به گزارش اقتصاددان، یک تحلیلگر مسائل مالی در یادداشتی اختصاصی برای اقتصاددان نوشت:
اقتصاد سلامت، شاخهای از علم اقتصاد است که به مسائلی پیرامون کارایی، اثربخشی ارزش و رفتار در تولید و مصرف سلامت و مراقبتهای بهداشتی میپردازد.
عواملی که اقتصاد سلامت را از دیگر حوزهها تمیز میدهند عبارتند از:مداخله دولتی گسترده، عدم اطمینان غیرقابل کنترل در ابعاد مختلف، اطلاعات نامتقارن، موانع ورود، آثار خارجی و حضور یک شخص ثالث.
در بخش مراقبتهای بهداشتی، شخص ثالث پزشک است که تصمیمات خرید (مثلاً در مورد آزمایشهای آزمایشگاهی، تجویز دارو، انجام عمل جراحی وغیره) را میگیرد در حالی که از قیمت محصول یا خدمات بیاطلاع است.
در حسابداری حوزه سلامت چندین نوع اطلاعات مالی را ارزیابی میکنند: هزینهها، بدهیها و مصارف. عدم اطمینان برای سلامتی، در نتایج آزمایشهای بیمار و نگرانیهای مالی، ذاتی است.
تقاضا برای بهداشت و درمان، تقاضایی مشتق شده از تقاضا برای سلامتی است. مراقبتهای بهداشتی به عنوان وسیلهای برای رسیدن به یک سهم بزرگتر از «سرمایه سلامت» مورد تقاضا قرار میگیرد. تقاضا برای سلامتی برخلاف اکثر کالاهای دیگر است زیرا افراد منابع را هم به منظور مصرف و هم تولید سلامتی اختصاص میدهند. سلامت همچون سهامی ست که در غیاب سرمایهگذاری در سلامت، با گذشت زمان تنزل مییابد، بهطوریکه سلامتی به عنوان یک نوع سرمایه شناخته میشود. این مدل تأیید میکند که سلامت هر دو کالای مصرفی است که رضایت مستقیم و مطلوبیت و سود مندی سرمایهگذاری را به ارمغان میآورد و باعث میشود که رضایت مشتریان را بهطور غیرمستقیم از طریق روزهای مریض کمتر کند.
سرمایهگذاری در سلامت هزینه بر است. این مدل تأثیر تغییرات قیمت مراقبتهای بهداشتی و سایر کالاها، پیامدهای بازار نیروی کار مانند اشتغال و دستمزد و تغییرات تکنولوژیکی را پیشبینی میکند.
سودنهایی سرمایه سلامت، نرخ بازده این سرمایه دربخشهای بازار است. در این مدل سطح بهینه سرمایه سلامت میتواند تحت تأثیر عواملی چون سن، دستمزدها و تحصیلات قرارگیرد. برای مثال(δ) با افزایش سن افزایش مییابد، بنابراین دستیابی به همان سطح از سرمایه سلامت یا سهم سلامت بعد از گذشت یک دوره یک ساله گران و گرانتر میشود. سن همچنین سود نهایی سهام سلامت را کاهش میدهد؛ بنابراین سطح بهینه سهام سلامت بعد از گذشت یک دوره یک ساله کاهش مییابد. فراتر از مسائل بنیادین، تقاضای واقعی برای مراقبتهای پزشکی مشتق شده از میل به داشتن سلامتی (بنابراین متأثر شده از تابع تولید سلامت) است.
همچنین رضایت مالی آگاهانه، مستلزم داشتن اطلاعات و پشتیبانی برای تصمیم گیری آگاهانه در مورد مراقبت از بیماران است. به عنوان مثال،شورای سرطان، همراه با شبکه سرطان سینه استرالیا، CanTeen و بنیاد سرطان پروستات استرالیا استانداردی برای رضایت مالی آگاهانه ایجاد کردند تا گفتگوهای بین متخصصان بهداشت و بیماران را برای بحث در مورد خطرات و مزایای درمان و شامل هزینه ها هدایت کند.
