فرشاد مومنی چشم نگران ایران زمین

  اقتصاددان :  به قلم دکتر حجت میرزایی عضو هیئت علمی دانشگاه و مدیرعامل محترم صندوق بازنشستگی کشوری

بی تردید سروران و دوستان بسیاری برای سخن گفتن درباره دکتر فرشاد مومنی در همین جمع شایسته تر از من حضور دارند. شاید تفاوت من با دیگر گرامیان در این است که در 32 سال گذشته افتخار داشته ام هم به عنوان دانشجوی مستقیم و غیرمستقیم ایشان هم به عنوان همکار نزدیک دانشگاهی از دهه هشتاد و هم همراهی و همداستانی در بسیاری از رویدادهای این سه دهه از نمایشگاه کاالهای غیرضروری در سال 74 تا همایشهای نیم قرن برنامه ریزی توسعه یا سفرهای دانشگاهی و حضور در نشستهای دانشجویی که گاهی به رویدادهای پردامنه ملی تبدیل شده اند )مانند همایش نکوداشت سیدجمال الدین اسدآبادی( و چه فعالیتهای مشترکی )هم چون تدوین سند توسعه محور شرق ( در محضر و یا در کنارشان باشم. دکتر فرشاد مومنی چشم نگران ایران و پرچم دار توسعه و سربلندی این سرزمین است. وی یکی از استادان و اقتصاددانان ایرانی نسل  سوم  است که در عرصه اقتصاد میراث دار اندیش ه و دانش استادان بزرگی چون جهانبگلو، تمدن جهرمی و در شیوه و مشی کنشگری سیاسی پرورش یافته شهید بهشتی و در شکل گیری باورهای عمیق عدالت جویانه
دانش آموخته مکتب محمدرضا حکیمی است. کلیدواژه توصیف شخصیتی فرشاد مومنی را در واژگان عزت و شرافت و ازادگی می دانم. اگر شرافت و آزادگی تجسم زبانی و انسانی داشته باشد وی نماد بارز آن است. وی در پنج دهه تالش و تکاپوی علمی و دانشگاهی و با وجود برخورداری از دانش و شایستگی های کم مانند علمی و پژوهشی در حوزه توسعه و تسلط به روشها و فنون پژوهش و ارتباطات کم نظیر با مدیران بخش عمومی و خصوصی به ویژه در سه دهه فعالیت به عنوان عضو هیات علمی، بسیاری از فعالیت های پژوهشی متعارف و به زبانی مباح از جنس قراردادهای پژوهشی و کسب درآمد و پیامدهای آن را برخود حرام کرد تا مگر به نامی و نانی آلوده نشود و ذره ای بر ارزیابی ذهنی وی از رویه ها و سیاستهای جاری یا صراحت و زبانئ او تاثیری نگذارد. بی شک مومنی مهم ترین اقتصاددان انتقادی و نماینده بارز اقتصاد هترودوکس در سه دهه اخیر هم در نقد برنامه ها و سیاستهای رسمی )فارغ از گرایش های سیاسی دولتها( و هم نقد علمی آن چیزی است که در ایران به عنوان گرایش اقتصاد متعارف یا ارتدوکس خوانده می شود.
این تفکر انتقادی با تلفیقی از اندیشه نظری و فلسفی با فهم عمیق مسائل اقتصاد ایران و آزادگی و صراحت کالم از وی یک کنشگر انتقادی پرتاثیر و یک معلم کم نظیر برای آموزش و پرورش دانشجویان علم اقتصاد ساخته است. به سبب همین ویژگی ها وی نه تنها هیچگاه مورد تقدیر و پاداش سیاستمداران نبوده بلکه هیچگاه محبوبیتی نزد آنها در هیچ دولتی نداشته است، ساخت سیاسی برآمده از اقتصاد رانتی و نظم نهادی موجود اقتصاددانی را ستایش می کند و برصدر می نشاند که یا توجیه گر این نظم مسلط و مناسبات کژکارکرد و ریشه دارند یا همواره برای مسائل دشوار و پیچیده و چند الیه پاسخ های آسان در حد و درخور فهم سیاستمداران بسته بندی و ارائه کرده اند. اما زنهار دادن به به پرهیز از ساده انگاری و ساده سازی و ابتذال در گزارش نویسی و برنامه ریزی، مومنی را را نامحبوب و نامطلوب آنان کرده است. تردیدی ندارم اگر ترکیبی از سیاستمداران مورد عالقه و محبوب وی نیز قدرت را در دست می گرفت آنچنان که خود گفته است، از ماه ششم راهی جر نقد مشفقانه در نهایت صراحت و شرافت با آنها برنمی گزید. اما همواره یک مشاور امین، یک راهنمای مورد اعتماد و یک آموزگار بی نظیر هم برای سیاستمداران و هم برای جوانان این مرز و بوم نه تنها در محتوا و مبانی بلکه در مشی و مرام بوده است. دانشجویان بسیاری را می شناسم که یا با مشاوره وی و یا بیش از آن به شوق نشستن در پای درس او از رشته های علوم پایه و فنی و مهندسی در مقاطع تکمیلی مسیر خود را به اقتصاد تغییر داده اند و بیش از آن دانشجویان بسیاری در رشته های جامعه شناسی، علوم سیاسی، ارتباطات، تاریخ و جغرافیا و … که در تالش مداوم برای گذراندن درسی با مومنی یا پذیرش راهنمایی و مشاوره
پایان نامه و رساله خود بوده اند. وی به همان اندازه یا بیش از آنکه دعوت برای حضور در دفتر سیاستمداران رسمی را نمی پذیرد، درخواستهای دانشجویی در هر جایی از این سرزمین را با اشتیاق و انگیزه پاسخ می دهد و بی هیچ اجر و مزدی در جمع آنان سخن می گوید.
در کشاکش هیجانات و اختالفات سیاسی و ایدئولوژیک گروههای دانشجویی دانشکده به ویژه در دهه های 1370 و 80 و اعتراضات سالهای اخیر که گاهی به التهاب و منازعه دانشجویی منجر می شد، وی یک داور فیصله بخش و به تعبیر رایج این روزها یک وسط باز مورد وثوق بوده و این توانایی ریشه در توافق همگان بر انصاف، باور مندی عمیق و التزام اخالقی وی و وطن دوستی و آزادگی وی داشته و دارد. از چند جهت یک اقتصاددان متفاوت و مثال زدنی است. از آن دست اقتصاددانانی که بعید میدانم تکرار و تکثیر شوند. با زبان الکن یک دانشجوی اقتصاد که از موهبت دانش آموزی در دانشگاه و همکاری و بهره مندی از مشاوره و کمک ایشان بهرمند و برخوردار بوده ام، برخی از وجوه مهم اندیشه و شخصیت علمی ایشان را بر می شماریم:

.1 اندیشه راهبردی ( استراتژیک) 

نظام سیاستگذاری اقتصادی به سه سطح اندیشمندان استراتژیست، کارشناسان سیاست ساز و متخصص و فن ورزان یا اقتصاددانان مسلط به تکنیک ها و فنون اقتصادی نیاز دارد. دکتر فرشاد مومنی یک استراتژیست توسعه ملی و اقتصاد ایران به معنای دقیق کلمه است؛ چه وقتی آسیب شناسانه و با برخورداری از نگاه راهبردی بلندمدت برمبنای شناخت و تحلیل عمیق تاریخی، اجتماعی و جغرافیای اقتصادی، خروج از تله تاریخی توسعه نیافتگی و تکینگی امروز اقتصاد ایران را پیشنهاد می دهد، چه وقتی در زمان اجرای سیاست های رهاسازی اقتصادی بی مبنا و منطق که مورد ستایش بسیاری از اقتصاددانان بود وی آثار آنرا دست کم دو دهه پیشتر از دیگران دریافت و بارها نهیب زد و هشدار داد.

.2 تمرکز بلندمدت و عمیق بر مطالعات توسعه

برخالف بیشتر اقتصاددانان مشهور ایرانی که دامنه فعالیت های مطالعاتی و پژوهشی گسترده و متنوعی دارند، مومنی در چهار دهه اخیر همه اهتمام و تمرکز خود را بر مطالعات توسعه )نه برای مطالعه( برای فهم مساله توسعه نیافتگی ایران و حل آن در پرتو این مطالعات گذاشته است. با قاطعیت می گویم وی بهنگام ترین اقتصاددان ایرانی از حیث مطالعه عمیق آخرین آثار مکتوب جهانی در حوزه مطالعات توسعه است. وی هنر کم نظیری در مطالعات بین رشته ای و مطالعات گروهی و همکارانه و بهره مندی از نتایج کاوشهای فنی و تکنیکال اقتصادی دارد. با بازبینی آثار پژوهشی انتشار یافته ایشان، مومنی همواره یک دغدغه و نگرانی مهم را دنبال کرده است: چرا ایران توسعه نیافته است؟ و بسیار تلخ و جانکاه چندی پیش دستیابی ایرانیان به توسعه را آرزویی ناشدنی و نومیدانه خواند!

.3 یک روشنفکر پردغدغه و مسئولیت شناس

 با تقسیم بندی اندیشه ورزان به » روشنفکر – تکنوکرات « ، بی درنگ باید مومنی را یک روشنفکر دغدغه مند، آینده گرا و با تمرکز بر مسائل مهم اقتصادی ایران دانست و با تقسیم بندی گریگوری منکیو به »اقتصاددانان دانشمند( نظریه پرداز) « یا »اقتصاددانان کالن مهندس«، باید مومنی را یک دانشمند نظریه پرداز دانست. بی تردید بحران های اقتصادی نیم قرن اخیر به ویژه شوکهای نفتی، فساد سازمان یافته سیاستگذاری برمبنای تحلیل های سطحی و ساده انگارانه و کوتاهمدت دولتها، یک عامل تعیین کننده و انگیزشی مهم در زندگی و زمانه و اندیشه فرشاد مومنی بوده است. به تعبیر کینز »خداوند اقتصاددانان را
نه برای آزمون کردن نظریه های زیبا، بلکه برای حل مشکالت عملی و واقعی در جهان فرو فرستاده است. مشکالتی که خداوند برای ما قرار داده است، کوچک نیستند«. مومنی در همه عمر علمی خویش اهتمامی جز حل مشکالت این سرزمین نداشته است. در مطالعات توسعه کامال انتقادی و درچارچوب اقتصاد نهادی و در تحلیل اقتصاد ایران اقتصاد نامتعارف را ناتوان می داند و یک تحلیل گر توانمند اقتصاد سیاسی است.
عمرشان دراز و اندیشه شان پویا باد.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

3 − 3 =

پربازدیدترین ها