محسن وثوقی با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : هشدار به دولت چهاردهم؛ گرفتار گزارشهای پوچ نشوید، ناترازیهای امروز محصول بیتوجهی دیروز است
یکی از خطرناکترین آفات حکمرانی، اتکای دولتها به گزارشهای نادرست و تحریفشده است. این گزارشها، که اغلب از سوی حلقههای بسته و مدیران ناکارآمد ارائه میشوند، موجب میشود رئیس دولت درکی غیرواقعی از اوضاع کشور داشته باشد و تصمیماتی اتخاذ کند که نهتنها مشکلات را حل نمیکند، بلکه بحرانهای جدیدی میآفریند.
سخنان اخیر مقام معظم رهبری درباره گزارشهای محمل و پوچی که از سوی مرحوم سید ابراهیم رئیسی به ایشان ارائه شده بود، نشان داد که اگر رهبری نظام این گزارشها را درک و اصلاح نمیکرد، کشور امروز با بحرانهایی بهمراتب بزرگتر مواجه میشد. اما واقعیت تلخ این است که همین گزارشهای نادرست در سالهای گذشته، زیربنای تصمیماتی شد که امروز نتیجه آن را در قالب ناترازیهای عمیق در حوزههای مختلف میبینیم.
نمونهای از گزارشهای پوچ: تراژدی سیاسی دولت سیزدهم
یکی از واضحترین نمونههای گزارشهای نادرست، ماجرای پولهای بلوکهشده ایران در کره جنوبی، قطر و عراق بود. دولت سیزدهم بارها اعلام کرد که این منابع مالی را از طریق دیپلماسی آزاد کرده و به کشور بازگردانده است. چندین بار برای این “موفقیت دیپلماتیک” جشن گرفتند، رسانهها پر شد از تبلیغات و ادعاها درباره توانمندی دولت در آزادسازی این منابع. اما واقعیت چیز دیگری بود.
زمانی که امیر قطر به دیدار رهبر انقلاب رفت، رهبری مستقیماً از او درخواست کردند که پولهای بلوکهشده ایران را بازگرداند. این اتفاق نشان داد که برخلاف گزارشهای ارائهشده به رئیس دولت، این منابع همچنان آزاد نشده و در اختیار ایران نبود. این شاید دردناکترین و غمانگیزترین تراژدی سیاسی دولت سیزدهم بود؛ دولتی که خود را در موفقیتهای خیالی غرق کرده بود، اما در برابر واقعیت تلخ قرار گرفت.
این تجربه باید هشداری جدی برای دولت چهاردهم باشد. رئیس دولت نباید اسیر گزارشهای تحریفشده شود و باید آنقدر شناخت و درک عمیق از مسائل داشته باشد که بتواند حقیقت را از دروغ تشخیص دهد. اگر یک رئیس دولت صرفاً به اطلاعاتی که در جلسات رسمی به او داده میشود اتکا کند، بدون آنکه شخصاً درستی آنها را بسنجد، نتیجه چیزی جز بحرانهای مکرر نخواهد بود.
ناترازیهای امروز، خروجی گزارشهای نادرست دیروز
دولت چهاردهم اکنون با بحرانهای شدیدی دستوپنجه نرم میکند که ریشه اصلی آنها در گزارشهای غیرواقعی و سیاستگذاریهای اشتباه دولت قبل نهفته است. **ناترازی اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حقوق شهروندی**، همگی نتیجه گزارشهای تحریفشدهای هستند که در سالهای گذشته، مسیر تصمیمگیریهای کلان را منحرف کردهاند.
✅ ناترازی اقتصادی: عدم توازن میان تولید و مصرف، افزایش بدهیهای دولتی، بحران در تأمین انرژی، رشد بیرویه نقدینگی و تورم افسارگسیخته، همگی ناشی از تصمیماتی است که بر اساس گزارشهای غلط گرفته شدهاند.
✅ ناترازی فرهنگی و اجتماعی: سیاستگذاریهای فرهنگی بدون شناخت دقیق از جامعه، موجب شکافهای عمیق فرهنگی، بیاعتمادی اجتماعی و گسترش نارضایتی شده است.
✅ ناترازی سیاسی: حذف نخبگان، تصمیمگیریهای غیرکارشناسی و عدم توجه به مطالبات واقعی مردم، نظام سیاسی را از پویایی و کارآمدی دور کرده است.
✅ ناترازی در حقوق شهروندی: عدم اجرای صحیح قانون، تبعیض در برخورداری از امکانات و محدودیتهای اجتماعی، نتیجه سیاستهایی است که بدون شناخت دقیق از نیازهای جامعه اتخاذ شدهاند.
ناترازی ارزی نیز مولود همین گزارشهای تحریفشده و بیدقت است. شرکتهای دولتی بزرگ، که گاه بهدلیل ساختارهای غیرشفاف و فساد داخلی، از اصلاحات واقعی دور بودهاند، نقش عمدهای در ایجاد ناترازی ارزی ایفا کردهاند. این گزارشها و تصمیمات نادرست، امروز به بحران ارزی، کاهش ارزش پول ملی و ناترازی در بازار ارز منجر شده است.
این وضعیت نشان میدهد که بیتوجهی کارشناسان به ارائه گزارشهای صحیح و جایگزینی آن با دادههای مخدوش، تاوان سنگینی برای کشور داشته است. امروز ما نهتنها در حوزههای اقتصادی و اجتماعی، بلکه در عرصههای فرهنگی، مذهبی و سیاسی نیز با بحرانهای عمیقی مواجه هستیم. این ناترازیها، که حاصل بیاعتنایی به واقعیتهای جامعه است، هشداری جدی برای آینده ایران محسوب میشود.
هشدار جدی برای دولت چهاردهم
دولت چهاردهم به ریاست دکتر مسعود پزشکیان باید از این تجربه تلخ درس بگیرد و گرفتار همان دام نشود. اگر این دولت نیز در حلقه بستهای از مشاوران و گزارشهای تحریفشده محصور شود، نتیجهای جز تداوم بحرانهای کنونی و افزایش فشار بر مردم نخواهد داشت. مسیر اصلاح از جایی آغاز میشود که دولت، حقیقت را بدون واسطه و از منابع مستقل دریافت کند.
راهکارهای اساسی برای جلوگیری از این فاجعه عبارتاند از:
1️⃣ ایجاد یک نظام شفاف و مستقل برای ارزیابی گزارشها تا اطلاعات نادرست پالایش شوند و فقط دادههای واقعی مبنای تصمیمگیری قرار گیرند.
2️⃣ برقراری ارتباط مستقیم با کارشناسان مستقل و مردم تا تصویر درستی از وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور حاصل شود.
3️⃣ شکستن حلقههای بسته مدیریتی که تنها با ارائه گزارشهای دلخواه و غیرواقعی، مسیر حکمرانی را به بیراهه میبرند.
4️⃣ توجه ویژه به گزارشهای میدانی و نظارتهای دقیق بر عملکرد دستگاهها تا آمارسازی و تحریف دادهها به حداقل برسد.
آینده در دستان دولت چهاردهم است
دولت چهاردهم این فرصت را دارد که راه اشتباه گذشته را نرود. اما اگر این هشدار نادیده گرفته شود و همچنان سیاستگذاریها بر اساس گزارشهای غیرواقعی ادامه یابد، باید انتظار داشت که بحرانهای امروز به مراتب پیچیدهتر شده و مردم بیش از گذشته زیر فشار مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خرد شوند.
این یک هشدار تاریخی است: یا دولت چهاردهم راهی تازه میگشاید، یا در گرداب همان تصمیمات اشتباه گرفتار خواهد شد
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع