جعفر بخشی بی نیاز روزنامه نگار و عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : گفت همه ی کسانی که در نشست با ما بودند از جمله نمایندگان مجلس و افراد منتخب و حتی مردم به ما گفتند ما در قزوین مشکل نداریم. همه چیز خوب است. شما بروید مشکل کشور را حل کنید ! این را مسعود پزشکیان در آخرین لحظات حضورش در قزوین در شبکه خبر سیمای استان گفته. چهاردهمین سفر استانی که چند بار لغو شد و خلاصه دست آخر طلسم شکست. اگر پزشکیان به استناد حرفهای نمایندگان که برخی از آنها در استان یک تنه عامل فتنه اند و امپراطوری خودشان را بر عرف و قانون و اخلاق حاکم کرده اند و یا افراد منتخبی که در گزینش های سلیقه ای و میلی شده اند منتخب ؛ و یا دیگرانی که خواسته اند در سفر رییس جمهور مرزهای پاچه خواری را جابجا کنند ؛ گفته که در قزوین مشکل نداریم ؛ بی تردید این گفته که برآمده از نوعی بی تفاوتی به اصل موضوع و مطالبه ی مردم استان است صد در صد غلط بوده و آن را باید که توهین به شعور و شخصیت تمام مردم استان دانست و به آنهایی که خواسته اند فضا را به میل و اراده ی خود مدیریت کنند و بگویند که به خاطر فلانی یا ماست که در استان آرامش برپاست ؛ باید گفت که ما از شما غیر از این انتظار نداشتیم که مشکلات استان را چنین زیرکانه و فریب کارانه پنهان کنید و خودتان را مبری از خطا و اشتباه نشان دهید. شمایی که خودتانِ اصل مشکل اید !
احتمالا مردمی که روز پنج شنبه مقابل استانداری حضور داشتند آمده بودند در همراهی با استاندار و نمایندگان و شخصیت های برجسته ی استان با رییس جمهور گل یا پوچ بازی کنند و برای ایشان قصه بگویند. آمده بودند به احوال پرسی. همان مردمی که اکثریت شان نامه های تضرع و نیاز به دست داشتند و در داخل نوشته ها از بدبختی ها و نداری شان به وضوح و آشکار پرده برداشته بودند. چه کسی خواسته معضلات و مشکلات استان را در نزد عالی ترین مقام دولت بپیچاند و این موقعیت منحصر به فرد را هرز دهد و در عین بی انصافی دغدغه ها ؛ گرفتاری ها ؛ مشکلات و موانع را منکر شود. چه کسی گفته ما در استان قزوین مشکل نداریم. یعنی شخص استاندار هم به این گفته گمانِ درست دارد. امام جمعه چطور. و ایضا مسئولین دیگر. یعنی واقعا شهر ما هیچ مشکلی ندارد. اگر این بود که حالا باید قزوین شهر گل و بلبل بود. همین حالا یک لشگر شکست خورده از مردمی را داریم که به هزار و یک دلیل در تله ی غفاری گرفتار شده اند و تمام دار و ندارشان را به باد داده اند. شرکت های تعطیل شده. مدیران لج باز و عقده ای. رانت های بی حد و حساب. فسادهای پیدا و پنهان اداری. رفتارهای دور از شانِ مدیرانِ به ظاهر انقلابی. انتصاب ها و انتخاب های گزینشی. عزل و نصب های غیر منصفانه. و هزار مشکل دیگر که همه می دانند و انکار آن غیر ممکن است.
قصد ندارم تلاش های نوذری استاندار استان قزوین را بی اثر جلوه دهم و کارآییِ ایشان را زیر سوال ببرم. نوذری آن چه در توان داشت برای قزوین و قزوینی ها انجام داد. اما هنوز یک از هزاران انجام شده و کوهی از مشکلات پیش روست. مشکلاتی که گاهی نه اتفاقی که کاملا عمدی رخ داده تا عده ای نگذارند چرخ اقتصادی ؛ اجتماعی و سیاسی استان درست بچرخد و اوضاع را به سمت بهتر شدن ببرد. پنهان کردن مشکلات به جای آشکار کردن آن کار نخبگان و فرهیختگان و نمایندگان و مدیران نیست. کار دغل بازان است. کار فریب کاران است. ورنه چه کسی منکر مشکلات کشور است. قزوین هم بخشی ار کشور است. بخواهیم شماره کنیم این مشکلات را شاهنامه را از نو دوباره باید بنویسیم. به جای آن که بگوییم آقای پزشکیان استان قزوین مشکل ندارد و ما در وضعیت سفید قرار داریم ؛ مردانه مشکلات را یک به یک با منطق و دلیل و استدلال به گوش رییس جمهور برسانیم و باعث و بانیان مشکلات را هم با شجاعت هم به ایشان و هم مردم معرفی کنیم و بگوییم چه کسانی در استان شخصیت شان منفور است و دم از وفاق و همدلی می زنند. همان هایی که پشت سر عمر و عاص اند اما در پیش رو صد نقاب علوی به چهره دارند.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع
