مجید گودرزی عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : مسئولانی که اعتراضات نسبت به حضور مهاجران افغان را نمی شنوند، بزودی با گسترش ناامنی همه ی صداها را خواهند شنید! مهاجر پذیری در دنیا امری مرسوم است، اما نه به سبک ایرانی ها. عموما کمپ های موقت برای شناسایی و شناسنامه دار کردن مهاجرین وجود دارد. بحث مهارت آموزی و فرهنگ پذیری قبل از پذیرش هم تقریبا در تمام کشورها اتفاق می افتد. اما پذیرش افاغنه در ایران کاملا خطرناک و کاملا غلط است و جرایم مهاجران بعلت نبود اطلاعات کافی، غیر قابل رهگیری و پیگیری است و هر روز این جرایم خشن تر و گسترده تر می شوند.
بدتر آنکه بسیاری از این مهاجران بعلت درگیری های گروههای تروریستی آواره شده اند و دوره های مختلف چریکی و خرابکاری را دیده اند.
هم وطنی ساکن شهر سراوان می گفت :«اکثر جرم و جنایتهای جاری در استان سیستان و بلوچستان توسط کسانی صورت می گیرد که هیچ مدارک هویتی ندارند و با پوشیدن یک لباس بلوچی، غیر قابل شناسایی هستند و بعد از اعمال تروریستی به آنطرف مرز متواری می شوند و دستگیری آنها غیر ممکن است.»
حدود ده میلیون افغانی ساکن ایران در حال استفاده حداکثری از یارانه ها و منابع این کشور هستند که حق آنها نیست . افغانها حتی در واگذاری حق آبه مردم شرق کشور هم کارشکنی می کنند ، اما بسیاری از کالاها و خدمات را یارانه ایی دریافت می کنند.
اکنون شرایط در افغانستان بحرانی نیست و ایران باید اقدامات اضطراری و بشر دوستانه خود را پایان دهد . مگر آنکه چشم به کمکهای ناچیز سازمانهای بین المللی داشته باشد و از این حجم از مشکلات این افراد چشم پوشی کند.
حضور کارگران افغان هر چند به نفع کارفرمایان ایرانی است و شاید همین موضوع هم باعث این حجم از بی قانونی در پذیرش آنها شده است ، اما کارگران ایرانی را خانه خراب کرده و کارگر ایرانی قادر به رقابت با نیروی کار مهاجر که با یک دوم و کمتر از دستمزدهای رایج، کار می کند ، نیست. رقابت نیروی کار ایرانی با مهاجران افغان که برای زنده ماندن هر کاری را با هر نرخی می پذیرند ، غیر ممکن است و باعث از دست رفتن کامل قدرت چانه زنی نیروی کار ایرانی می شود و به همین خاطر بخشی از نیروی کار ایرانی بالاجبار «بیکاری اختیاری» را انتخاب می کنند.
بازار کار ایران در شرایط اشتغال ناقص (فزونی نیروی کار در برابر فرصتهای شغلی ) است و اضافه شدن ۵ میلیون نیروی کار اضافه باعث فقر شدید و خروج سرمایه و ناقص شدن سیکل اقتصاد می شود.
کارفرمایان بی رحم ایرانی با خروج بخشی از سرمایه ها از کشور و تضعیف قدرت خرید کارگران ایرانی با بحران تقاضا مواجه شده اند و فقط با دستکاری نرخ ارز تلاش می کنند محصولات خود را به کشورهای دیگر بفروشند. که این کار هم یک خیانت اشکار است. آنها حتی به کارگر ۲۰۰ دلاری ایرانی هم که یک برده داری نوین در جهان محسوب می شود، قانع نمی شوند و به نظام عرضه و تقاضا و عدالت اجتماعی ضربه های مهلک می زنند.
اگر افغانی ها از ایران نروند تبعات اقتصادی و اجتماعی گسترده ای بدنبال داشته و خواهد داشت و مسئولان امر که از حضور آنها کاسبی می کنند ، باید پاسخگو باشند.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع