مجید گودرزی عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : ما با خیل عظیم مشکلاتی مواجه هستیم که نیاز مبرم به تصمیم گیری دارد و خیلی عظیم تصمیم گیرانی که تصمیم نمی گیرند؛ این سخن درستی است که می گوید «ساختار از مدیریت مهمتر است ». ساختاری اگر درست طراحی نشده باشد ، قوی ترین مدیران هم نمی توانند کاری به پیش ببرند و اگر ساختار درست شد، نیاز به مدیر قوی نیست . حال آنکه ما نه ساختار درست داریم و نه مدیران قوی . هنوز در سیستم ما مدیران ناموفق ارتقا پیدا می کنند و عملکرد و شایستگی ملاک ترقی مدیران نیست.
ساختار ما طوری طراحی شده که تصمیم نگرفتن عین سلامت است و تصمیم گیری ومیئولین پذیری یک نوع حماقت !
کیانی که در این سیستم بخواهند قدمی بردارند، مورد حمله قرار می گیرند و گویا «منطق ماشین دودی شهید مطهری هنوز در این سیستم کاربرد دارد . همه از مدیری که ساکن باشد تمجید می کنند و به مدیری که درپی رفع مشکلات باشد ، سنگ می اندازند.
بدون شک مافیای ترین بخش کشور ، انتخاب مدیران است و هر چه مدیران بی تجربه و ناشایست باشند، نیاز به اعمال نفوذ بیشتری است . در بسیاری از موارد برخی مدیران با شکست کامل و آسیب جدی به سیستم پست قبلی خود را ترک می کنند ، اما در کمال ناباوری به پست بالاتر ارتقا پیدا می کنند و این مردم را عصبانی و سیستم ما را ناکارآمد می کند.
مسئولان ما بشدت مشتاق پذیرش مسئولیت بی مسئولیتی هستند.
همه تصمیم گیر هستند اما هیچکس تصمیم نمی گیرد . نه سیستم امکان تصمیمگیری های جسورانه را می دهد و نه مدیران رغبتی به تصمیمات تعهد آور دارند.
برخی مدیران ما در سطوح عالی توان جسمی خود را از دست داده اند اما همچنان مایل به واگذاری مسئولیت به نسل جدید نیستند. و کسانی که از این مدیران منتفع می شوند، شدیداً از آنها حمایت می کنند. من نمی توانم بپذیرم جناب. آقای دکتر ولایتی و امثالهم هنوز چندین جایگاه عالی در سیستم را اشغال کرده اند. در حالی که در دنیا بخاطر چالشهای جدید به سمت نیروهای جوان تحصیل کرده رفته اند. چالش های دنیای نوین را نمی شود با تحصیلات دهه سی و چهل شمسی پاسخ داد . شاید به همین خاطر است که در مواجهه با مفاهیم جدیدی مثل ارزهای دیجیتال و فضای مجازی هنوز چکشی برخورد می کنیم ، یا اصلا برخورد نمی کنیم . بسیاری از مسئولان ما قدرت تحلیل چالشهای جدید را ندارند و کسانی را که در این خصوص قصد آگاه سازی دارند، دشمن می پندارند و سرکوب می کنند.
بقول پیتر دراکر :«مدیریت ویژه ترین نهاد هر سازمانی است» اما در ایران بدلیل فقر شدید مدیران با دانش در سیر تحول اداری ما به سختی به مرحله آیی رسیده ایم که به سرمایه های دانشی ، میگوییم :«مستخدم» !
هنوز در سیستم دولتی ما جانشین پروری الزام قانونی نیست و بسیاری از مدیران تخصصی ما سیاسی هستند و بدتر آنکه سیاست را هم بلد نیستند.
با کمال شرمساری ما هنوز در تقسیم کار و تخصص گرایی مشکل داریم و درصد بسیار بالایی از دانش آموختگان ما سر جای خودشان نیستند و هیچ ارتباطی بین شغل و شاغل نیست .
جامعه هر روز خود را بروز رسانی می کند، اما سیستم قادر به پاسخگویی نیازهای جدید نیست .
مدیران ما یک کشور غنی و بسیار ثروتمند را هر روز فقیر تر می کنند و یقین داریم حذف بسیاری از پستهای مدیریتی به نفع کشور است و نبود بستری از مدیران آسیب کمتری به جامعه می زند.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع