اقتصاددان : شاید ادعاهای ترامپ درباره ایران پایگاه طرفدارانش را هیجانزده کند، اما آینده آمریکا به عقلانیت بیشتری نیاز دارد. پاسخ در دیپلماسی است، نه در بمبها.
خاورمیانه بشکه باروتی است و آمریکا چوب کبریت به دست گرفته. حملات هوایی ماه گذشته آمریکا به تاسیسات هستهای ایران در فردو، نطنز و اصفهان آتشبازی را شعلهور کرد. آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، در واکنش به این حملات اعلام کرد: «ملت ایران ملتی نیست که تسلیم شود» و وعده «عواقبی جاودان» برای تجاوز آمریکا داد. حمله موشکی تلافیجویانه ایران به پایگاه العدید آمریکا در قطر نشاندهنده آمادگی ایران بود.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، که از تخریب (بخشی از) تاسیسات هستهای ایران سرمست است، حالا خواستار تسلیم بیقید و شرط! شده و درباره تغییر رژیم در ایران خیالپردازی میکند. اما رهبری ایران، تسلیمناپذیر، تهدید کرده که در صورت فشار بیشتر، تنگه هرمز را خواهد بست. آمریکا با یک انتخاب روبهروست: یا به سوی فاجعه پیش برود یا از طریق دیپلماسی از تشدید تنشها بکاهد. راه دوم، هرچند کمهیاهوتر، تنها مسیر عاقلانه است.
رهبری ایران، مصمم
رهبر جمهوری اسلامی ایران مذاکره با دولت ترامپ را رد کرده و معتقد است که آمریکا در این مذاکرات به دنبال سلطه است، نه صلح. عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، که تازه از مذاکرات با ولادیمیر پوتین بازگشته، هشدار داده که حملات بیشتر آمریکا «قابلیتهای واقعی ایران» را فعال خواهد کرد و به حملات سایبری یا نیابتی به پایگاههای آمریکا اشاره داشته است.
ادعای ترامپ مبنی بر اینکه حملات برنامه هستهای ایران را کاملاً نابود کرده مشکوک است. اطلاعات درزکرده آمریکا نشان میدهد که اگرچه خسارات شدید بوده، اما کامل نیست. تنها فردو آسیب جدی دیده، در حالی که نطنز و اصفهان احتمالاً طی چند ماه قابل بهرهبرداری خواهند بود. دانش هستهای ایران که طی دههها پرورش یافته، با بمباران از بین نمیرود. تاریخ این را تکرار میکند: حمله اسرائیل به «اوسیراک» عراق در سال ۱۹۸۱ برنامه صدام را به تأخیر انداخت، اما متوقف نکرد. حمله سایبری «استاکسنت» آمریکا و اسرائیل در سال ۲۰۱۰ سانتریفیوژهای ایران را کند کرد، اما پس از خروج ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸، غنیسازی افزایش یافت.
ادامه تشدید تنشها از سوی آمریکا فاجعه خواهد بود
اگر آمریکا به تشدید ادامه دهد—مثلاً با هدف قرار دادن زیرساختهای نفتی یا هر اقدام دیگری—نتایج فاجعهبار خواهد بود. رهبری ایران هشدار داده که آسیبی جبرانناپذیر به منافع آمریکا وارد خواهد شد. بستن تنگه هرمز قیمت نفت را به شدت افزایش میدهد و مصرفکنندگان آمریکایی را تحت فشار قرار میدهد. گروههای مقاومت—حزبالله، انصارالله، و بسیج مردمی عراق—میتوانند نیروهای آمریکایی را در سراسر منطقه هدف قرار دهند، و انصارالله تهدید کردهاند در صورت تحریک به کشتیهای آمریکایی حمله خواهند کرد. حمله سایبری ایران به هتلهای سندز لاسوگاس در سال ۲۰۱۴ نشاندهنده توانایی آن برای تلافی دیجیتال است.
شهادت ۶۱۰ غیرنظامی ایرانی که در گزارشها از حملات آمریکا آمده، همین حالا هم احساسات ضدآمریکایی را دامن زده است.
دیپلماسی راه خروج است
برجام ۲۰۱۵، با تمام کاستیهایش، غنیسازی ایران را در ۳.۶۷ درصد محدود کرد و بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) را ممکن ساخت. این توافق تا زمانی که ترامپ از آن خارج شد کارآمد بود و پس از آن ایران به سمت غنیسازی ۶۰ درصدی در بهار ۲۰۲۵ پیش رفت. یک توافق جدید، با ارائه تسهیلات تدریجی تحریمها در ازای محدودیتهای قابلتأیید غنیسازی (مثلاً ۵ درصد) و نظارت قوی IAEA، میتواند پیشروی هستهای ایران را متوقف کند. تروئیکای اروپایی (فرانسه، آلمان، انگلیس) و چین که پیشتر خواستار خویشتنداری بودند، میتوانند میانجیگری کنند. اقتصاد ایران به دنبال تسکین است و این به آمریکا اهرم فشار میدهد. حمله محدود ایران به قطر—۱۹ موشک که با اخطار قبلی انجام گرفت—نشاندهنده تمایل به جلوگیری از جنگ تمامعیار است. آمریکا میتواند از این فرصت استفاده کند و ابزار چانهزنی، نه فریاد جنگ، به کار گیرد.
انتخاب روشن است: تشدید تنشها و دعوت به فاجعه، یا مذاکره و جستجوی ثبات. شاید ادعاهای ترامپ پایگاه طرفدارانش را هیجانزده کند، اما آینده آمریکا به عقلانیت بیشتری نیاز دارد. پاسخ در دیپلماسی است، نه در بمبها.
منبع: فارن پالیسی
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع