رواج مرگ‌های خودخواسته در میان پزشکان و رزیدنت‌ها

افزایش خودکشی‌ها در میان پزشکان و به ویژه زنان پزشک در ایران، ناشی از فشارهای کاری، فرسودگی شغلی و شرایط اقتصادی سخت، به یک بحران جدی در سیستم سلامت کشور تبدیل شده است.

نوزدهم شهریور روز جهانی پیشگیری از خودکشی بود. طبق اظهارنظر برخی مسوولان این روزها زنان در جامعه ایرانی بیشتر از مردها گرفتار افکار خودکشی می‌شوند، به خصوص زنانی که شرایط شغلی پیچیده و سنگینی مانند پزشکی و رزیدنتی دارند. همین چند روز پیش دکتر اکرم شیری، متخصص داخلی و از پزشکان بیمارستان ایرانمهر در اقدامی به زندگی خود پایان داد. براساس گزارش همکارانش، فشار کاری بسیار سنگین و شرایط طاقت‌فرسای کاری، علت اصلی این تصمیم غم‌انگیز عنوان شده است. این حادثه تنها یک تراژدی شخصی نیست بلکه نشانه‌ای هشداردهنده از یک بحران ملی در سیستم سلامت ایران است. دکتر شیری، یکی از همان قهرمانان خاموشی بود که در خط‌مقدم مقابله با بیماری‌ها، اغلب در سایه و بدون قدردانی مناسب خدمت می‌کرد. متاسفانه این اولین مورد از این دست حوادث نیست. در ماه‌های اخیر، اخبار خودکشی چندین پزشک و پرستار دیگر نیز گزارش شده که همگی از فرسودگی شغلی، فشار کاری بی‌امان و شرایط سخت اقتصادی رنج می‌برده‌اند. این روند، تصویری تاریک از وضعیت کادر درمان ترسیم می‌کند. سال ۱۴۰۴ پزشکی در ایران با یک بحران خاموش آغاز شد: موج خودکشی پزشکان و رزیدنت‌ها که در بسیاری موارد رسانه‌ای نشد اما فشارهای سنگین کاری، رقابت‌های ناسالم و کمبود حمایت‌های روانی، زندگی جوان‌ترین اعضای جامعه پزشکی را تهدید می‌کند. در همین بازه زمانی اخیر نیز شتاب بحران آشکار است؛ فقط طی سه هفته گذشته ۵ مورد خودکشی پزشکان در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی بازتاب یافت؛ نشانه‌ای روشن از آنکه این روند نه استثناهای فردی بلکه حلقه‌ای از یک زنجیره گسترده و نگران‌کننده است. همچنین بررسی منابع خبری، شبکه‌های اجتماعی و آمار رسمی نشان می‌دهد دست‌کم چند مورد مرگ تایید شده و چندین اقدام به خودکشی در ماه‌های اخیر رخ داده است؛ رخدادهایی که فراتر از مسائل فردی، نشان‌دهنده زنجیره‌ای از فشارهای ساختاری و اجتماعی است که از ورود به دانشگاه تا دوران طرح ادامه دارد.

آمار رسمی: ۷ فوتی و ۸۴ اقدام به خودکشی

به گزارش اقتصاددان به نقل از جهان‌صنعت ،   بحران سلامت روان در میان دانشجویان علوم‌پزشکی طی سال‌های اخیر ابعاد تازه‌ای پیدا کرده است. مسعود حبیبی، معاون فرهنگی و دانشجویی وزارت بهداشت در گفت‌وگویی که خرداد ۱۴۰۴ در شفقنا منتشر شد، اعلام کرد فقط در سال ۱۴۰۳ دست‌کم هفت دانشجو بر اثر خودکشی جان خود را از دست داده‌اند و ۸۴ نفر دیگر نیز اقدام به خودکشی کرده‌اند که ناکام مانده است. علاوه بر این، بنا بر آمار رسمی، بیش از ‌هزارنفر از دانشجویان و دستیاران در همین سال افکار خودکشی را تجربه کرده‌اند. حبیبی با اشاره به اینکه میانگین جهانی خودکشی منجر به مرگ ۹ نفر در هر ۱۰۰‌هزار نفر جمعیت است، تاکید کرد که این عدد در آمریکا ۱۴ و در ایران هشت نفر است. به گفته او براساس آمار غربالگری، حدود ۴۰‌هزار دانشجوی علوم پزشکی نیازمند مداخلات روان‌درمانی هستند؛ عددی که نشان می‌دهد سلامت روان در این گروه به بحرانی جدی تبدیل شده و فقط با برنامه‌های سطحی قابل حل نیست.

زنجیره‌ای از فشار و فقدان حمایت

هادی یزدانی، پزشک و تحلیلگر نظام سلامت گفت که در دو، سه مورد اخیر، ما با پرونده‌هایی مواجه شدیم که به نظر می‌رسید علت اصلی خودکشی مسائل شخصی و فردی بوده است، نه الزاما مشکلات صنفی یا شغلی. برای نمونه یکی از این قربانیان، دانشجوی پزشکی ورودی ۹۵ دانشگاه تهران بود و سال گذشته هم مورد مشابهی اتفاق افتاده بود.

وی افزود: پزشکان نیز مانند سایر اقشار جامعه ممکن است با اعتیاد، بیماری‌های جسمی، مشکلات اخلاقی یا بحران‌های خانوادگی مواجه شوند و خودکشی فقط به مسائل شغلی محدود نمی‌شود. با این حال از سال ۱۳۹۸ واژه «خودکشی پزشکان» به ‌عنوان یک مفهوم مستقل وارد ادبیات عمومی و رسانه‌ای شد.

این بحث نخستین‌بار با مرگ یکی از رزیدنت‌های دانشگاه تهران در سال ۱۳۹۸ علنی شد؛ رزیدنتی که اهل چهارمحال‌وبختیاری بود و پیکرش داخل خودرو پیدا شد. خانواده‌اش دلیل فوت را سکته یا گازگرفتگی عنوان کردند اما شواهد حاکی از خودکشی بود. همان زمان، فیلم‌ها و گزارش‌هایی منتشر شد که موضوع را به سطح رسانه‌ها کشاند. پس از آن، با مرگ رزیدنت رادیولوژی دانشگاه تبریز، این ماجرا ابعاد تازه‌ای یافت. او از نخبگان علمی کشور بود و رتبه‌ای تک‌رقمی در کنکور داشت. خودکشی او ضربه بزرگی برای جامعه پزشکی و دانشگاهی محسوب می‌شد.

یزدانی به فقدان آموزش اصولی و رقابت‌های ناسالم اشاره کرد: برخی استادان، دانشجویان و رزیدنت‌ها را رقیب می‌بینند و این باعث ایجاد محیطی خصمانه می‌شود. امتحانات سخت و غیرمنطقی، لولینگ‌های بی‌قاعده و رفتارهای تحقیرآمیز میان همدوره‌ای‌ها، فشارهای روانی را افزایش می‌دهد و بستر اختلالات روانی و خودکشی را فراهم می‌کند.

این تحلیلگر حوزه پزشکی تاکید می‌کند که بسیاری از این موارد نتیجه فشارهای ساختاری و نهادینه‌ شده در نظام آموزش پزشکی است و می‌توان با اصلاح قوانین و آیین‌نامه‌ها، بخش عمده‌ای از این بحران را کاهش داد. او گفت: موارد متعدد از خودکشی را می‌توانم دانه‌‌دانه مثال بزنم؛ حتی پزشکان متخصصی که کاملا واجد صلاحیت بوده‌اند، تحت فشارها، جان خود را از دست داده‌اند.

او ادامه داد: پرستو بخشی، پزشکی که پدر و مادرش را از دست داده بود و افسردگی شدیدی داشت، تحت‌فشار نظام آموزشی مجبور به گذراندن طرح شد و به‌وضوح می‌شد از طریق مدیریت درست شرایط، جان او را حفظ کرد.» او ادامه می‌دهد: «خانم دکتر قلبی‌ در لرستان، در فروردین سال گذشته خودکشی کرد. این موارد فقط مساله فردی و شخصی نبود بلکه فشارهای ساختاری و سوء‌مدیریت در توزیع نیروها و کنترل شرایط کاری نیز در آن نقش داشت.» یزدانی به دیگر نمونه‌ها نیز اشاره می‌کند: «خانم دکتر آل‌سعیدی، دانشیار دانشگاه علوم پزشکی تهران‌ که خانواده‌ای سطح بالا داشت، بر اثر فشارهای روانی و یأس فلسفی اقدام به خودکشی کرد. پزشکی در یزد‌ که سابقه طلاق و فشارهای گروه کاری داشت، سال گذشته خودکشی کرد.

فشار طرح‌های اجباری

پس از پایان تحصیل، مردان پزشک اگر از خدمت سربازی معاف نباشند باید به خدمت نظام وظیفه بروند و زنان و مردان معاف ‌شده نیز ملزم‌ هستند دو سال دوره طرح اجباری را در نقاط تعیین ‌شده توسط وزارت بهداشت بگذرانند. این طرح‌ اگرچه با هدف جبران کمبود نیرو در مناطق محروم طراحی شده اما سال‌هاست‌ به ‌عنوان یکی از سخت‌ترین و پرچالش‌ترین مراحل زندگی حرفه‌ای پزشکان جوان شناخته می‌شود. بسیاری از پزشکان تفاوت چندانی میان «سربازی اجباری» و «طرح پزشکی» قائل نیستند.

به گفته برخی پزشکان، مشکلات طرح فقط به اجبار در انتخاب مکان خلاصه نمی‌شود؛ پزشکان جوان در بسیاری مواقع به مناطقی فرستاده می‌شوند که هیچ شناختی از فرهنگ، شرایط اجتماعی یا حتی وضعیت زیرساختی آن ندارند. دوری از خانواده، نداشتن امکان همراهی همسر و فرزندان برای پزشکان متأهل، نبود پانسیون و مسکن مناسب و حتی شرایط غیرانسانی زندگی -از خانه‌های فرسوده گرفته تا قطعی آب و برق و عدم دسترسی به امکانات رفاهی-‌ از‌جمله مواردی است که فشار مضاعفی بر آنها وارد می‌کند. این فشارها در حالی است که دستمزدهای پایین، پرداخت‌ها با تاخیر چندماهه یا حتی یک‌ساله، انگیزه و توان ادامه کار را بیش از پیش کاهش می‌دهد.

به عقیده برخی پزشکان تراکم این مشکلات می‌تواند پزشک را به نقطه‌ای برساند که هیچ راهی جز آسیب‌زدن به خود نبیند. او به نمونه‌هایی اشاره می‌کند؛ از‌جمله خودکشی پرستو بخشی، پزشک طرحی در لرستان که بنا بر گزارش همکارانش تحت‌فشار وظایف غیرقانونی و شرایط طاقت‌فرسای کاری قرار داشت. در کنار خودکشی‌های منجر به مرگ که علنی می‌شوند، بارها پزشکان در دوران طرح در مراکز روستایی اقدام به خودکشی کرده‌اند که در نهایت نجات یافته‌اند. این موارد ناموفق اما آسیب‌های روانی و اجتماعی شدیدی برای فرد و خانواده‌اش به جا می‌گذارد و چرخه‌ای از ناامیدی و فشار را تشدید می‌کند.

یکی از پزشکان تجربه شخصی‌اش را چنین بازگو کرد: «در روستاهای کوهستانی کردستان‌ بارها شاهد مسدود ‌شدن جاده‌ها در برف سنگین بودم و بیماران اورژانسی یا زنان باردار در مسیر درمان مانده‌اند. در چنین شرایطی پزشک با حداقل امکانات و حداکثر استرس دست به کار می‌شود و حتی در صورت موفقیت، بار روانی سنگینی بر دوش او باقی می‌ماند.» به گفته او: «وقتی چنین فشاری با کمبودهای معیشتی و نبود حمایت‌های روحی ترکیب می‌شود، پزشک به تدریج خود را در موقعیتی می‌بیند که نه امکان خروج دارد و نه توان ادامه ‌دادن.» این روایت نشان می‌دهد که خودکشی پزشکان فقط یک واقعه فردی نیست بلکه محصول ساختاری است که پزشک جوان را از همان آغاز کار در چرخه‌ای از فرسایش روانی، فشار اجتماعی و محرومیت معیشتی قرار می‌دهد.

خودکشی زنان پزشک بیش از مردان

بر‌اساس گزارش‌های رسمی و اظهارات کارشناسان، وضعیت سلامت روان در میان دستیاران تخصصی و پزشکان زن در ایران بحرانی‌تر است. وحید شریعت، رییس انجمن علمی روان‌پزشکان ایران در اواخر سال ۱۴۰۲ اعلام کرد در یک سال گذشته دست‌کم ۱۶ دستیار تخصصی خودکشی کرده‌اند. او یادآور شد که وزارت بهداشت آمار دقیق‌تر و بیشتری از این موارد در اختیار دارد اما این اطلاعات محرمانه نگه داشته می‌شوند و به‌طور عمومی منتشر نمی‌شوند.

نازیلا شاه‌منصوری، روانپزشک، در شهریور ۱۴۰۳ با تحلیل داده‌های موجود به خبرآنلاین گفته بود که فشار روانی بر پزشکان زن به‌مراتب بیشتر است. به گفته او، در میان ۱۳مورد خودکشی ثبت ‌شده در سال گذشته، ۱۱نفر زن بوده‌اند. این در حالی است که در جامعه عمومی، خودکشی منجر به مرگ در مردان از زنان بیشتر است. او گفته است که پزشکان زن حدود ۱۲۰‌درصد بیشتر از جمعیت عمومی زنان افکار خودکشی را تجربه می‌کنند، در حالی که این ‌درصد برای پزشکان مرد ۴۰‌درصد است. این آمار نشان می‌دهد‌ زنان پزشک به دلیل فشارهای کاری، مسوولیت‌های چندگانه و چالش‌های اجتماعی و حرفه‌ای در معرض آسیب‌های روانی شدیدتری هستند و ضرورت اقدامات پیشگیرانه و حمایت‌های مؤثر در سطح وزارت بهداشت و دانشگاه‌های علوم‌پزشکی بیش از پیش احساس می‌شود.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دوازده + 19 =