مهندس علی انوری مدیر مسئول متاص و عضوشورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : بنگاهها با مشکل تکنولوژی مواجه نیستند؛ با نبود «نقطه شروع تحول» مواجهاند.
در سالهای اخیر، واژگانی همچون «تحول دیجیتال»، «هوشمندسازی»، «اتوماسیون»، «تحلیل داده»، «نوآوری» و «AI» در ادبیات مدیریتی کشور فراگیر شدهاند.
اما واقعیت میدانی در بازدید از کارخانهها، واحدهای تولیدی، شرکتهای خدماتی و حتی سازمانهای دولتی نشان میدهد که اکثر بنگاهها فاقد ساختار، مسیر و حکمرانی لازم برای آغاز تحول هستند.
آنچه امروز مانع اصلی پیشرفت بنگاههای ایرانی است، کمبود فناوری نیست؛ بلکه نبود ساختار رهبری تحول است—ساختاری که در جهان با عنوان Transformation Committee شناخته میشود و در متاص با عنوان «کمیته هوشمندسازی» تعریف شده است.
مشکل اصلی نه دانش است، نه ابزار؛
مشکل نبود نقطه شروع است و اگر نقطه شروع تعریف نشود، فناوری هرچقدر هم پیشرفته باشد،
به خروجی نمیرسد، نهادینه نمیشود و در نهایت تبدیل به پروژهای نیمهتمام یا پرهزینه میگردد.
چرا بنگاههای ایرانی به تحول نمیرسند؟
تحلیل متاص از هفت علت ساختاری؛
تحلیلهای میدانی و تجربی متاص نشان میدهد که بنگاهها با هفت مانع بنیادی مواجهاند که مانع «آغاز» تحول میشود:
۱) نبود ساختار تحول
تحول یک فرآیند فردمحور نیست؛ ساختمانی است که ستون میخواهد.
وقتی مسئولیت، اختیارات، سازوکار تصمیمگیری و نظام پایش مشخص نباشد، هیچ اقدام بهبود و تغییر پایدار نمیماند.
۲) نبود مدل داده و زیرساخت اطلاعاتی
بدون داده نمیتوان مدیریت کرد.
اما بسیاری از بنگاهها دادههای استاندارد، طبقهبندیشده و قابل تحلیل ندارند.
نتیجه چیست؟
تصمیمگیری مبتنی بر حس مدیر، نه حقیقت.
۳) نبود نقشهراه و مسیر تحول
وقتی مسیر روشن نباشد، پروژهها پراکنده و بیاثر میشوند.
بسیاری از بنگاهها بهجای نقشهراه، لیستی از پروژهها دارند.
اما تحول لیست پروژهها نیست؛
تحول یک سفر سازمانی است.
۴) وابستگی بیش از حد به IT
در ایران، IT با تحول اشتباه گرفته میشود.
درحالیکه IT ابزار تحول است، نه محتوای تحول.
این اشتباه باعث شده بسیاری از بنگاهها سامانههایی داشته باشند که بهکار نمیآیند،
چون حکمرانی و فرآیندهای زیرین اصلاح نشده است.
۵) پروژهمحوری بهجای تحولمحوری
پروژهها شروع میشوند، گزارش میدهند، تمام میشوند… اما «تغییر» رخ نمیدهد.
چرا؟
چون پروژهها جایگزین سیستم تحول شدهاند.
۶) محافظهکاری مدیران و ترس از شفافیت
تحول یعنی شفافیت.
و شفافیت یعنی دیدن نقاط ضعف.
این مسئله در بسیاری از بنگاهها باعث مقاومت در برابر آغاز تحول شده است.
۷) نبود زبان مشترک بین واحدها
تولید، مالی، منابع انسانی، IT و زنجیره تأمین هر کدام زبان خودشان را دارند.
وقتی زبان واحد وجود نداشته باشد، تصمیمهای مشترک شکل نمیگیرد و تحول متوقف میشود.
راهحل چیست؟
ساختن نقطه شروع: «کمیته هوشمندسازی در بنگاه»
تحول زمانی آغاز میشود که یک ساختار رسمی، بینبخشی و پایدار برای رهبری آن ایجاد شود.
این ساختار در جهان تحت عنوان Digital Transformation Committee شناخته میشود و در متاص با مدل تخصصی خود، کمیته هوشمندسازی نام دارد.
این کمیته، نقطه شروع تحول است.
چرا؟
چون سه سؤال بنیادین را پاسخ میدهد:
1. چه چیز باید تغییر کند؟ (Diagnosis)
2. چگونه باید تغییر کند؟ (Design)
3. چه کسی مسئول اجرای تغییر است؟ (Delivery)
این سهگانه (D–D–D) پایه نظری مدل متاص است و به بنگاه اجازه میدهد تحول را با عقلانیت، انسجام و شفافیت آغاز کند.
مأموریتهای اصلی کمیته هوشمندسازی
کمیته هوشمندسازی هشت وظیفه کلیدی دارد که در تصویر اینفوگرافیک نیز نمایش دادهایم:
۱) AI Strategy & Governance : راهبرد و حکمرانی هوش مصنوعی
تعریف چشمانداز تحول، اولویتها، مسئولیتها و مکانیزم تصمیمگیری.
۲) Data Architecture & Analytics : معماری داده و تحلیلگری
جمعآوری، استانداردسازی و تحلیل دادهها برای ساخت نظام تصمیمگیری علمی.
۳) Process Intelligence : هوشمندسازی فرآیندها
بازطراحی فرآیندهای کلیدی تولید، مالی و عملیات برای کاهش خطا و افزایش بهرهوری.
۴) Automation & Smart Operations : اتوماسیون و عملیات هوشمند
بهکارگیری فناوری برای حذف کارهای تکراری و ارتقای دقت عملیاتی.
۵) Human–Machine Collaboration : همکاری انسان و ماشین
توانمندسازی و بازآموزی کارکنان برای همزیستی اثربخش با فناوری.
۶) IT Integration Layer : لایه یکپارچگی IT
اتصال ERP، MES، CRM، سیستمهای عملیاتی و سامانههای پشتیبان در قالب یک معماری یکپارچه.
۷) Cybersecurity & Risk : امنیت سایبری و مدیریت ریسک
حفاظت از دادهها، کنترل دسترسی و پایش تهدیدات سایبری.
۸) Innovation & Continuous Improvement : نوآوری و بهبود مستمر
طراحی سیستم آموزش، یادگیری و پایش که بنگاه را همیشه در مسیر تحول نگه دارد.
چرا ایجاد کمیته هوشمندسازی «حتماً لازم» است، نه یک انتخاب مدیریتی؟
زیرا در غیاب این کمیته:
تحول به پروژه تبدیل میشود
پروژهها بهسرعت از بین میروند
سامانهها بلااستفاده میمانند
دادهها ناهماهنگ میشوند
شکاف بین واحدها بیشتر میشود
هیچکس مسئول تحول نیست
اما با ایجاد کمیته:
مسئولیت روشن میشود
نقشهراه تدوین میشود
داده یکپارچه میشود
پروژهها هدفمند میشوند
تحول نهادینه میشود
این کمیته، شبیه یک «مغز مرکزی تحول» عمل میکند.
جمعبندی:
تحول از ساختار آغاز میشود، نه از فناوری؛
هیچ بنگاهی با خرید نرمافزار، نصب اتوماسیون یا اضافه کردن یک سیستم جدید متحول نمیشود.
تحول زمانی آغاز میشود که ساختار آن خلق شود.
کمیته هوشمندسازی، همان ساختاری است که به بنگاه اجازه میدهد:
شروع کند
ادامه دهد
به نتیجه برسد
و نتیجه را نگه دارد
در جهان امروز، تحول امری لوکس نیست ، شرط بقاست و نقطه شروع آن، نه از فناوری، بلکه از حکمرانی هوشمندانه و ساختار تحول شروع میشود.
مرجع تحلیل اقتصاد و صنعت (متاص)
به بنگاهها، تشکلها و نهادهای اقتصادی کشور توصیه میکند:
پیش از هر سرمایهگذاری بزرگ و هر پروژه پراکنده،
کمیته هوشمندسازی خود را ایجاد کنید.
تحول از همینجا آغاز میشود.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع