دکترمسلم خانی عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : در چشمانداز جدید کسبوکار، پرسش بنیادین «لزوم استفاده از هوش مصنوعی» نیست؛ بلکه چگونگی یکپارچهسازی هوشمندانه آن با فرآیندهای انسانی است تا هم بهرهوری ارتقا یابد و هم سرمایه انسانی، تعاملات مؤثر و قضاوت حرفهای حفظ شود.
حوزههایی که نیازمند رهبری و قضاوت انسانیاند
وظایفی که مبتنی بر هوش هیجانی، ارتباطات انسانی، تصمیمگیری اخلاقی و مدیریت رفتار سازمانی هستند، همچنان به رهبری انسان وابستهاند، از جمله:
– کوچینگ و بازخورد عملکرد
– مدیریت تعارض
– تصمیمگیریهای حساس در حوزه جذب، جابهجایی یا قطع همکاری
– هدایت تغییر و تحول سازمانی
این فعالیتها نیازمند همدلی، اعتمادسازی و فهم زمینهایاند؛ قابلیتی که هوش مصنوعی صرفاً میتواند در نقش تحلیلگر پشتیبانی کند، نه رهبر.
جایی که هوش مصنوعی بهینهترین دستیار عملیاتی است
فرآیندهای ساختاریافته، تکراری و دیتامحور حوزههایی هستند که AI بیشترین ارزشافزوده را ایجاد میکند، مانند:
– تولید خلاصه جلسات و مستندسازی
– دستهبندی و پالایش ورودیها
– تولید گزارشهای عملیاتی
– زمانبندی و مدیریت تقویم
– اولویتبندی وظایف مبتنی بر داده
– در این فعالیتها، هوش مصنوعی موجب افزایش سرعت، کاهش خطا و بهینهسازی جریان کار میشود.
تصمیمهای راهبردی؛ نقطه همافزایی انسان و هوش مصنوعی
در حوزههایی مانند پیشبینی مالی، تحلیل ریسک، برنامهریزی محصول و تصمیمسازی استراتژیک ترکیب «مدلهای تحلیلی دقیق AI» با «درک انسانی از بستر، فرهنگ و محدودیتهای سازمان» بهترین نتایج را رقم میزند.
سه پرسش کلیدی پیش از واگذاری کار به AI
برای جلوگیری از اتوماسیون نادرست و آسیب به فرهنگ سازمان، این سه سؤال راهبردی باید بررسی شوند:
– آیا این وظیفه نیازمند تعامل انسانی یا قضاوت اخلاقی است؟
– آیا خروجی آن بر تجربه، احساس یا توسعه فردی افراد اثر میگذارد؟
– آیا انجام آن توسط سیستم هوشمند، خروجی را غیرشخصی یا فاقد عمق انسانی میکند؟
جمعبندی
تحول دیجیتال و هوش مصنوعی در حوزه سرمایه انسانی، ساختارهای سنتی مدیریت کارکنان را به سامانههای هوشمند مبتنی بر داده و الگوریتمهای پیشبینیگر تبدیل کرده است. در این رویکرد جدید، تصمیمگیریهای کلیدی منابع انسانی، از جذب و ارزیابی عملکرد تا توسعه مهارت و مدیریت تجربه کارکنان، بر پایه تحلیل داده، اتوماسیون، هوش مصنوعی و معماری یکپارچه اطلاعاتی انجام میشود.. باید بدانیم که هوش مصنوعی جایگزین انسان نیست؛ بلکه افزآینده توانمندی انسان است. هدف آن آزادسازی زمان رهبران برای تمرکز بر حوزههای انسانمحور، خلاقانه و استراتژیک است.
این گذار، نهتنها بهرهوری و شفافیت فرآیندها را افزایش میدهد، بلکه نقش انسان را از یک واحد اجرایی به یک «مرکز توانمندسازی سازمانی» ارتقا میدهد؛ مرکزی که با اتکا به دادههای تحلیلی، مدلهای هوش مصنوعی و فناوریهای نوظهور، مسیر توسعه سرمایه انسانی را هدایت و ارزشآفرینی سازمانی را تسریع میکند.
سرمایه انسانی دادهمحور؛ شتابدهنده بهرهوری، هوشمندی و آیندهسازی سازمان است. رهبران آینده کسانیاند که هوشمندانه اتوماسیون میکنند و آگاهانه انسان میمانند.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع