اقتصاددان :سربازی جوان و سیاه چرده
با موهای تراشیده کنار جاده خرمشهر
کنار ایست بازرسی ایستاده است
هوای گرم تابستان سال 64 بیداد می کند .
بی مقدمه از او می پرسم
الان اینجا چی احتیاج داری ؟
سرش را پایین می اندازد و خجالت می کشد
چیزی نمی گوید .
به آسمان نگاه می کند.
عکسی با دوربین المپوس ازچهره معصوم اش می گیرم .
با خنده ملیح روستایی می گوید :
می دانی من باید چند ساعت اینجا منتظر باشم
تا از میان آسمان یک پرنده عبور کند .
اینجا آسمان اش بی ابر است
ما در روستای کتول علی آباد گرگان کلی ابر داشتیم
جنگل ابر ما خیلی خوب بود
اما آسمان خوزستان صاف و خالی است .
شایدهر هفت یا هشت ساعت یک پرنده رد شود.
من هم به همین دلخوش هستم
اینقدر زل به آسمان می زنم
تا بک پرنده بیاید مثل یک نقطه ریز برود.
همین.
دعا کن پرنده بیشتر رد بشه تا تنها نباشم .
خیلی دلم برایش سوخت
گفتم چی دوست داری؟
گفت : سربازی ام تمام بشود
بروم پیش مادرم
سفره ابوالفضل نذری داره .
مادرم تنهاست کسی را نداره .
من هرسال کمک حالش بودم .
اما امسال پیش اون نیستم
اینجا مرخصی نمی دهند .
بغض گلویش گرفت و گفت :
مادرم می گوید :
من را خیلی دوست داره
می گه من ثمره عشق او با پدر خدا بیامرزم هستم .
مادرم خیلی از عشق با من حرف می زنه
و همیشه موقع گفتن نام فاطمه گریه اش می گیرد .
مادرم تعریف می کرد که خیلی دلش می خواسته دختر داشته باشه و اسم بچه اش را فاطمه می گذاشته .
موقع چیدن پرتقال ها یک بار این را به من گفت .
من هم خیلی ناراحت شدم
گفت ناراحت نشو اگر بدانی
فاطمه ثمره یک عشق خالص هست
دلت می خواهد جنسیت بچه ات هم عین حضرت خدیجه باشه
یعنی دختر باشه
خودم هم بدم نیامدکه دختر به دنیا می آمدم و
اسمم فاطمه می شد نه عباس
بعد یک نگاهی به آسمان کرد و گفت :
الان هم توی این بیابون و تنهایی
خصوصا توی شب های تاریک
وقتی اسم حضرت فاطمه را می آورم
آرام می شوم .
راننده از کنار ماشین داد زد
عکس ات را انداختی ؟
به سمت اونور جاده به ماشین نگاه کردم
خواستم به سمت ماشین بیایم که
سرباز با بغض گفت :
خواهر خواهر…
اگر من شهید شدم
به مادرم
صدیقه خانم – بالای ده – همه می شناسند
برو و بگو :
عباس سلام مادرش را به حضرت فاطمه زهرا می رسونه .
نمی دانم الان عباس کجاست .
از جبهه برگشت پیش مادرش یا شهید شد .
صدیقه هنوز زنده است .
اما این را خوب می دانم
که عشق فاطمه (س) هنوز در دل ها و قلب ها جاری است .
در قلب همه مادران ، فرزندان و تمامی مردان که باران عشق را با جان دریافته اند
السلام علیک یا فاطمه
مهناز مظاهری
14 آذر ماه 1403
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع