موج بیداری جهانی، نویدبخش ظهور “نظم جهانی پساآمریکایی”

در میان بحران ها و ناآرامی های جهان امروز، سیاست‌های بدون تدبیر دولت کنونی ایالات متحده، آغاز افول سلطه و هژمونی این کشور را آشکار کرده و شکل گرفتن موج جدید و قدرتمندی از بیداری دولت ها و ملت های جهان در برابر هژمونی آمریکا، ظهور دورانی جدید با عنوان “دوران پساآمریکایی” را پررنگ‌تر ساخته است.

به مدت دهها سال، سلطه جویی و هژمونی اقتصادی آمریکا نه بر پایه اصول بازار آزاد و اقتصاد این کشور، بلکه بر اساس جایگاه ویژه و انحصاری دلار استوار بوده است. پس از جنگ جهانی دوم، آمریکا به سرعت شبکه مالی جهانی خود را گسترش داد در حالی که بخش عمده‌ای از تولیدات خود را به خارج منتقل کرد. این امر منجر به ایجاد بحران‌های بدهی برای دولت فدرال آمریکا و تشدید افول اقتصادی آن شد.

امروز بدهی دولت فدرال آمریکا از ۳۷ تریلیون دلار فراتر رفته، در حالی که سهم تولید ناخالص داخلی بخش صنعت به کمتر از ۱۰ درصد کاهش یافته است.

همچنین، از زمان به قدرت رسیدن دولت کنونی آمریکا به ریاست دونالد ترامپ، این دولت چشم‌انداز آرمان‌گرایانه جهانی خود را رها کرده و به ذهنیتی معامله‌گرایانه روی آورده است کینه‌توزی و منفعت‌طلبی، پایه و اساس آن قرار گرفته است. این تغییر رویه دولت آمریکا، قدرت نرم این کشور را کاهش داده است.

یک نکته مهم دیگر هم که حاکی از ظاهر شدن نشانه هایی آشکار از افول آمریکا است، مخدوش شدن اعتبار بین‌المللی این کشور است. دولت کنونی ایالات متحده، الگوی خروج‌های یکجانبه از توفق ها و نهادهای بین المللی را از سر گرفته است؛ از کنار گذاشتن توافق هسته‌ای ایران تا خروج از توافق آب و هوایی پاریس و تصمیم به خروج از یونسکو و تعلیق اکثر کمک‌های خارجی.

این رویکرد یکجانبه گرایانه و خودمحور، نقض و زیرپا گذاشتن نظم چندجانبه‌ای است که آمریکا زمانی مدعی حمایت از آن بود و رفتار امروز ایالات متحده موجب شده این کشور بیش از پیش منزوی و غیرقابل اعتماد به نظر برسد. “جوزف نای” که به عنوان پدر “قدرت نرم” شناخته می‌شود، در نوشته‌های خود هشدار داد که آمریکا در حال از بین بردن مهم‌ترین دارایی جهانی خود است.

نظرسنجی‌ها این سرخوردگی را تایید می‌کنند. یک نظرسنجی از موسسه مورنینگ کانسالت Morning Consult نشان می‌دهد که محبوبیت چین از منفی در اوایل ۲۰۲۴ به ۸.۸ تا مه ۲۰۲۵ افزایش یافته، در حالی که رتبه آمریکا از ۲۰ به منفی ۱.۵- سقوط کرده است. یک نظرسنجی موسسه لاتینوبارومتر در مکزیک نشان داد که ۶۴ درصد پاسخ‌دهندگان موافق گسترش تجارت با چین هستند، تنها ۳۷ درصد موافق تجارت با آمریکا. داده‌های موسسه جهانی نظرسنجی ایپسوس هم این وارونگی را تأیید می‌کند: میزان تأیید آمریکا از ۶۶ درصد در سال ۲۰۱۵ به ۴۶ درصد در سال ۲۰۲۵ کاهش یافته، در حالی که چین از ۴۷ درصد به ۴۹ درصد افزایش یافته است.

یک پاسخ‌دهنده استرالیایی در یکی از این نظرسنجی ها صریحاً بیان کرده است: “ما می‌توانیم بدون آمریکا زندگی کنیم، اما جهان بدون چین نمی‌تواند زندگی کند.”

موضوع دیگر که حاکی از افول آمریکا است، کاهش نفوذ و اعتبار جهانی آن است. در سال ۱۹۴۱، هنری لوئیس بنیانگذار مجله تایم، چشم‌انداز یک جهان صلح‌آمیز تحت رهبری آمریکا را ترسیم کرده بود امروز با گذشت هشت دهه از آن سال، این رهبری دیگر تضمین‌شده نیست.

در مورد جنگ اوکراین، وعده‌های به ظاهر زیبای آمریکا برای کمک به پایان دادن این جنگ، جای خود را به ابهام داده است. در خاورمیانه هم وعده های آمریکا برای ایجاد صلح با شکست مواجه شده و اسرائیل به طور فزاینده‌ای در حال اجرا و دیکته کردن شرایط خود است. در مورد ایران هم، شاهد سیاست های متناقض ایالات متحده بوده ایم؛ آمریکا در حالی که مشغول مذاکرات با ایران بود، ایران را مورد حمله نظامی قرار داد.

حتی متحدان سنتی نیز ایالات متحده هم امروز کمتر تمایل دارند از آن پیروی کنند. اروپا تعرفه‌های متقابل وضع کرده و چهار کشور از پنج عضو “پنج چشم” ، علیرغم مخالفت آمریکا، علیه مقامات اسرائیل تحریم هایی اعمال کرده‌اند. یک نظرسنجی موسسه “پیو” در ژوئن ۲۰۲۵ نشان داد که در میان متحدان آمریکا در گروه هفت G7 ، بیش از نیمی از انها نسبت به سیاست های جهانی آمریکا ابراز بی‌اعتمادی کرده و آن را “مغرور و خطرناک” توصیف کردند.

در سراسر جهان، یک ” موج دوم بیداری” قدرتمند در جریان است. گروه بریکس و سازمان همکاری شانگهای در حال جذب اعضای جدید از میان کشورهای مختلف از سراسر جهان هستند هستند و به کشورهای در حال توسعه، زمینه و فرصت جایگزینی برای یک نظم بین‌المللی عادلانه‌تر و چندقطبی ارائه می‌دهند.

افول قدرت نرم، کاهش ظرفیت صنعتی و افت جایگاه جهانی آمریکا بیش از آن که حکایت از یک مرحله گذرا داشته باشد، در واقع نشان دهند ظهور یک “نظم جهانی پساآمریکایی” را نوید می‌دهد. “جهان امروز، دیگر تمایلی به دنباله روی از کاخ سفید ندارد”.

ز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 + 4 =