اقتصاددان : این بحران، یک ضعف ساختاری عمیق در قلب نهادهای دولتی و اطلاعاتی آمریکا را برجسته میکند، جایی که سیاست بر حقیقت غلبه میکند. این نه تنها به رسوایی امنیتی منجر شده، بلکه اعتماد به فرآیندهای تصمیمگیری استراتژیک را از بین برده است.
در روزهای اخیر، خبر برکناری ژنرال سهستاره جفری کروز، رئیس آژانس اطلاعات دفاعی ایالات متحده (DIA)، توجهات بسیاری از رسانهها و کارشناسان سیاسی را به خود جلب کرده است. این اقدام پیت هگست، وزیر دفاع ایالاتمتحده، تنها کمتر از دو سال پس از انتصاب کروز در ۱۳ بهمن ۱۴۰۲ صورت گرفت. کروز که مسئولیت نظارت بر ارزیابیهای اطلاعاتی نظامی را بر عهده داشت، پس از انتشار گزارشی مقدماتی از سوی آژانس تحت مدیریتش، از سمت خود کنار گذاشته شد.
این گزارش، که جزئیات تأثیر حملات هوایی آمریکا به سه سایت هستهای کلیدی ایران را بررسی میکرد، نتیجهگیری کرده بود که برنامه هستهای تهران تنها برای چند ماه به تأخیر افتاده و به صورت کامل نابود نشده است. این ارزیابی، مستقیماً با ادعاهای ترامپ رئیسجمهور ایالاتمتحده مبنی بر «نابودی کامل» برنامه هستهای ایران تناقض فاحشی داشت و ظاهراً خشم مقامات ارشد کاخ سفید را برانگیخت. برکناری کروز، که توسط مقامات رسمی به عنوان بخشی از «اصلاحات اداری» در وزارتدفاع توجیه شده، منتقدان آن را انتقام سیاسی میدانند که نقطه آغاز یک سری تغییرات گسترده در ساختارهای امنیتی آمریکا بوده است.
این تغییرات، که به بهانه کارایی بیشتر انجام میشود، شامل کاهش نیروی کار در دفتر مدیر اطلاعات ملی «تولسی گابارد» به بیش از ۴۰ درصد و لغو مجوزهای امنیتی برای دهها مقام سابق است. همچنین، گزارشهایی از برکناری دیگر مقامات ارشد در نیروی دریایی و بخشهای اطلاعاتی وجود دارد، که همگی به نظر میرسد بخشی از یک پاکسازی گستردهتر برای همسو کردن نهادهای امنیتی با دیدگاههای اجرایی دولت ترامپ باشد. این تحولات، در حالی رخ میدهد که ایالات متحده هنوز درگیر عواقب عملیات هوایی اول تیر ماه ۱۴۰۴ علیه سایتهای هستهای کشورمان، از جمله تأسیسات غنیسازی زیرزمینی در فردو و نطنز، است.
حملهای که با استفاده از بمبهای سنگرشکن و عملیات سایبری همراه بود، ابتدا به عنوان یک پیروزی قاطع توسط دولت آمریکا تبلیغ شد. ترامپ و هگست آن را «حمله تاریخی» خواندند که قابلیتهای اتمی ایران را برای همیشه از بین برده است. اما ارزیابیهای اطلاعاتی داخلی، مانند گزارش آژانس اطلاعات دفاعی، تصویری متفاوت ارائه میدهد: آسیبها محدود بوده، تجهیزات کلیدی حفظ شده و ایران میتواند برنامه خود را در عرض چند ماه احیا کند.
این تناقضات، دو روایت موازی را در داخل دولت و رسانههای آمریکا ایجاد کرده است. روایت رسمی، که توسط کاخ سفید و پنتاگون در حال تبلیغ است، بر موفقیت کامل عملیات تأکید دارد و از تصاویر ماهوارهای و مدلهای هوش مصنوعی برای پشتیبانی از ادعاهای خود استفاده میکند. در مقابل، روایت مبتنی بر ارزیابیهای اطلاعاتی، که از سوی تحلیلگران فنی و برخی رسانههای داخلی آمریکا حمایت میشود، حمله را یک اقدام ناکارآمد میداند که بدون دستیابی به اهداف استراتژیک تنها تنشها را در سطح منطقهای و بینالمللی افزایش داده.
این دوگانگی در تعاریف، ریشه در جدایی بین اولویتهای سیاسی و واقعیتهای فنی دارد، جایی که مقامات اجرایی دولت تلاش میکنند اطلاعات را برای اهداف تبلیغاتی تنظیم کنند. نشت گزارش آژانس اطلاعات دفاعی به رسانهها، این شکاف را به شدت برجسته کرد و منجر به یک رسوایی امنیتی شد که اعتبار دولت ترامپ را زیر سؤال برد.
از منظر امنیتی، این اختلافات یک ضعف اساسی در سیستم اطلاعاتی آمریکا را آشکار میسازد. سیستم اطلاعاتی ایالات متحده، که پس از حملات ۱۱ سپتامبر برای هماهنگی ۱۸ آژانس مختلف را طراحی کرد، اکنون با خطر سیاستزدگی روبهرو است.
از منظر کارشناسان سیاسی و اطلاعاتی آمریکا برکناری کروز و تغییرات مشابه، نشاندهنده تلاش برای ساکت کردن صدای مخالفان در ساختار سیاسی و اطلاعاتی این کشور است و میتواند منجر به تصمیمگیریهای نادرست بر اساس اطلاعات دستکاریشده شود.
این رسوایی، نه تنها اعتماد عمومی را کاهش داده، بلکه حفرههای حفاظتی را نیز فاش کرده، زیرا گزارشهای محرمانه به سرعت به بیرون درز کردهاند. هگست در کنفرانسهای خبری، رسانهها را به «تعصب ذاتی» متهم کرده و با تکیه بر ارزیابی مدلهای کامپیوتری ارزیابیهای انسانی را زیر سؤال میبرد. چنین رویکردی، بحران را تشدید کرده و سؤالاتی جدی در مورد استقلال نهادهای اطلاعاتی در آمریکا مطرح میکند.
از دیدگاه سیاسی، این شکافها به قطبیسازی داخلی دامن زده است. در رسانهها، برخی شبکههای تصویری روایت رسمی را تکرار میکنند و عملیات هوایی برضد تاسیسات صلح آمیز هستهای ایران را «پیامی قدرتمند» میدانند، در حالی که دیگران آن را «اشتباه محاسباتی» توصیف میکنند که ریسک جنگ گسترده را افزایش داده. این تقسیمبندی به کنگره نیز سرایت کرده، جایی که سناتورها خواستار تحقیقات مستقل شدهاند.
از جنبه اقتصادی، هزینههای هنگفت عملیات – شامل صدها هواپیما و موشک – بدون نتایج پایدار، انتقادات بودجهای را برانگیخته. در عرصه بینالمللی، این اختلافات آمریکای ترامپ را تضعیف شده نشان میدهد؛ متحدان مانند اسرائیل از محدودیت آسیبها نگران هستند، در حالی که روسیه و چین از آن برای محکوم کردن واشنگتن بهره میبرند.
در نهایت، این بحران، یک ضعف ساختاری عمیق در قلب نهادهای دولتی و اطلاعاتی آمریکا را برجسته میکند، جایی که سیاست بر حقیقت غلبه میکند. این نه تنها به رسوایی امنیتی منجر شده، بلکه اعتماد به فرآیندهای تصمیمگیری استراتژیک را از بین برده است. با ادامه تنشها، این اختلافات میتواند عواقب بلندمدتی برای امنیت ملی ایالات متحده داشته باشد و ایران را در موقعیت برتر قرار دهد.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع