جعفر بخشی بی نیاز روزنامه نگار و عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : می شود این اتفاق را ساده پنداشت و با یک فاتحه برای کشته شده های خیابانی پرونده را آنی و شتاب زده بست. مگر قبلا نبسته اند. پیش از این هم حوادثی از این دست را اتفاقی معمولی دانسته اند و نگذاشته اند قصه شاخ و برگ پیدا کند. دیه ی مختصری را تعیین کرده اند و اولیای دم را حتی گاهی با تهدید و پول به سکوت واداشته اند. اصلا اینها باشند و یا نباشند چه کسی از بزرگان شهر را متاثر می کند. مهم این است خیابان ها در تسخیر اتومبیل های لوکس با رانندگانی پولدار اما مست باشد و سرعتِ خودروهای خود را جوری تنظیم کنند که بتوانند هم زمان چهار کارگر رفتگر شهرداری را در یکی از خیابان های تهران زیر بگیرند و قصه ی زندگی شان را همان لحظه تمام کنند. که گفته بود مرگ چهار کارگر رفتگر شهرداری در خیابان حتما که نمی تواند فقط یک حادثه ی معمولی باشد. آن را باید که بازتابی از خشونت ساختاری متاثر از سرمایه سالاری دانست که جان شهروندان فقیر را نشانه گرفته است.
در جهانی که همه به علی انصاری و بابک زنجانی چسبیده اند و آمار ثروت های اینها را بالا و پایین می کنند یا رد خانه ی چند میلیون دلاری آنها را در کوچه و خیابان های لندن می جویند ؛ یا نشانِ خیانت های بعضی ها را بر پهنه ی سیاست با ذره بین می بینند تا افشاگری ها به موقع و تا تنور داغ است در فضای مجازی دست به دست شود ؛ یا شاخ های اینستاگرامی در پی آن اند تا روابطِ خلوتِ خود در اتاق خواب ها را هم به معرض نمایش بگذارند و سیاست مداران در دعواهای ساختگی بر سرِ پست و منصب چون موش و گربه به هم می پرند وجهان سیاست را از اعتبار و جاهت انداخته اند ؛ چه کسی می تواند از مرگ تلخِ چهار کارگرِ رفتگرِ شهرداری در تهرانِ شلوغ غمگین شود و دمی و ساعتی و حتی دقیقه ای به بازماندگانِ بی نوایشان بیاندیشد که پس از مرگِ عزیزانشان دنیا را با کدام طاقت و صبر و توانی ادامه خواهند داد.
هر شب همچنان که کارگران در سیاهی و ظلمت شب نان های خود را توی خیابان های خلوت پیدا می کنند و در سخت ترین شرائط با حداقل امکانات مشغول به کارند ؛ هستند راننده گان مستی که با خودروهای گران قیمت شان همان خیابان ها را پاتوقِ سرعتهای جنون آسا می کنند و چنان می رانند که آدمها را چون گوشت های قربانی زیر لاستیک های ماشین شان می اندازند و دقیقه ای بعد در یک خیابان فرعی گم و گور می شوند. بی دردهای مستی که با صرف مشروبات الکلی ؛ جان شهروندان را هدف قرار می دهند و شبانه های تهران را برای مردم ناامن می کنند. گاهی اخبار آن قدر تلخ و جان سوز است که تمام کلمات را هم رج کنیم و نشان دهیم همدرد و سوگوارِ غمِ فراقِ این عزیزان هستیم ؛ آب در هاون می کوبیم و راه به بیراهه می بریم. تهران هر شب قربانیانی از این دست را با جنونِ سرعت های بالا از زندگی ساقط می کند و آمار ساکنان بهشت زهرا را افزایش می دهد.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع