فاطمه رحمتی عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت:یکی از راه حلهای رکود تورمی بهینهسازی نظام مالیاتی است بهینه سازی لزوماً به معنای کاهش نرخ مالیاتی یا معافیت نیست در اقتصاد جاذبههایی وجود دارد که سرمایهها و منابع اقتصادی را جذب میکند در حالی که آن جاذبهها مولد نیستند. این جاذبهها موجب شده است نظام بانکی نیز به فعالیتهای بنگاهداری آلوده شود میتوان با کمک نظام مالیاتی و وضع مالیات سنگین بر فعالیتهای غیر مولد جلوی هدایت منابع اقتصادی به سوی آنها را گرفت .همچنین پیشنهاد میشود نرخ مالیات برای فعالیتهای مختلف تولیدی ،بازرگانی، خدمات و واسطهگری متفاوت باشد. زحمتی که هر یک از این فعالیتها متحمل میشوند تفاوت دارد اما مالیاتی که میپردازند یکسان است کاهش نرخ مالیات بر فعالیتهای مولد موجب سوق سرمایهها به آن سمت میشود مثلاً با بهینه سازی نرخ مالیات میتوان سرمایهها را به سمت تولید دانش بنیان سوق داد و R&D را در آن نهادینه کرد. به این منظور میباید هزینههایR&D و هزینههای بازاریابی در خارج از کشور و دیگر هزینههایی که به تولید ملی کمک میکند از مالیات معاف شوند. معافیتهای معنادار مشخص و مدتدار امر صحیحی است میتوان از طریق آن نظام انگیزشی ایجاد کرد. در دوره رکود تورمی باید نظام انگیزشی را به سوی تولید بیشتر هدایت کرد.کاهش نرخ مالیات فعالان اقتصادی را ترغیب به پرداخت مالیات میکند و موجب شفاف سازی نیز میشود اما کاهش نرخ مالیات یک شرط دارد و آن اینکه پایههای مالیاتی گسترش یابد اگر همه واحدهای اقتصادی شناسایی شوند و پایههای مالیاتی گسترش یابد میتوان نرخ مالیات را پایین آورد اکثر کسانی که اداره مالیاتی نمیتواند آنها را شناسایی کند در بخش خدمات و بازرگانی هستند.