دکتر حسن خسروی. مدرس دانشگاه و متخصص امور برنامه و بودجه کشور و مؤلف کتاب روابط عمومی و ارتباطات و عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : مذاکره بر وزن مفاعله، ارتباط و پیوندی دو سویه و دو یا چند طرفه و تعاملی مبتنی بر یک نوع داد و ستد و در بهترین حالت به شیوه و هدف نهایی برد – برد است که در آن طرفین تلاش میکنند تا ضمن ارائه دلایل و مستندات و شواهد به عنوان دفاعیه نظرات خود، طرف مقابل را اقناع و ترغیب نمایند تا او هم ضمن بیان مواضع و دیدگاه ها و انتظارات خود، نقاط اختلافی و چالشی ، برطرف و در مورد سهم هر یک از طرفین و تقسیم منافع به یک زبان مشترک برسند.
جدای از جنگ ، که طرفین دعوا قصد زمینگیر کردن و مغلوب نمودن طرف مقابل را با استفاده از سلاح و سخت افزارها دارند، مذاکره نیز نوعی میدان مبارزه نرم افزاری و مغز افزاری است که اگر چه آتشی میان طرفین رد و بدل نمیشود اما نتایج و دستاوردها و خروجی مذاکره میتواند در اثر عدم موفقیت، آتشی اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و… را به دامان طرف مورد مذاکره بیاندازد که خسارت بار باشد؟!؟
امروزه ما بر اثر جبر زمانه و نوع چینش مهره های بازی در صفحه شطرنج روابط بین الملل توسط جامعه هدف، خواسته یا ناخواسته، خوب یا بد، به اجبار یا به اختیار در وضعیت مذاکره با آمریکا قرار گرفته ایم و اگر مختصات مذاکره و اصول و فنون و مؤلفه های آنرا بدرستی رعایت نکنیم ،بازنده میدان خواهیم بود.
همه ما انسانها به صورت فردی و اجتماعی همواره در حال مذاکره با هم هستیم و این مذاکره است که سهم و نقش و حوزه استحفاظی هر کس را تعیین میکند. اصولا هر مذاکره ای نوعا به یک توافق نامه، تفاهم نامه و یا قرارداد میانجامد که محتوا و مفاد آن تعیین کننده وظایف و مسئولیتهای طرفین مذاکره است.
کشور ایران با فرهنگ و تمدنی بسیار والا و ارزشمند در طول تاریخ، صاحب قدرت و نفوذ و اثر گذاری در معادلات جهانی بوده و هست و طبیعتا ابرقدرتها این را میدانند و بر همین اساس ناگزیر هستند که از نظر منطقی و عقلایی از نادیده گرفتن ایران خودداری نمایند.
مهم ترین جزء از مختصات یک مذاکره هوشمندانه ، مطلوب و موفق ، موضوع مسئله شناسی و شناخت مشکل است و اینکه واقعا مشکل میان ایران و آمریکا در چیست و بر سر چیست؟ بررسی تاریخی امر طبیعتا برمیگردد به مبارزات انقلابی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه، دیدگاه ها و روشنگری های ایشان پیرامون استعمار و استثمار ایران در زمان حکومت محمد رضا شاه پهلوی که ابرقدرتها و در رأس آنها آمریکا را باعث و بانی اوضاع و احوال کشور در آن زمانها میدانستند که بعدها با اشغال سفارت آمریکا در تهران و شروع جنگ تحمیلی و… این رویارویی و تقابل به اوج خود رسید که تا به امروز ادامه دارد. از سوی دیگر، کشور آمریکا به عنوان یکی از پهناورترین و پرجمعیت ترین کشورها و قدرت اول اقتصادی دنیا با برخورداری از انواع امپراطوریهای رسانه ای ، خبری، فرهنگی و… جهت حفظ و یا توسعه سهم خود از کیک اقتصاد جهان میکوشد به هر طریق ممکن قلمرو ، سیطره و سلطه خود را با روشها و شیوه های مختلف افزایش دهد و شاید هم اینرا حق مسلم خود میداند و فرض او بر این است که قانون، قانون جنگل است و هر کس ضعیف باشد محکوم به شکست و نابودی و سلطه پذیری و نوکری است.
پایان قسمت اول.
ادامه دارد…
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع