نماد بلوغ فکری در تریبون نماز جمعه

علیرضا عباس‌نیا / جامعه‌شناس عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : تحلیل جامعه‌شناختی و تطبیقی در پرتو سخنان حجت‌الاسلام ابوترابی‌فرد

نماز جمعه در جمهوری اسلامی ایران از بدو تأسیس تاکنون، یکی از ستون‌های اصلی نظام اجتماعی و فرهنگی کشور بوده است؛ نهادی که در آن همواره سعی داشته ایمان، اخلاق، سیاست و اجتماع در هم آمیخته و صدای ملت و حاکمیت در یک نقطه تلاقی پیدا کند. در سال‌های نخست انقلاب، این تریبون بیش از هر چیز مأموریت هویت‌سازی، انسجام‌بخشی و بسیج سیاسی داشت و در شکل‌دهی روحیه انقلابی و مقاومت اجتماعی نقشی تعیین‌کننده ایفا کرد. اما اکنون، پس از گذشت بیش از چهار دهه، جامعه ایران با چالش‌هایی روبه‌روست که دیگر با زبان شور و شعار پاسخ نمی‌یابد. جامعه امروز پیچیده‌تر، چندبعدی‌تر و مسئله‌مندتر از گذشته است و نیاز دارد نهادهای مرجع، از جمله نماز جمعه، به زبان علم، تحلیل و واقع‌گرایی با مردم سخن بگویند.

در چنین شرایطی، سخنان حجت‌الاسلام سیدمحمدحسن ابوترابی‌فرد در خطبه‌های نماز جمعه تهران را می‌توان نشانه‌ای از بلوغ فکری و تحول گفتمانی در نهاد نماز جمعه دانست؛ تغییری که می‌تواند آغازگر عصر جدیدی در نسبت دین و حکمرانی باشد. او در خطبه‌های خود از سطح توصیه‌های کلی عبور کرده و به متن مسائل واقعی کشور قدم گذاشته است. تمرکز او بر موضوعاتی نظیر ناترازی بانک‌ها، بی‌انضباطی مالی دولت، چالش نظام بودجه‌ریزی و پیامدهای پولی و تورمی آن، بیانگر درک عمیق او از ضرورت ورود دین به عرصه اصلاح ساختارهاست. در واقع، آقای ابوترابی‌فرد با این نوع گفتار نشان داده که تریبون نماز جمعه می‌تواند محل گفت‌وگو درباره چالش‌های اصلی و مهم کشور از جمله اقتصاد مقاومتی، عدالت مالی، بهره‌وری و حکمرانی خوب باشد؛ بی‌آنکه از چارچوب دینی و اخلاقی خود خارج شود.

وی تلاش می کند خطبه را به جای منبر نصیحت، به تریبون تفکر و آگاهی تبدیل کند؛ تریبونی که در آن، دین در کنار علم می‌نشیند و ایمان در خدمت عقلانیت قرار می‌گیرد. این همان نقطه‌ای است که در نظریه‌های جامعه‌شناسی دین از آن به عنوان «گذار از دین شعاری به دین عقلانی» یاد می‌شود؛ مرحله‌ای که در آن نهاد دین، از کارکرد صرفاً هویتی و مناسکی فاصله می‌گیرد و نقش فعالی در تبیین مسائل اجتماعی و ساختاری می‌یابد. به بیانی دیگر
در نگاه آقای ابوترابی‌فرد، خطبه نماز جمعه نه محل تکرار گزاره‌های اخلاقی کلی، بلکه بستری برای ارتقای سواد عمومی و بازآفرینی عقل جمعی جامعه است. او با زبانی علمی و در عین حال دینی، از ضرورت اصلاح نظام بانکی سخن می‌گوید؛ توضیح می‌دهد که چگونه ناترازی‌ها، خلق بی‌ضابطه پول، بدهی‌های دولت و فقدان انضباط مالی، باعث فرسایش سرمایه اجتماعی و گسترش فقر پنهان می‌شود. به بیان دیگر، او به جای توصیف معلول‌ها، به تحلیل علت‌ها می‌پردازد و این دقیقاً همان چیزی است که جامعه امروز از تریبون‌های رسمی انتظار دارد.

از منظر جامعه‌شناختی، خطبه‌های ایشان را می‌توان نوعی بازسازی اعتماد عمومی دانست. جامعه‌ای که احساس کند سخنان خطیب جمعه نه از موضع موعظه، بلکه از موضع شناخت و دلسوزی علمی بیان می‌شود، دوباره به نهاد دین به عنوان مرجع آگاهی و اصلاح اعتماد می‌کند. اعتماد، سرمایه‌ای است که در دنیای امروز از هر سرمایه مادی گران‌بهاتر است؛ و اگر خطیب جمعه بتواند به مردم نشان دهد که دین از رنج آنان، از دغدغه نان، تورم، بیکاری، فساد و ناکارآمدی سخن می‌گوید، این نهاد به جایگاه اصیل خود بازمی‌گردد.

اما اهمیت این تحول فقط در رابطه دین و مردم خلاصه نمی‌شود؛ بلکه برای نظام حکمرانی نیز حامل پیامی بنیادین است. خطبه‌های این چنینی آقای ابوترابی‌فرد نشان می‌دهد که دین می‌تواند به جای آنکه ابزار توجیه وضعیت موجود باشد، راهنمای اصلاح و نوسازی ساختارها شود. او با طرح مباحث اقتصادی و مدیریتی در چارچوب ارزش‌های قرآنی، در واقع دین را به زبان کارآمدی ترجمه می‌کند؛ همان چیزی که فقدانش در بسیاری از عرصه‌های اداره کشور به چشم می‌خورد. وقتی یک امام جمعه با تسلط بر مفاهیم مالی و بانکی، از عدالت اقتصادی، از لزوم شفافیت، و از مسئولیت نهادی سخن می‌گوید، یعنی تریبون دین می‌تواند نقش دانشگاه عمومی کشور را بر عهده گیرد.

در واقع، ابوترابی‌فرد با تأکید بر اصلاح نظام بانکی، الگویی از تعامل میان دین، اقتصاد و اخلاق ارائه می‌دهد. او می‌گوید که سلامت مالی نه فقط یک الزام اقتصادی، بلکه یک تکلیف شرعی و اخلاقی است؛ چرا که هرگونه فساد مالی، خلق پول بی‌پشتوانه یا رانت بانکی، در نهایت به نابرابری، تبعیض و فقر دامن می‌زند و با اصول عدالت اسلامی ناسازگار است. این نگاه، دین را به ابزاری برای ارتقای بهره‌وری و سلامت ساختارها بدل می‌کند، نه صرفاً وسیله‌ای برای نصیحت و هشدار.

از این منظر، خطبه‌های مسئله‌محور نه‌تنها بیانگر بلوغ فکری خطیب، بلکه نشان‌دهنده بلوغ نهاد نماز جمعه است. تریبونی که روزی تنها برای بسیج احساسات دینی مردم به کار گرفته می‌شد، امروز می‌تواند محل بازتولید اندیشه، گفت‌وگوی بین نخبگان و حتی تصمیم‌سازی غیررسمی برای مدیران کشور باشد. اگر این روند ادامه یابد، نماز جمعه می‌تواند به «حلقه واسط» میان حوزه‌های علمیه، دانشگاه‌ها و مراکز تصمیم‌گیری بدل شود و نقش تسهیل‌گر در انتقال علم به سیاست ایفا کند.

این رویکرد همچنین بر یک واقعیت مهم تأکید می‌کند: جامعه مدرن ایرانی نیازمند پیوندی نو میان ارزش‌های الهی و عقلانیت اجرایی است. جامعه‌ای که در آن اخلاق دینی با علم اقتصاد، ایمان با انضباط مالی و عدالت با کارآمدی در هم تنیده شوند، جامعه‌ای است که می‌تواند به سمت توسعه پایدار و حکمرانی عادلانه حرکت کند. در چنین جامعه‌ای، خطیب جمعه صرفاً واعظ نیست؛ بلکه آموزگار تفکر و وجدان بیدار جامعه است.

نکته درخور توجه آن است که در رویکرد ابوترابی‌فرد، حتی نقد نیز ماهیتی سازنده دارد. او به جای گلایه و سیاه‌نمایی، مسئله را روشن و ریشه‌ای طرح می‌کند؛ راه‌حل ارائه می‌دهد و مسئولیت‌پذیری را به عنوان یک اصل دینی معرفی می‌نماید. این رویکرد به‌ویژه برای نسل جوان که از شعارزدگی و کلی‌گویی گریزان است، جذاب و اقناع‌کننده است. چنین خطبه‌هایی می‌تواند شکاف نسلی میان جوانان تحصیل‌کرده و نهاد دین را کاهش دهد و اعتماد میان نخبگان علمی و نهاد روحانیت را بازسازی کند.

در نهایت، می‌توان گفت که خطبه‌های عقلانی و مسئله‌محور، نه فقط نشانه تحول در گفتار یک خطیب، بلکه نماد تحول در شیوه تفکر جامعه دینی ایران است. جامعه‌ای که دین را نه در تقابل با علم، بلکه در پیوند با آن می‌بیند؛ و ایمان را نه در انزوا، بلکه در متن زندگی اجتماعی و اقتصادی تجربه می‌کند. چنین رویکردی، نماز جمعه را از یک مناسک عبادی هفتگی به نهادی برای تربیت شهروند آگاه، مسئول و مطالبه‌گر تبدیل می‌کند.

اگر این مسیر ادامه یابد و سایر ائمه جمعه نیز چنین الگوی فکری را در پیش گیرند، نماز جمعه می‌تواند به یکی از مهم‌ترین موتورهای نرم تحول در کشور بدل شود؛ نهادی که در آن، دین راهنمای توسعه است و عقلانیت، همراه ایمان. در این صورت، تریبون نماز جمعه دیگر نه صرفاً جایگاه خطابه، بلکه میدان اندیشه و بیداری اجتماعی خواهد بود؛ جایی که از دل ایمان، دانش، عدالت و کارآمدی زاده می‌شود.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

14 − چهار =

پربازدیدترین ها