دکتر فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان این مطلب اظهار کرد: آنها که از طریق آزادسازی واردات جنونآمیز فرصتهای شغلی این کشور را تقدیم خارجیها میکنند و بعد فکر میکنند حالا که با بحران حاد اجتماعی روبهرو شدیم بودجه نهادهای موعظهگر را بالا ببریم تا هنجارها اصلاح شوند، نیاز به آموزش دارند تا بفهمند یک سمت تمام ناهنجاریهای اجتماعی در بحران اشتغال یا مشاغل کاذب یا مشاغل بیکیفیت است.
تحولی رخ نخواهد داد اگر …
دکتر فرشاد مومنی، استاد دانشگاه و رییس موسسه مطالعات دین و اقتصاد که در نشست «بررسی روند ۶۵ ساله اشتغال در ایران» در فرهنگستان علوم سخن میگفت، اظهار کرد: اگر با انتخابات تغییر ریل بنیادی اتفاق نیفتد و دزدسالاری و فسادسالاری و بیبندوباریهای ناشی از آن جای خود را به تشویق فعالیتهای مولد و داناییمحور ندهد، با جابهجایی احزاب در دولتها تحولی رخ نخواهد داد، این، آن چیزی است که پس از ۳۵ سال تجربه در دوران منحوس تعدیل ساختاری باید نظام تصمیمگیریهای اساسی کشور متوجه شود.
اسم رمز غارتگری
به گزارش اقتصاددان به نقل از جماران ،وی با بیان اینکه وقتی این تغییر ریل در دستور کار قرار گیرد، آن زمان نوبت به لوازم آن هم میرسد، افزود: به نام بازارگرایی، مسیر چپاول و غارت مردم فراهم شد تا جایی که شرایط به گونهای شده که فرد عالم شرافتمند باید از حریم اقتصاد بازار دفاع کند! اقتصاد بازار هم به عنوان یک تئوری، برای خود آبرو دارد، هر چند که حساب و کتابهایی دارد که مختص ایران هم نیست. «داگلاس نورث»، اقتصاددان در کتاب «ساختار و دگرگونی در تاریخ اقتصادی» میگوید: وقتی نهادها را رها میکنید و به اسم بازار آزاد، رهاسازی میکنید احاله به بازار اسم رمز غارتگری و مسلط کردن قانون جنگل است.
این اقتصاددان اضافه کرد: ما با سلطه کوتهنگری مواجه هستیم، حکومتگران ما همین که امروز را به فردا برسانند آن را موفقیت میدانند! و با همین شیوه بحرانها را به تعویق میاندازند و روی هم انباشته میکنند تا به جاهایی میرسد که دیگر نمیشود ادامه داد.
مومنی با بیان اینکه تفکر سطح توسعه میگوید سادهنگری و سهلگیری باید جای خود را به پیچیده فکر کردن بدهد، اظهار کرد: متاسفانه تنها شوک به نرخ ارز و حاملهای انرژی را بلدند! تصور میکنند آنها را جهش بدهند به تبع آن همه چیز درست میشود، اما شاهد فاجعههای بزرگ انسانی، اجتماعی و محیط زیستی هستیم.
منزلت اشتغال را نمیدانند
رییس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه متاسفانه نظام تصمیمگیریهای اساسی کشور منزلت اشتغال را نمیداند، گفت: اشتغال در حیات جمعی انسانها، ۱۷ کارکرد دارد که از این ۱۷ کارکرد تنها ۳ کارکرد جنبه اقتصادی دارد. ابعاد اهمیت اجتماعی، سیاسی و امنیت ملی اشتغال به مراتب بالاتر از وجه اقتصادی آن است. بنابراین آنها که از طریق آزادسازی واردات جنونآمیز فرصتهای شغلی این کشور را تقدیم خارجیها میکنند و بعد فکر میکنند حالا که با بحران حاد اجتماعی روبهرو شدیم بودجه نهادهای موعظهگر را بالا ببریم تا هنجارها اصلاح شوند، نیاز به آموزش دارند تا بفهمند یک سمت تمام ناهنجاریهای اجتماعی در بحران اشتغال یا مشاغل کاذب یا مشاغل بیکیفیت است.
ارتباط نوع اشتغال
با «مرگ از سر ناامیدی» چیست؟!
مومنی اضافه کرد: نویسندگان کتاب «مرگهای بر اثر ناامیدی» که در امریکا منتشر شده و من بر ترجمه آن مقدمهای نوشتهام، نشان دادهاند که اهمیت کیفیت اشتغال، از اندازه اشتغال هم بیشتر است. حتی در امریکا که بیش از ۱۵۰ سال است که از مرحله تولید انبوه عبور کرده، وقتی کوچکترین تزلزلی در مشاغل صنعت کارخانهای پدیدار شده و مشاغل خدماتی رشد پیدا کردند، فاجعههای بزرگ اتفاق افتاده که یکی از آنها را «مرگ از سر ناامیدی» نام نهادهاند. یعنی مرگ بر اثر افراط در اعتیاد به مواد مخدر، ناشی از افراط در مصرف مشروبات الکلی و خودکشی. اگر حساب و کتابی در کار باشد آیا نظام تصمیمگیریهای اساسی کشور ما تا این میزان جربزه دارد که نظام کارشناسی کشور را مامور کند تا راجع به مرگهایی از این سه گونه گزارشی در ایران منتشر کند؟!
جایگزین «مرگها از سرناامیدی» در ایران
به گفته این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، مساله حیاتیتر این است که آنها که در ایران دچار چنین مرگهایی نمیشوند، از فرط سرخوردگی نسبت به آیندهشان ترجیح میدهند ایران را ترک کنند. یعنی ما مسائلی اضافهتر از آنها هم داریم که اصلا به بحث گذاشته نمیشود و بعد در چارچوب سفلهگزینی مقامات مسوول بیکیفیتی پیدا میشوند که در مصاحبههایشان میگویند ما اصلا از خروج سرمایههای انسانی در این ابعاد نگران نیستیم! وی تاکید کرد: قویا بر این باور هستم که کشور ما نیاز دارد حکومتگرانشان بفهمند که این همه بحرانهای اجتماعی که گوشه کوچکی از آن را در گزارش سه جلدی سال ۹۵ وزارت کشور میبینیم که میگوید احساس تعلق به کشور، احساس اعتماد به حکومت و غیر از خویشاوندان و بستگان در ایران تقریبا در حال نزدیک شدن به صفر است، بازتاب این است که سوداگرپروری، دلالپروری و رباخوارپروری را به کار شرافتمندانه مولد در قاعدهگذاریها ترجیح دادهاند.
نابودی دهها هزار شغل
به ازای یک میلیارد دلار واردات
مومنی گفت: اسنادی داریم که در بعضی از سالها در ایران تحت عنوان آزادسازی واردات فقط ۳۰ میلیارد دلار در یکسال واردات کالاهای قابل تولید در کشور انجام شده است. بعد مطالعاتی وجود دارد که میگوید در ایران به ازای هر یک میلیارد دلار واردات کالاهای قابل تولید در کشور بین ۲۵ تا ۱۰۰ هزار فرصت شغلی از بین میرود. ما به شدت نیازمندیم دولتیها و مجلسیها و به ویژه سران قوا، راجع به ابعاد اهمیت اشتغال و پایه نظری اشتغال با کیفیت در یک ساخت توسعه نیافته رانتی بسیار آموزش ببینند.
وی تاکید کرد: این مساله به امنیت ملی ما هم گره میخورد. ماجرای اتکا به خامفروشی بهطور کلی یعنی بلاتکلیفی و دایما در حال بیثباتی بودن. وقتی به نفت و مشتقاتش به صورت خامفروشانه وابسته میشویم باید بدانیم طی ۵۰ سال گذشته نوسانات قیمت نفت، بهطور متوسط، دوبرابر کل مواد خامی است که در دنیا وجود دارد. یعنی عزیزان باید قباحت خاص خامفروشی را هم بدانند که هم از طریق الگوی خاص واردات و هم از طریق الگوی خاص صادرات خامفروشانهاش، مشاغل ایران را به همانها هدیه میکنند که در تبلیغات رسمی استکبار جهانی میخوانندشان!
پاس گل به نظام سلطه
این اقتصاددان گفت: تعارف ندارد و تصادفی هم نیست که از ۱۳۸۵ به این سو به صورت نظاموار به نظام سلطه از طریق سیاستگذاریهای اقتصادی پاس گل داده میشود. به گفته مومنی، بدبختی ساختار قدرت در ایران (به شکل تاریخی) این است که نگرشش به منافع خودش هم نگرش کوتاهمدت است! آه و نالههای فراریهای رژیم پهلوی را ببینید که چگونه زار میزنند که اگر مقداری بیشتر شعور به خرج میدادیم، باقی میماندیم. این مساله کم اهمیتی نیست! متاسفانه مافیاها، کارشناسانی که با نهایت مظلومیت، آخر و عاقبت این سیاستها را گوشزد میکنند را اپوزیسیون میخوانند. حکومت ما باید بفهمد اینها اپوزیسیون نیستند، بلکه خیرخواهند. اپوزیسیون واقعی آنها هستند که با چاپلوسی و سفلگی اطراف شما میآیند منافعشان را حداکثر و زیر پایتان را خالی میکنند. این مساله حیاتی است که باید گوشزد شود.
وی افزود: نظام تصمیمگیریهای اساسی کشور حتی اگر تصور میکند منافعش در رشد سوداگری، دلالی و رباخواری است باید بداند این منافع ناپایدار است و قابل دوام نیستند. متغیر کنترلی مشاغل با کیفیت هم انگیزه سرمایهگذاری تولیدی است، باید در این زمینه حساسیت ملی ایجاد کنیم تا اوضاع کشورمان رو به نجات و بهبود برود.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع