به ۳۷۵ میلیارد سهم رسید که از این میزان افزایش، حدود ۲۰۲ میلیارد سهم از محل مطالبات و آورده نقدی (۲۰۲۱۰ میلیارد تومان) و حدود ۷۶ میلیارد سهم از محل سود انباشته (۷۵۹۱ میلیارد تومان) بوده است. همچنین اعلام شد که «با توجه به زمان برگزاری مجمع عمومی عادی سالیانه منتهی به ۳۰ دی ۱۴۰۴ شرکت، افزایش سرمایه فوق تا زمان برگزاری این مجمع نزد مرجع ثبت شرکت‌ها به ثبت نخواهد رسید. لذا، به دارندگان حق تقدم سودی تعلق نمیگیرد.» سپس در ۲۳ آذر، نماد وامید با سرمایه و تعداد سهام جدید به معاملات بازگشت و حدود ۳۴ درصد مثبت خورد و تاثیر مثبت نیم درصدی بر شاخص کل بورس داشت. قیمت پایانی روز ۲۳ آذر ۵۶۷ تومان بود و با لحاظ تعداد سهام جدید (۳۷۵ میلیارد سهم)، ارزش بازار ۲۱۳ هزار تومانی در سایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران (Tsetmc) به چشم خورد.

نکته‌ی قابل توجه این است که نه به حق تقدم‌ها و نه به سهام جایزه سودی در مجمع سالیانه پیش رو تعلق نخواهد گرفت و سود تقسیم شده (۱۸۶ تومان به ازای هر سهم با فرض تقسیم سود ۱۸ هزار میلیارد تومانی شرکت) به هر کدام از ۹۷ میلیارد سهم قبلی خواهد رسید.

با این مثبت ۳۴ درصدی و اثر مثبت نیم درصدی بر شاخص کل بورس، بیایید ببینیم دارایی سهامداران وامید از ۱۰ آذر تا ۲۳ آذر چه تغییری کرده است.

فرض کنید پیش از مجمع، شما ۹۷۰ سهم وامید داشتید که با قیمت هر سهم ۱۴۲۸ تومان، ارزش سهام شما میشد ۱۳۸۵۱۶۰ تومان. پس از مجمع، ۹۷۰ سهم قابل معامله دارید به قیمت ۵۶۷ تومان جمعا ۵۴۹۹۹۰ تومان. همچنین ۲۰۲۱ حق تقدم دارید که با واریز ۱۰۰ تومان پس از مجمع و ثبت افزایش سرمایه به سهم تبدیل می‌شود و میتوان ارزش آن را اکنون به ازای هر حق تقدم ۲۸۱ تومان (۵۶۷ منهای ۱۰۰ منهای ۱۸۶) جمعا ۵۶۷۹۰۱ تومان دانست. همچنین ۷۵۹ سهم جایزه مربوط به افزایش سرمایه از محل سود انباشته دارید که اکنون قابل معامله نیست و پس از ثبت افزایش سرمایه قابل معامله خواهد بود و قیمت نظری آن ۳۸۱ تومان (۵۶۷ منهای ۱۸۶) است که برای ۷۵۹ سهم میشود ۲۸۹۱۷۹ تومان. جمع ارزش این سه مورد (سهامی که الان قابل معامله است، حق تقدم و سهام جایزه) برابر است با ۱۴۰۷۰۷۰ تومان که تنها یک و نیم درصد بیشتر از ارزش دارایی پیش از مجمع شما است و نه ۳۴ درصد! این پازل و تناقض چگونه قابل توضیح است؟

در واقع نحوه‌ی محاسبه در سایت Tsetmc به گونه‌ای بوده است که فرض شده است میزان تقسیم سود صفر خواهد بود. حالا هر چقدر که میزان تقسیم سود در مجمع پیش رو بیشتر باشد، این اختلاف زیادتر خواهد بود و اکنون، این نیم درصد اثر مثبت بر شاخص کل منطبق بر واقعیت نیست که این موضوع، هفته‌ی گذشته موجب اعتراض برخی از مدیران دارایی شد که عملکردشان در مقایسه با شاخص کل سنجیده می‌شود. حال اگر پس از تقسیم سود در مجمع، این اثر مثبت در شاخص کل با اثر منفی کاهشی خنثی شود، این ایراد تا حدی رفع خواهد شد وگرنه یک اثر مثبت نیم درصدی تنها از این محل در شاخص کل باقی خواهد ماند.

نکته‌ی پیچیده‌تر این است که «میزان تقسیم سود در مجمع» بر ارزش این حق تقدم‌ها و سهام جایزه غیرقابل معامله اثرگذار است در حالی که میزان آن به صورت قطعی مشخص نیست و در اختیار سهامدار عمده است. بهترین سناریو برای فردی که اکنون حق تقدم استفاده نشده را خریداری میکند این است که تقسیم سود حداقلی در مجمع انجام شود و بهترین سناریو برای فردی که پس از مجمع افزایش سرمایه و پیش از مجمع سالیانه تقسیم سود، سهام این شرکت را میخرد این است که تقسیم سود حداکثری انجام شود. هر چند که شرکت اعلام کرده «سیاست تقسیم سهامدار عمده همانند سنوات گذشته و حداقل به میزان میانگین ۳ سال گذشته سود تعیین شده که در مجمع عمومی عادی نیز حداقل میانگین مزبور پیشنهاد خواهد شد» اما اولا بهتر است عدد دقیق آن اعلام شود، ثانیا قاعدتا نظر سهامدار عمده میتواند تا مجمع تغییر کند و مشخص نیست چه تعهدی به عدد اعلامی فعلی وجود دارد. البته در صورت تغییر میزان سود تقسیمی در مجمع نسبت به سود تقسیمی اعلامی فعلی، سازمان بورس میتواند در افزایش سرمایه‌های بعدی این شرکت و سایر شرکت‌ها سخت‌گیری بیشتری کند.

القصه، این مسئله از جهت «تاثیر غیرواقعی بر شاخص کل» و «تاثیر یک متغیر در اختیار سهامدار عمده بر ارزش دارایی سایر افراد» قابل تامل است. شاید یک راه، کوتاه‌تر شدن زمان معامله حق تقدم‌های استفاده نشده و زمان ثبت افزایش سرمایه‌ها است تا پیچیدگی‌های این چنینی نیز رخ ننماید. تا آن زمان، اصلاح فرمول قیمت تعدیلی پس از مجمع افزایش سرمایه و پیش از بازگشایی نماد در سایت Tsetmc میتواند کمک کند.

تحلیل از: سینا صفری

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دوازده + هفده =

پربازدیدترین ها