مدیریت بخش درمان، چندین روش حسابداری بهای تمام شده را شناسایی کرده اند که برآوردهای دقیقی از هزینه هایی که در تولید خروجی متحمل می شوند را به سازمان ها ارائه می دهد. با این حال، اطلاعات کمی در مورد اینکه کدام یک از این روش ها بیشتر توسط بیمارستان ها استفاده می شود، وجود دارد. در ادامه پیشنهاد میشود که بیمارستانها سیستمهای حسابداری هزینه پیچیده را اتخاذ نکردهاند، زیرا ویژگیهای صنعت بیمارستان، هزینههای انجام این کار را بالا و مزایای اطلاعات هزینه در سطح خدمات را نسبتاً کم میکند. با این حال، تغییرات در طراحی مزایای بیمه انگیزه هایی را برای بیماران برای مقایسه قیمت های بیمارستان ایجاد می کند. اگر این تغییرات ادامه پیدا کند، حجم بیماران و درآمدهای بیمارستان ها ممکن است به طور فزاینده ای توسط تصمیمات بیماران فردی که برای خدمات کم هزینه خرید می کنند تعیین شود و در نتیجه ارائه دهندگان می توانند فشار فزاینده ای را برای تعیین قیمت ها در سطوحی ببینند که منعکس کننده هزینه های ارائه مراقبت هستند. اگر این تغییرات تحقق یابد، اطلاعات حسابداری هزینه به بخش مهمی از مدیریت بیمارستان نسبت به گذشته تبدیل خواهد شد.
اخیراً درخواست ها برای شفافیت بیشتر بیمارستان ها در قیمت گذاری افزایش یافته است. سیاست گذاران و متخصصان مراقبت های بهداشتی توجه زیادی را بر یافتن راه هایی برای ارائه اطلاعات قیمت و کیفیت به مصرف کنندگان به شیوه ای قابل دسترس و قابل فهم متمرکز کرده اند تا مصرف کننده بتواند تصمیمات آگاهانه تری بگیرد.
تلاشهای بیمارستانها برای آمادهسازی برای شفافسازی قیمتها بر توسعه سیستمها و فرآیندهای مورد نیاز برای محاسبه قیمتهای بیمار و مزایای خاص بیمه، اطلاعرسانی این قیمتها به بیماران، و ایجاد ترتیباتی برای جمعآوری سهم هزینهها از بیماران متمرکز شده است.
تلاش های بیمارستانی برای ارائه اطلاعات قیمت قابل درک و قابل استفاده به بیماران به ایجاد بازار شفاف تر برای خدمات بیمارستانی کمک زیادی می کند. متأسفانه، این تلاش ها برای ایجاد نوعی رقابت قیمتی که هزینه های بیمارستانی را کاهش می دهد کافی نخواهد بود. همانطور که بیماران اطلاعات بهتری در مورد قیمت خدمات بیمارستانی به دست می آورند، احتمالاً تغییرات گسترده و غیرقابل توضیحی در هزینه های خدمات مشابه پیدا می کنند .
با تغییرات زیادی که به طور همزمان انجام می شود، مدیریت مالی در بهترین حالت چالش برانگیز است. ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی و شرکت های بیمه در کنار هم هستند. مهارت های مدیریت مالی ماهر برای هیئت های مراقبت های بهداشتی در حال حاضر و با حرکت به سمت آینده ضروری است.
مدیریت مالی برای سازمان های مراقبت های بهداشتی به معنای اعمال اصول کلی مدیریت در منابع مالی سازمان شما است. این امر مستلزم سازماندهی، برنامه ریزی، کنترل و هدایت فعالیت های مالی سازمان شما، از جمله تدارکات و نحوه تخصیص بودجه است.
برخی از فعالیت هایی که تحت مدیریت مالی قرار می گیرند عبارتند از:
انجام فعالیت های مالی معمولی
در حال مذاکره برای قراردادها
رزرو وجوه برای حقوق و دستمزد
رزرو وجوه برای هزینه های غیرمنتظره
این مسئولیت مدیر عامل و تیم اجرایی شما است که از داده ها برای ایجاد برنامه های استراتژیک برای حال و آینده استفاده کنند. به طور کلی، رهبران در فضای مراقبتهای بهداشتی همیشه رویاهای بزرگتری برای آنچه میخواهند انجام دهند، نسبت به آنچه که زمان، بودجه و منابع دارند، دارند. اینجاست که مدیریت مالی قوی و بهترین شیوه های مالی برای مراقبت های بهداشتی وارد عمل می شوند. مدیریت مالی قوی این امکان را برای سازمان های مراقبت های بهداشتی فراهم می کند که با هدف ارائه مراقبت های بهداشتی با کیفیت بالا، درمان های جدید، خرید تجهیزات جدید و استخدام کارکنان ماهر را معرفی کنند.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع