فرایند حذف چهار صفر از پول ملی

به گزارش مجله اقتصاددان آقای دکتر مجید دهقانی , عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی نوشت :  حذف چهار صفر از پول ایران به خودی خود، نه باعث کاهش تورم می‌شود و نه ارزش پول ملی را افزایش می‌دهد. این عمل یک “اصلاح پولی” یا “تغییر واحد پول” است، نه یک “درمان اقتصادی”.

چیزی که تغییر می‌کند: ظاهر پول ؛ فرض کنید امروز یک قرص نان ۵۰۰۰۰ ریال «۵ تومان» قیمت دارد. پس از حذف چهار صفر، این قیمت به سادگی به ۵ ریال جدید «یا هر نامی که انتخاب شود» تبدیل می‌شود. قدرت خرید شما، دستمزدها، قیمت کالاها و همه چیز فقط با یک مقیاس ساده تغییر می‌کند، درست مثل اینکه بخواهیم واحد اندازه‌گیری را از “سانتی‌متر” به “متر” تغییر دهیم.

 مزیت اصلی: ساده‌تر کردن محاسبات روزمره. محاسبه قیمت‌ها، صورت حساب‌ها، حسابداری و تراکنش‌های بانکی با اعداد کوچک‌تر بسیار راحت‌تر است.

چیزی که تغییر نمی‌کند: ریشه‌های تورم؛ تورم یک بیماری اقتصادی است که دلایل بنیادی دارد. حذف صفرها مانند این است که بر روی دماسنج یک اتاق بسیار گرم، درجه سانتی‌گراد را به فارنهایت تغییر دهیم و عدد کوچک‌تری نشان دهد. این کار دمای اتاق را کاهش نمی‌دهد.

دلایل اصلی تورم در ایران عبارتند از:

1. کسری بودجه دولت: وقتی دولت بیش از درآمدش خرج می‌کند، برای جبران این کسری به چاپ پول بدون پشتوانه روی می‌آورد. این کار مستقیماً مقدار پول در گردش «circulation» را افزایش داده و باعث تورم می‌شود.

2. افزایش نقدینگی: حجم عظیم پول و شبه پول در اقتصاد که ناشی از سال‌ها کسری بودجه و تسهیلات بانکی بدون پشتوانه است.

3. شوک‌های عرضه: تحریم‌ها، مشکلات در تولید، کاهش بهره‌وری و… که باعث کاهش عرضه کالاها می‌شوند و قیمت‌ها را بالا می‌برند.

4. انتظارات تورمی: وقتی مردم و بنگاه‌ها انتظار دارند قیمت‌ها در آینده شود، همین انتظار باعث می‌شود که خریدهای خود را جلو بیندازند و قیمت‌ها را در حال حاضر بالا ببرند.تا زمانی که این مشکلات ساختاری حل نشوند، تورم ادامه خواهد داشت، چه پول شما چهار صفر داشته باشد، چه نداشته باشد.

آیا این کار می‌تواند اثرات روانی مثبت داشته باشد؟ در تئوری، بله. این عمل می‌تواند به عنوان یک نماد از عزم دولت برای مقابله با تورم و یک شروعی جدید دیده شود. این ممکن است به طور موقت انتظارات تورمی را کاهش دهد. اما این اثر کاملاً روانی و موقتی است. اگر مردم ببینند که پس از حذف صفرها، سیاست‌های چاپ پول و کسری بودجه بدون تغییر ادامه دارد، به سرعت اثر روانی آن از بین رفته و تورم دوباره با قدرت بازمی‌گردد.

تجربه کشورهای دیگر : کشورهای زیادی مانند ترکیه،برزیل و آرژانتین این کار را انجام داده‌اند. در برخی موارد «مانند برزیل» این عمل همراه با اصلاحات اقتصادی عمیق بود و موفقیت‌آمیز شد. اما در موارد دیگر «مانند زیمبابوه که ۱۲ صفر حذف کرد!» به دلیل عدم حل مشکلات بنیادی، تورم دوباره بازگشت و پول جدید نیز بی‌ارزش شد.

تاثیرات حذف صفر :

 هدف اصلی حذف صفر: ساده‌سازی محاسبات پولی و کاهش هزینه‌های چاپ و مبادله پول است.

 تأثیر بر تورم: هیچ تأثیر مستقیمی ندارد. تورم تنها با اصلاحات ساختاری در بودجه دولت، کنترل نقدینگی و بهبود فضای تولیدی قابل درمان است.

 تأثیر بر ارزش پول: ارزش پول در برابر ارزهای خارجی «مثل دلار» توسط عوامل دیگری مانند نرخ تورم، صادرات، واردات، تحریم‌ها و سرمایه‌گذاری خارجی تعیین می‌شود، نه تعداد صفرهای روی اسکناس.

بنابراین، حذف چهار صفر را باید یک ابزار فنی و حسابداری دید، نه یک معجزه اقتصادی. موفقیت آن کاملاً وابسته به این است که آیا همراه با یک برنامه اقتصادی جامع و قوی برای درمان ریشه‌های تورم است یا خیر.

حذف چهار صفر در درجه اول یک اصلاح اسمی (Nominal Reform) است و به خودی خود مشکل اصلی اقتصاد ایران که تورم ساختاری است را حل نمی‌کند. این اقدام مانند این است که شماره صفحات یک کتاب قطور را دوباره شماره‌گذاری کنیم تا خواندن آن راحت‌تر شود، اما از حجم کتاب کم نمی‌کند. با این حال، این کار تأثیرات روانی، اجتماعی و اقتصادی قابل توجهی دارد.

تأثیرات مثبت و مزایا:

1. ساده‌سازی محاسبات و مبادلات روزمره : بزرگترین و ملموس‌ترین تأثیر،حذف چندین صفر در تراکنش‌های روزانه است. محاسبه قیمت‌ها، نوشتن چک، تنظیم فاکتور و مدیریت حساب‌ها برای مردم و کسب‌وکارها بسیار ساده‌تر شد.

2. کاهش هزینه‌های چاپ و نشر اسکناس : چاپ اسکناس‌های با ارزش اسمی پایین(مثلاً اسکناس‌های ۱۰۰۰۰ یا ۱۰۰۰۰۰ ریالی) برای دولت و بانک مرکزی هزینه‌بر بود. با حذف صفرها، نیاز به چاپ این اسکناس‌ها به مرور از بین می‌رود.

3. تقویت روانی پول ملی : از دست دادن ارزش پول تا جایی که اعداد به میلیاردها و تریلیون‌ها برسد،از نظر روانی برای شهروندان تحقیرآمیز است. این اقدام می‌تواند تا حدی حس اعتماد به پول ملی را بازگرداند، حتی اگر این اعتماد نمادین باشد.

4. یکپارچه‌سازی سیستم پولی و کاهش سردرگمی : پیش از این،در جامعه همزمان از دو واحد «ریال» و «تومان» (هر تومان = ۱۰ ریال) استفاده می‌شد که باعث سردرگمی به ویژه برای گردشگران و در معاملات بین‌المللی می‌شد. رسمی‌سازی تومان به عنوان واحد پول اصلی، این دوگانگی را از بین می‌برد.

5. بهبود کارایی سیستم‌های نرم‌افزاری و مالی : بسیاری از نرم‌افزارهای حسابداری،بانکی و تجاری با اعداد بسیار بزرگ مشکل داشتند. حذف چهار صفر، فشار بر این سیستم‌ها را کاهش داده و کارایی آنها را افزایش می‌دهد.

تأثیرات منفی، چالش‌ها و هشدارها:

1. عدم درمان ریشه تورم : این بزرگترین انتقاد به این طرح است.همانطور که ذکر شد.تورم بالا ناشی از کسری بودجه دولت، تحریم‌ها، افزایش نقدینگی و مشکلات ساختاری اقتصاد است. حذف صفرها هیچ کدام از این عوامل را هدف قرار نمی‌دهد. اگر سیاست‌های پولی و مالی انبساطی ادامه یابد، پول جدید نیز به مرور زمان ارزش خود را از دست خواهد داد و ممکن است دوباره به همان نقطه اول بازگردیم.

2. هزینه‌های اجرایی بالا : تغییر تمام اسکناس‌ها و سکه‌ها،به‌روزرسانی تمام دستگاه‌های خودپرداز (ATM)، فروشگاهی (POS)، نرم‌افزارهای بانکی، حسابداری و قبوض، هزینه‌ای بسیار سنگین بر دولت، بانک‌ها و بخش خصوصی تحمیل می کند.

3. سردرگمی موقت در دوره گذار : در ماه‌های اولیه اجرای این طرح،مردم و کسب‌وکارها به ویژه افراد مسن یا کم‌سواد، در تطبیق با واحد پولی جدید دچار سردرگمی شدند و احتمال خطا در محاسبات وجود دارد.

4. ریسک افزایش تورم روانی : اگرچه از نظر تئوری،حذف صفرها نباید تورم‌زا باشد، اما ممکن است انتظارات تورمی را تغییر دهد. فروشندگان ممکن است در دوره گذار با گرد کردن قیمت‌ها به سمت بالا، به طور غیرمستقیم باعث افزایش قیمت‌ها شوند.

5. مشکلات در داده‌های تاریخی و مقایسه‌ها :
مقایسه داده‌های اقتصادی«مانند تولید ناخالص داخلی، بودجه دولت» قبل و بعد از حذف صفرها نیاز به تعدیل و محاسبات دقیق دارد و می‌تواند تحلیل‌های اقتصادی را برای مدتی با چالش مواجه کند.

جمع‌بندی : حذف چهار صفر از پول ایران یک اصلاح ضروری اما ناکافی بود. این اقدام بیشتر شبیه یک “عملکرد زیبایی” (Cosmetic Surgery) بر روی اقتصاد بیمار ایران است.

 اگر این اصلاح اسمی، همراه با اصلاحات ساختاری واقعی «مانند: استقلال بانک مرکزی، کنترل کسری بودجه، رفع ناترازی بانک ها،مقابله با تحریم‌ها، نقویت سیاست طرف عرضه، مهار رشد نقدینگی و افزایش بهره‌وری» باشد، می‌تواند گامی مثبت در راستای بهینه‌سازی و عادی‌سازی فضای اقتصادی ایران باشد.

 اگر این اصلاحات انجام نشود، حذف صفرها تنها یک اقدام مقطعی و پرهزینه خواهد بود که ممکن است پس از چند سال، به دلیل تورم مزمن، اثر خود را از دست بدهد و اقتصاد را در موقعیتی مشابه قرار دهد. تجربه سایر کشورهایی که این کار را انجام داده‌اند «مانند ترکیه در سال ۲۰۰۵» نشان می‌دهد که موفقیت این طرح کاملاً وابسته به اجرای همزمان سیاست‌های انضباط پولی و مالی است.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهارده − 6 =