منافع افغانستان در پروژه راه‌آهن ترانس‌افغان

رسول خان امین کارشناس حقوق بین‌الملل با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : پروژه راه‌آهن ترانس‌افغان، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین طرح‌های زیربنایی و ترانزیتی منطقه‌ای، ظرفیت آن را دارد که افغانستان را از وضعیتی محصور و بحران‌زده به یک کشور کلیدی در مسیر اتصال آسیای مرکزی به جنوب آسیا، خاورمیانه و فراتر از آن تبدیل کند. این مقاله با رویکرد تحلیلی–حقوقی، منافع افغانستان از این پروژه را در چارچوب اصول و قواعد حقوق بین‌الملل، ازجمله حقوق ترانزیت، حق توسعه، اصل همکاری اقتصادی بین‌المللی و امنیت منطقه‌ای بررسی می‌کند. تحلیل نشان می‌دهد که راه‌آهن ترانس افغان، علاوه بر منافع اقتصادی، یک ابزار حقوقی-سیاسی برای تقویت جایگاه افغانستان در معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی محسوب می‌شود.

مقدمه

افغانستان به‌واسطه موقعیت جغرافیایی منحصربه‌فرد خود، در چهارراه اتصال آسیای مرکزی، جنوب آسیا و خاورمیانه قرار دارد. بااین‌حال، فقدان زیرساخت‌های ترانزیتی پایدار، بی‌ثباتی سیاسی و محدودیت‌های امنیتی، مانع از بهره‌برداری مؤثر از این مزیت شده است. پروژه راه‌آهن ترانس افغان، به‌عنوان یکی از ابزارهای کلیدی توسعه منطقه‌ای و ترانزیتی، می‌تواند موقعیت افغانستان را به‌عنوان یک کشور ترانزیتی محوری تثبیت کند و جایگاه آن را در نظام حقوقی و اقتصادی منطقه ارتقا دهد.

پرسش اصلی این مقاله آن است که: منافع افغانستان از پروژه راه‌آهن ترانس افغان در چارچوب حقوق بین‌الملل چیست و چگونه می‌توان این منافع را تضمین و تثبیت کرد؟ پاسخ به این پرسش نیازمند بررسی اصول و قواعد حقوق ترانزیت بین‌المللی، حق توسعه، اصول همکاری اقتصادی و تعهدات حقوقی دولت‌ها در پروژه‌های زیربنایی منطقه‌ای است.

۱. منافع اقتصادی و ترانزیتی

یکی از اصلی‌ترین منافع افغانستان از پروژه راه‌آهن ترانس افغان، درآمدهای پایدار حاصل از ترانزیت کالا و خدمات است. بر اساس اصول حقوق بین‌الملل اقتصادی و معاهدات ترانزیتی، دولت‌های ترانزیتی حق‌دارند در چارچوب منصفانه و غیر تبعیض‌آمیز، عواید قانونی از عبور کالاها و خدمات دریافت کنند. این درآمدها می‌توانند:

  • منبع پایدار ارزی و مالی برای دولت فراهم کنند؛
  • وابستگی اقتصادی به کمک‌های خارجی را کاهش دهند؛
  • توسعه صنایع مرتبط با حمل‌ونقل، انبارداری و خدمات لجستیکی را تسهیل کنند.

از منظر حقوقی، منافع اقتصادی ناشی از ترانزیت با اصل آزادی ترانزیت، مندرج در کنوانسیون‌های بین‌المللی و تعهدات قراردادی دولت‌ها، مشروعیت یافته و حمایت می‌شوند.

۲. ارتقای جایگاه حقوقی افغانستان به‌عنوان کشور ترانزیتی

کشورهایی که در مسیر دهلیزهای حیاتی ترانزیتی قرار دارند، از قدرت چانه‌زنی حقوقی و سیاسی بالاتری برخوردارند. پروژه ترانس افغان می‌تواند افغانستان را به یک «کشور ترانزیتی حیاتی» تبدیل کند و پیامدهای حقوقی و سیاسی زیر را به همراه داشته باشد:

  • افزایش وزن افغانستان در مذاکرات منطقه‌ای و بین‌المللی؛
  • الزام کشورهای ذی‌نفع به رعایت اصل همکاری، حسن نیت و عدم تبعیض؛
  • کاهش امکان نادیده گرفتن افغانستان در معادلات اقتصادی و امنیتی منطقه.

این جایگاه حقوقی به افغانستان امکان می‌دهد نقش فعال‌تری در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی و توسعه‌ای منطقه ایفا کند و در چارچوب قواعد بین‌المللی، از حقوق ترانزیتی خود دفاع نماید.

۳. تحقق حق توسعه و توسعه پایدار

حق توسعه، به‌عنوان یک اصل شناخته‌شده در اسناد بین‌المللی ازجمله اعلامیه حق توسعه سازمان ملل، به دولت‌ها اجازه می‌دهد از پروژه‌های منطقه‌ای برای ارتقای سطح زندگی و توسعه اقتصادی بهره‌مند شوند. پروژه راه‌آهن ترانس افغان می‌تواند مصداق عملی این حق باشد، زیرا:

  • فرصت‌های شغلی گسترده ایجاد می‌کند؛
  • توسعه متوازن مناطق محروم را تسهیل می‌کند؛
  • پیوند میان توسعه اقتصادی، ثبات اجتماعی و کاهش نابرابری‌ها را تقویت می‌کند.

علاوه بر این، همکاری با نهادهای مالی بین‌المللی و رعایت اصول توسعه پایدار، تضمینی برای اجرای مؤثر و مشروع این پروژه محسوب می‌شود.

۴. کاهش انزوای سیاسی و حقوقی افغانستان

افغانستان در سال‌های اخیر با نوعی انزوای سیاسی و حقوقی در عرصه بین‌المللی مواجه بوده است. مشارکت در پروژه‌های بزرگ منطقه‌ای، ازجمله راه‌آهن ترانس افغان، می‌تواند:

  • افغانستان را به‌عنوان شریک ضروری و فعال اقتصادی معرفی کند؛
  • زمینه تعامل حقوقی و فنی با دولت‌ها و نهادهای منطقه‌ای را فراهم سازد؛
  • تصویر افغانستان را از یک «مصرف‌کننده کمک» به یک «تسهیل‌کننده تجارت و توسعه منطقه‌ای» تغییر دهد.

این مشارکت همچنین می‌تواند مشروعیت بین‌المللی افغانستان را تقویت کند و ظرفیت چانه‌زنی حقوقی آن را افزایش دهد.

۵. نقش نهادهای مالی و تضمین حقوقی منافع افغانستان

حمایت نهادهایی مانند بانک توسعه اوراسیا از پروژه ترانس افغان اهمیت دوگانه دارد:

  • امکان تأمین مالی و عملیاتی پروژه؛
  • قرار دادن افغانستان در چارچوب‌های قراردادی و حقوقی بین‌المللی، که می‌تواند منافع کشور را در برابر تغییرات سیاسی و ریسک‌های امنیتی محافظت نماید.

این حمایت حقوقی و قراردادی، اطمینان می‌دهد که افغانستان قادر خواهد بود از منافع اقتصادی و ترانزیتی پروژه بهره‌برداری نماید و جایگاه خود را در معادلات منطقه‌ای تقویت کند.

نتیجه‌گیری

پروژه راه‌آهن ترانس افغان، فراتر از یک مسیر حمل‌ونقل، ابزاری راهبردی برای تحقق منافع اقتصادی، ارتقای جایگاه حقوقی و تحقق حق توسعه افغانستان است. حقوق بین‌الملل، به‌ویژه قواعد مرتبط با ترانزیت، همکاری اقتصادی و توسعه پایدار، ابزارهای لازم برای تثبیت این منافع را فراهم کرده‌اند. بااین‌حال، بهره‌برداری مؤثر از پروژه مستلزم:

  • تنظیم دقیق تعهدات حقوقی و قراردادی،
  • همکاری منطقه‌ای و چندجانبه،
  • مدیریت مسئولانه داخلی و پایبندی به اصول توسعه پایدار، هست.

در صورت تحقق این شرایط، افغانستان می‌تواند از یک کشور عبوری آسیب‌پذیر به یک بازیگر کلیدی و تأثیرگذار در نظم اقتصادی و حقوقی منطقه تبدیل شود.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

16 − 9 =

پربازدیدترین ها