صفی اله ملکی دکترای جامعه شناسی و عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : تعریف فرهنگ : برای فرهنگ بیش از ۲۵۰مورد تعریف داریم که جامع ترین آن فرهنگ از نظر تیلور می باشد او معتقد است فرهنگ مجموعه پیچیده ای است از اعتقادات، گفتار و کردار ، تفکر ، محصولات ، هنجارها ، زبان و مذهب ، هنر و احساس و نگرش فرد که از طریق آموزش و پرورش از نسلی به نسلی دیگر منتقل میشود
فرهنگ یک پدیده ی اجتماعی است که انتقال دهنده الگوی رفتاری به صورت یک عامل ارتباطی بین افراد و محیط به کار گرفته می شود. بنابراین آشنایی با فرهنگ کشورهای خارجی برای بازاریابان بین المللی از اهمیت بسزایی برخوردار است و هر اندازه از محیط و بازار محلی و منطقه ای به سوی بازارهای جهانی و بین المللی پیش رویم نقش و حساسیت عوامل فرهنگی بیش تر می شود.
بازاریابی فرهنگی:
بازاریابی فرهنگی به معنای طراحی و اجرای استراتژی های بازاریابی است که به طور خاص برای مخاطبان با فرهنگ ها و قومیت های مختلف طراحی شده است. این رویکرد ، فراتر از ترجمه ساده پیام ها به زبان های مختلف است و به درک عمیق از ارزش ها ، باورها ، رفتارها و نیازهای خاص هر گروه فرهنگی نیاز دارد.
در واقع بازاریابی فرهنگی به استراتژی ها و روش هایی اطلاق می شود که برای دسترسی و ارتباط با گروههای مختلف فرهنگی و قومی در بازار هدف به کار می رود. این نوع بازاریابی تلاش می کند تا پیام های تبلیغاتی و بازاریابی را با توجه به نیازها ، ترجیحات و خصوصیات فرهنگی متنوع مخاطبان تنظیم کند.
فرهنگ ، قلب تپنده ی هر جامعه ای است و نقش بسیار مهمی در شکل دهی رفتار مصرف کننده و تصمیم گیری های خرید او ایفا می کند. در دنیای امروز که بازارها جهانی شده اند ، درک تفاوت های فرهنگی برای موفقیت در بازاریابی امری ضروری است.
فرهنگ در بازاریابی اهمیت ویژه ای دارد زیرا تاثیرات عمیق و گسترده ای بر رفتار مصرف کنندگان ، تصمیم گیری های خرید و ارتباطات تجاری دارد. درک و توجه به فرهنگ می تواند منجر به ایجاد استراتژی های بازاریابی موثر تر و موفق تر شود.
دلایل اصلی اهمیت فرهنگ در بازاریابی:
1- تاثیر و رفتار مصرف کننده
ارزش ها و اعتقادات: فرهنگ تعیین می کند که چه چیزهایی برای مردم مهم است ، چه ارزش هایی دارند و چگونه تصمیم گیری می کنند. این ارزش ها و اعتقادات به طور مستقیم بر رفتار خرید آنها تاثیر می گذارد.
سبک زندگی: سبک زندگی که توسط فرهنگ شکل می گیرد ، می تواند بر نوع محصولاتی که مصرف کنندگان خریداری می کنند بر چگونگی استفاده از آنها تاثیر بگذارد.
2- ارتباط موثرتر
پیام های مناسب: درک فرهنگ مخاطبان به بازاریابان کمک می کند تا پیام هایی ایجاد کنند که با ارزش ها و نیازهای فرهنگی مخاطبان همخوانی داشته باشد.
اجتناب از سوء تفاهم: آگاهی از تفاوت های فرهنگی می تواند به جلوگیری از ارسال پیام هایی که ممکن است نادرست تلقی شوند ، کمک کند.
3- تقویت وفاداری به مشتری
احترام به تفاوت ها: زمانی که یک برند نشان دهد که به فرهنگ و ارزش های مشتریان احترام می گذارد ، مشتریان احساس تعلق و وفاداری بیشتری نسبت به برند خواهند داشت.
ایجاد ارتباط عاطفی: بازاریابی فرهنگی میتواند ارتباطی عمیق تر و عاطفی تر با مشتریان ایجاد کند که منجر به وفاداری بیشتر می شود.
4- بهبود تصویر برند
شناخت و احترام به فرهنگ ها: برندهایی که به تفاوت های فرهنگی احترام می گذارند و از آنها در استراتژی های بازاریابی خود استفاده می کنند ، تصویر مثبتی در میان مخاطبان خود ایجاد می کنند.
افزایش اعتبار: برندی که به ارزش ها و نیازهای فرهنگی مخاطبان خود توجه می کند ، به عنوان برندی معتبر و قابل اعتماد تلقی می شود.
5- افزایش سهم بازار
دسترسی به بازارهای جدید: درک و استفاده از فرهنگ های مختلف می تواند به شرکت ها کمک کند تا به بازارهای جدید دست یابند و مشتریان جدیدی جذب کنند.
تنوع محصول و خدمات: با توجه به نیازهای فرهنگی مختلف ، شرکت ها می توانند محصولات و خدمات متنوع تری ارائه دهند که بازارهای مختلف را جذب کند.
6- نوآوری و خلاقیت
ایده های جدید: توجه به فرهنگ های مختلف می تواند منجر به نوآوری و خلاقیت در محصولات و خدمات شود. این امر می تواند شرکت ها را در بازار رقابتی متمایز کند.
استفاده از منابع محلی: بازاریابی فرهنگی می تواند شرکت ها را به استفاده از منابع محلی و دانش بومی تشویق کند ، که می تواند به توسعه محصولاتی مناسب فرد منجر شود.
چالش های بازاریابی فرهنگی
بازاریابی فرهنگی ، با وجود مزایای فراوان چالش های خاصی نیز دارد که بازاریابان باید به آنها توجه کنند. این چالش ها می تواند شامل مسائل مختلفی از تفاوت های زبانی و فرهنگی تا ناآگاهی از حساسیت های فرهنگی باشد.
مهم ترین چالش های بازاریابی فرهنگی
1- تفاوت های قومی و مذهبی
ثکثر فرهنگی یا پلورالیسم قومی و مذهبی علاوه بر تنوع آن نیاز به شناخت بیشتر و ارائه راهکارهای کاربردی متناسب سازی تولیدات و محصولات فرهنگی دارد
2- مدیریت وحساسیت های فرهنگی
چون محصولات فرهنگی با اعتقادات و باورهای انسان ها سرکار دارد امکان جایگزینی آن مثل سایر محصولات مصرفی ندارد لذا در جامعه حساس برانگیز بوده و نیاز به مدیریت مجرب و اشراف به مسائل سیاسی و فرهنگی و اجتماعی دارد که همه جوانب را مدنظر قرار دهد
احترام به ارزش ها و اعتقادات هر فرهنگ دارای ارزش ها و اعتقادات خاصی است که باید به آنها احترام گذاشته شود. نادیده گرفتن این مسائل می تواند به واکنش های منفی و از دست دادن مشتریان منجر شود.
3- تفکیک بازار
تجزیه و تحلیل دقیق بازار: شناسایی دقیق گروه های هدف فرهنگی و درک نیازها و ترجیحات آنها نیازمند تحقیق و تحلیل جامعه است.
4- هماهنگی با استراتژی های بازاریابی جهانی
تطبیق محصولات: تطبیق محصولات با نیازها و ترجیحات فرهنگی مختلف ممکن است چالش برانگیز باشد و نیازمند تغییرات در طراحی ، بسته بندی یا حتی فرمولاسیون محصول باشد.
5- بودجه و منابع
هزینه های بیشتر: اجرای استراتژی های بازاریابی چند فرهنگی ممکن است نیازمند هزینه های بیشتری باشد ، از جمله هزینه های تحقیق و توسعه ، ترجمه و تطبیق محتوا و همکاری با متخصصان فرهنگی.
نیاز به منابع انسانی متخصص: نیاز به تیم های متخصص در زمینه فرهنگ ها و زبان های مختلف می تواند به افزایش هزینه ها و پیچیدگی های مدیریت منابع انسانی منجر شود.
6- اندازه گیری و ارزیابی اثربخشی
سنجش موفقیت ها و ارزیابی بازاریابی فرهنگی ممکن است دشوارتر ارزیابی سنتی باشد.
نیاز به شاخص های دقیق تر و روش های ارزیابی متناسب با فرهنگ آن جامعه دارد.
۷.مشتری محوری
یکی از چالشهای مهم دربازاریابی فرهنگی مخاطبین و مشتریان می باشد که دارای نگرش و شخصیت های متفاوتی هستند که باید فرآیند تولید و توزیع محصولات فرهنگی بر اساس باور های آنان تهیه و ارائه خدمات گردد
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع