نابودی دوستی در جهان ایدئولوژیک !

جعفر بخشی بی نیاز روزنامه نگار و عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت :  ورق کامل برگشته و آن چه روی صفحه خودنمایی می کند گفت و گو نیست. بگو مگوست. تفاهم نیست ؛ دعواست. حرف نیست ؛ اختلاف است. دوستی نیست ؛ دشمنی ست. احساسات و عواطف لبِ باغچه ی منافع سر بریده شده و جهانی متفاوت از انسان ها را ساخته که تنها در اندیشه ی سود و زیان اند. به سلامی ساده حتی برآورد دارند که ببینند چه منفعتی می برند. قرار به وادادن و پرداختن و از جیب مایه گذاشتن که باشد ؛ تمام سلام ها را بی علیک می گذارند. در این میان مدتهاست که کلمات و واژه ها از دنیای آدمها کوچ کرده و از روی ذهن های شلوغ دور شده. حالا دیگر نمی توانیم با همه حرف بزنیم. ترسی پنهان در ما نفوذ کرده که مبادا دو تفکر متضاد و مخالف روی بحث ها با هم توافق نکنند و دیگری ؛ آن یک را بکوبد و به راحتی او را حذف کند. انگار کنار ما که اندیشه های بازتری داریم و دنیا را کمی تازه تر و جدیدتر می بینیم تمام دیوارها موش دارند تا حرف هایمان را داخل گوش ها فرو کنند و برایمان دردسر بسازند.

 دنیایِ رفاقت ها که زمانی برایش جان داد و ستد می شد و وفاداری حرف اول و آخرش بود ؛ به ناگاه و یک باره ایدئولوژی را علم کرد تا جای دوستی را بگیرد و جامعه را پر از آدمهای فضول کند تا سانسورچى های کوچک و بزرگ به یمنِ تعصب های کورکورانه فعال شوند و در امورات محوله تخته گاز بروند. الان و همین حالا امنيت و اعتماد در جمع های دوستانه نیست. حرف که می زنی یا نظری که میدهی خاصه اگر مخالف باشد آنی و سریع روی آنتن می رود‌. بخش مهمی از جامعه محتاط و حواس جمع شده اند تا یادشان نرود هر سخن جای و هر نکته مکانی دارد. و یا زبان سرخ ممکن است سر سبزشان را روی نیزه فرو کند. آدمهایی که در رفاقت ؛ گفت و گوهاى صادقانه را پس زده اند و اعتبارِ کلمات را خدشه دار کرده‌ اند. یاد گرفته اند که در دورهمی ها و آنجایی که موش ها زیادند ؛ آرام ؛ با ترس و حتی پنهانی چیزی بگویند که مبادا آزادی شان را گروگان بگیرند و دست و بال شان را ببندند.

 دیگر خودِ واقعی مان از ترس در خانه پنهان شده و از رفت و آمد میان دوستانِ خبر ببر ؛ دوری می کند. مدتهاست که ميان دو دوست یا دوستانِ صمیمی و یک رنگ ؛ اعتماد کوچ کرده و بی اعتمادی در بین شان دیوار ساخته. تفاوت ها و اختلاف ها که می توانست مورد احترام باشد و عیسی را در دین خود و موسی را نیز همچنین در مذهبِ خود به کیشِ و آیینِ انتخابی نگهدارد ؛ به محلی برای نزاع و دعوا تبدیل شده و جهانی بدون گفتگو و حرف ساخته‌. کلام ها با ترس و محدوديت بی آن که صداقت را رعایت کند ؛ همان نور كوچکِ باقی مانده در دل های دوستان را هم خاموش کرده و اساسا كرامت و آزادى آدمها را زیر پا گذاشته و له کرده است. در یک کلام و بی تعارف نظام هاى تمامیت خواه از جمع هاى دوستانه به شدت می هراسند و وحشت دارند. در این زمانه ی سانسور و خفقان و محدودیت و دشنه و زنجیر ؛ بند و زندان ؛ دوستی ها را دريابيم. خوب بشنویم و با وجود اندیشه های مختلف و در اوجِ تفاوت انسانی ؛ کمی مثل آدم زندگی کنیم. نگداریم ایدئولوژی دوستی مان را از میان بردارد و دشمنی ها را بین مان زیاد کند‌.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوزده + 16 =