رامین اسلامی نوکنده عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : استان مرزی خراسان جنوبی سالهاست که نام محرومیت را یدک می کشد ، این استان یکی از استانهایی است که از آن به عنوان شهر علم و ادب یاد می شود . در دل این استان دانشگاههای زیادی یافت می شود و فارغ التحصیلان زیادی در این استان وجود دارند . متاسفانه علی رغم نیروی تحصیل کرده که در این استان وجود دارد ، آمار بیکاری در استان بالای 34 درصد می باشد . یکی از مشاغل خطر آفرینی که بسیاری از جوانان منطقه خراسان جنوبی و حتی تحصیل کرده های بیکار در استان به آن روی آورده اند ، شوتی گری میباشد . طی ماههای اخیر تردد خودروهای شوتی در محورهای مختلف مواصلاتی استان افزایش یافته و این خودروها که عموما با سرعت بسیار بالا در جاده تردد میکنند، در قاچاق کالا، سوخت و یا انسان مشارکت دارند. اگر چه نابسامان شدن وضعیت اقتصادی کشور و نیاز خانوادهها و بخصوص جوانان به تأمین معاش در سوق یافتن آنان به سوی انجام این عمل با استفاده از خودرو افزایش یافته اما سوی دیگر ماجرا آن است که مشارکت کنندگان در فرآیند قاچاق کالا و انسان به وسیله خودرو، نه تنها موجب بروز خطر برای خود در حین انجام آن میشوند بلکه در موارد مختلفی با وقوع تصادفات شدید، جان افراد دیگری را نیز در جادهها گرفتهاند. این روزها راننده شوتی شدن (قاچاق بری) به یکی از مشاغل پرطرفدار در بین جوانان خراسان جنوبی تبدیل شده، جوانانی که آب از سر آنها گذشته و این شغل مرگبار را آخرین انتخاب و راه چاره خود در شرایط بیکاری میدانند. با توجه به تبعات منفی این کار برای اقتصاد کشور و خطرآفرین بودن این خودروها، به دلیل سرعت بالایی که در جاده دارند، دولت تصمیم گرفته به طور جدی با خودروهای شوتی برخورد کند و جریمهها را به نحوی وضع کند که اگر رانندهای دستگیر شد، تمام اندوخته خود را یک شبه از دست بدهد.از آنجایی که این شغل مورد استقبال جوانان خراسان جنوبی قرار گرفته، مسئولان برای بازدارندگی بیشتر، چاره کار را در این دیدند که نرخ جریمهها را به بالاترین حد ممکن برسانند تا جایی که جوانان، اشتیاق خود را برای ورود به این کار از دست بدهند. قطعاً اجرای سیاستهای بازدارنده کار درستی است اما فراموش نکنیم که منشأ این معضل، فقط و فقط «بیکاری» است وگرنه هر جوانی آرزو دارد در شغلی آبرومندانه و مرتبط با علایق و تخصص خود نقش آفرینی کند. تکرار تراژدی صدرنشینی خراسان جنوبی در جدول بیکاری و محرومیت که اخیراً شاخص فلاکت هم به آن اضافه شده، شرایطی را رقم زده که جوانان با ناامیدی کامل مجبور شدهاند جان خود را کف دست بگیرند و دل به جاده مرگ بزنند. اما باید در نظر داشت که همه واقعیت رانندگان شوتی ماجراجویی نیست بلکه دغدغه نان و معاشی است که این روزها بیش از پیش سخت ترشده است. خیلی از این رانندگان دار و ندارشان را فروخته اند و یک دستگاه خودرو از مدلهای پژو، سمند، پارس یا زانتیا خریدهاند. موتور ماشین را تقویت کرده و کمک فنرهای عقب آنها، از حد استاندارد، بالاتر است تا پس از بار زدن محموله، سنگینی بار، شاسی خودرو را از حد مجاز پایین نیاورد. صندلی عقب را هم درآورده تا بار بیشتری در آن جا بگیرد و آن گاه در شب رهسپار جاده میشوند. وقتی به شکل کاروانی و با سرعت سرسام آور بالا برای ثبت نشدن شماره خودروشان توسط دوربینهای سرعت سنج به عمد حاشیه جاده را انتخاب میکنند تا اگر تصویری هم ثبت میشود آن قدر لرزش داشته باشد که شماره خودرو ثبت نشود. هر کاروان شوتی یک یا دو ماشین اسکورت دارد؛ راننده خودروی اسکورت جلوتر از بقیه پاکسازی و ایمن بودن جاده را خبر میدهد. واقعیت این است که مناطق جنوبی کشور از نقاط حساس و استراتژیک کشور به شمار میروند؛ ناتوانیهای بالقوه در تولید، بیکاری، محدود بودن درآمد و عدم دسترسی به نیازهای اولیه، عمدهترین ویژگی اقتصادی- اجتماعی این مناطق است که زمینه را برای معضلات و نابسامانی هایی چون مهاجرت، قاچاق کالا و غیره در این مناطق فراهم آورده است. پدیدههای اجتماعی کثیر الزاویه اند و امروزه مساله شوتیها به مانند کولبرها از حالت اقتصادی خارج شده و به یک زیست اجتماعی- فرهنگی بدل شده است. فهم زندگی شوتیها نیازمند زیستن به جای آنها و در دل حادثه قرار گرفتن و از عینک آنها جهان را نگریستن است. راهگشای پدیده رانندگان شوتی در شنیدن و اجرایی کردن خواسته های فهیمانه آنها به واسطه مطالعه کیفی جامع توسط کنشگران سیاسی و اجتماعی محلی به طور مستقیم است؛ نه فهم دورادور مرکزنشینان دور از واقعیت یا حتی نه فهم نمایندگان محترم مرکزنشین. واقعیت این است که زیست جهان اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی رانندگان در بافت مرزی و در چارچوب اقتصاد غیررسمی مرز فهم میشود و زیست آنها با اقتصاد غیررسمی گره خورده است؛ رانندگی شوتی جزو مشاغل اقتصاد غیررسمی است که ویژگیهای خدماتی، خود اشتغالی، کاربر بودن، کوچک مقیاس بودن، ورود آسان، مالکیت فردی و خانوادگی و… که تمامی شاخصه های اشتغال غیررسمی را به لحاظ اقتصادی داراست. به نظرمی رسد پدیده شوتی رانی را باید بر مبنای جبرساختاری تحلیل کرد. طبق اصول متعدد قانون اساسی، دولت محترم موظف است امکانات اولیه و فرصتهای اشتغال و توسعه را به طور برابر برای همه ساکنان این مرزوبوم فراهم کند تا بر اثر آن شاهد عدالت فضایی و اجتماعی باشیم. متاسفانه با سیاستها و برنامههای تمرکزگرایانه، مناطق برخوردار و غیربرخوردار در کشور شکل گرفتهاند. خراسان جنوبی در سالهای اخیر در زمره مناطق غیربرخوردار و توسعه نیافته کشور بوده است که با وجود داشتن امکانات خدادادی و نیروی انسانی فعال، از کمترین میزان سرمایه گذاری دولتی در زمینه اشتغال پایدار بهره برده . بدیهی است توسعه نیافتگی و محرومیت، مردم را برای امرار معاش حداقلی خود به سمت پدیدههایی مانند رانندگی شوتی میکشاند. امید است مسئولان استانی با توجه به ویژه به اشتغال پایدار در استان ، در جلوگیری از ایجاد شغل های کاذب و پرخطری چون شوتی گام موثری بردارند .
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع