محسن قدیری عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : چرا هنوز در حلقه سومِ صنعت ماندهایم؟ ایران یکی از ده کشور بزرگ صنعتی آسیاست، اما امروز بسیاری از کارخانهها و پالایشگاههای ما با کمتر از ۸۰ درصد ظرفیت واقعیشان کار میکنند.
در ظاهر ماشینها روشناند، اما در عمق سیستم، نیمی از توان صنعت کشور خوابیده است.
عددهای واقعی از قلب صنعت
• میانگین ضریب بهرهبرداری پالایشگاهها ۷۷ تا ۸۰ درصد است؛ در حالیکه میانگین جهانی بالای ۹۲ درصد است.
• در صنایع فولاد و سیمان، مصرف انرژی بین ۳۰ تا ۵۰ درصد بالاتر از استاندارد جهانی است.
• حدود ۴۰ درصد خطوط تولید کشور هیچ سیستم مانیتورینگ یا پایش هوشمند ندارند.
• توقف ناگهانی تجهیزات در پالایشگاهها سالانه ۳۰۰ تا ۵۰۰ میلیون دلار هزینه پنهان ایجاد میکند.
• تنها ۱۵ درصد کارخانهها از نرمافزارهای دادهمحور واقعی (ERP) استفاده میکنند.
نتیجه روشن است: تولید ناپیوسته، هزینه بالا، و از دست رفتن سهم صادرات صنعتی در منطقه.
مشکل فقط فناوری نیست؛ مشکل «بیدادهگی» است
ما در ایران مهندسان توانمند و شرکتهای دانشبنیان داریم،
اما تصمیمها همچنان با حدس و تجربه گرفته میشوند، نه با عدد و تحلیل.
هیچ نهاد ملی وجود ندارد که بداند هر صنعت، روزانه چقدر انرژی، قطعه یا زمان از دست میدهد.
هر کارخانه در جزیرهی خود کار میکند و دادهها میان صنایع ردوبدل نمیشود.
جهان کجا رفته و ما کجا ماندهایم؟
در کرهجنوبی و هند، برنامههای «تحول عملیات صنعتی» به نتیجه رسیدهاند.
امروز بیش از ۹۰ درصد کارخانههای جدید در این کشورها دارای حسگر و سیستم تحلیل داده بلادرنگ هستند.
در عربستان، برنامه تحول صنعتی ۲۰۳۰ با هدف افزایش بهرهوری انرژی تا ۲۵ درصد و دیجیتالیسازی ۷۰ درصد خطوط تولید در حال اجراست.
اما در ایران، پروژهها پراکندهاند و با هر تغییر مدیریتی متوقف میشوند.
مسیر واقعی برای نوسازی صنعت ایران
۱. ایجاد مرکز ملی پایش صنایع سنگین:
جمعآوری دادههای تولید، انرژی و توقف تجهیزات در سطح ملی.
۲. اجرای طرح نگهداری هوشمند در پالایشگاهها و فولاد:
با حسگرهای داخلی و تحلیل داده میتوان توقف ناگهانی واحدها را تا ۲۵٪ کاهش داد.
۳. دیجیتالی کردن زنجیره تأمین:
اتصال انبار، تولید و حملونقل با GPS و ERP برای کاهش حداقل ۱۰٪ هزینه لجستیک.
۴. برنامه آموزشی برای مدیران صنعتی:
دورههای سهماهه در دانشگاههای صنعتی برای آموزش تحلیل داده و تصمیمگیری صنعتی.
دستاورد قابل تحقق
با اجرای این مسیر در پنج صنعت مادر (پالایش، فولاد، سیمان، پتروشیمی، خودروسازی):
بهرهوری انرژی تا ۱۵٪ افزایش مییابد.
هزینه تعمیر و نگهداری سالانه حدود ۴۰۰ میلیون دلار کاهش مییابد.
تولید واقعی کشور حدود ۱۰٪ رشد میکند — بدون سرمایهگذاری خارجی سنگین.
فراتر از شعار «صنعت ۴.۰»
اصطلاح Industry 4.0 یا چهارمین انقلاب صنعتی یعنی کارخانهای که
با حسگر، داده و هوش مصنوعی خودش را کنترل و پیش از خرابی تصمیم میگیرد.
ما هنوز با آن فاصله داریم، اما میتوانیم از همین امروز شروع کنیم:
با دیدن داده، نه گزارش کاغذی؛
با تصمیم بر پایه واقعیت، نه حدس؛
و با عمل منظم، نه پروژههای مقطعی.
جمعبندی
صنعت ایران خسته نیست، فقط بینظم و بیداده است.
تحول واقعی از خرید تجهیزات جدید نمیآید؛
از مدیریت علمی داده، آموزش نیروی انسانی و تصمیمگیری منسجم آغاز میشود.
اگر در برنامه هفتم توسعه، فصل «تحول عملیاتی و بهرهوری دادهمحور» جدی گرفته شود،
ایران میتواند در پنج سال آینده از کشوری پرهزینه به کشوری با صنعت هوشمند و رقابتپذیر در منطقه تبدیل شود.
منابع:
• مرکز پژوهشهای مجلس، گزارش بهرهوری انرژی در صنعت (۱۴۰۲)
• وزارت صمت، آمار تولید و ظرفیت صنایع مادر (۱۴۰۱–۱۴۰۲)
• شرکت بهینهسازی مصرف سوخت، پایش انرژی در صنایع سنگین (۱۴۰۰)
• گزارش تطبیقی World Economic Forum: Industry 4.0 Readiness Index (2023)
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع