نوراله قربانی مدرس دانشگاه ، مترجم زبان انگلیسی ، مؤلف کتب درسی و عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در مجله اقتصاددان نوشت :دشت قزوین که روزگاری نماد حاصلخیزی و سرزندگی بود، امروز در آستانه یک فاجعه خاموش و ویرانگر قرار دارد. ترکیبی از افت بیرویه آبهای زیرزمینی و افزایش آلودگیها، این دشت را به سمت نابودی تدریجی پیش میبرد.
این گزارش، در ادامه معرفی و دستهبندی آلایندهها در مقاله نخست ، نگاهی عمیقتر به اصلیترین تهدیدات دشت قزوین دارد: بحران افت سطح آبهای زیرزمینی، آلودگی منابع آبی و پدیده ویرانگر فرونشست زمین. این چالشها، نه تنها کشاورزی و منابع آبی منطقه را تحت تأثیر قرار داده، بلکه آینده سکونتپذیری آن را نیز به خطر انداخته است.
افت منابع آب زیرزمینی: ضربهای خاموش و مستمر
طی دهههای اخیر، برداشت بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی از طریق حفر چاههای عمیق و نیمهعمیق، فشار فزایندهای بر منابع آبی دشت وارد کرده است. بر اساس آمارهای رسمی، از ۶,۲۰۰ حلقه چاه کشاورزی در دشت قزوین، نزدیک به ۱,۷۰۰ حلقه غیرمجاز هستند [2]. این چاهها عمدتاً بدون هیچگونه نظارت فنی فعالند.
در سالهای اخیر، عمق برداشت آب بهطور متوسط ۱۵ تا ۲۰ متر افزایش یافته است [3]، که نشان از افت شدید سطح آبهای زیرزمینی و ورود به لایههای ذخیرهای غیرقابل تجدید دارد.
کاهش بارندگی و تغییر الگوی بارشها (برف و باران) در دامنههای جنوبی رشتهکوه البرز نیز نقش مهمی در کاهش تغذیه طبیعی سفرههای آب زیرزمینی داشته است. این وضعیت منجر به خشکیدن چشمهها و قنوات در دامنههای کوهپایهای در پایین دشت کوههای الموت و طالقان، یعنی دشت قزوین شده است .
بحران کیفیت: شوری، نیترات و آلایندههای ترکیبی
بحران تنها به کاهش کمّی آب محدود نمیشود؛ با پایین رفتن سطح آبهای زیرزمینی، کیفیت آنها نیز به شدت کاهش یافته و شوری آب افزایش یافته است. مطالعات نشان میدهند که در بخشهای شرقی و جنوبشرقی دشت قزوین، میزان EC (هدایت الکتریکی) آب از ۵,۰۰۰ میکروموس عبور کرده که زنگ خطری جدی برای بحران شوری و آلودگی آب در این منطقه است [5].
علاوه بر این، ورود آلایندههای صنعتی از کارخانجات سیمان، نیروگاهها و جایگاههای سوخت، به همراه پسابهای تصفیهنشده دامداریها و مرغداریها، بحران کیفیت را به مرحلهای خطرناک رسانده است.
در برخی از روستاهای بخشهای طارم و آبیک، به دلیل بالا بودن غلظت نیترات در منابع آب زیرزمینی، تأمین آب شرب ساکنان بهصورت موقت و با تانکرهای سیار انجام میشود؛ وضعیتی که بهوضوح نشاندهنده ورود آلایندههای کشاورزی و صنعتی به منابع آب زیرزمینی است .
فرونشست زمین: زخم پنهان دشت قزوین
فرونشست زمین، پیامد خطرناک دیگری است که از برداشت بیرویه منابع آب زیرزمینی نشئت میگیرد. این پدیده در سالهای اخیر به وضوح در مناطق پاییندست دشت قزوین (از آبیک تا محمدیه) مشاهده شده و با ادامه این روند، ممکن است خسارات جبرانناپذیری به زیرساختهای عمرانی و سکونتی منطقه وارد کند .
ارتباط بحران آب با آلودگیهای زیستمحیطی
هرچند افت منابع آب و فرونشست زمین بهطور مستقیم «آلاینده» نیستند، اما در تشدید آلودگیهای زیستمحیطی نقش اساسی دارند. کاهش کیفیت آب، افزایش غلظت آلایندهها، تخریب اکوسیستمهای بومی و تهدید امنیت غذایی و بهداشتی، همگی پیامدهای مستقیم این بحران هستند. بنابراین، آسیبشناسی وضعیت منابع آب، گامی ضروری در مسیر حل بحران آلودگیهای زیستمحیطی منطقه است که در مقاله نخست به آنها اشاره شد.
اقدامات مدیریتی
هرچند طرحهایی برای مسدودسازی چاههای غیرمجاز و کنترل برداشت آب اجرا شده، اما این اقدامات بسیار محدود و نمادین بودهاند. طبق گزارش وزارت نیرو، طی پنج سال گذشته تنها حدود ۲۵۰ حلقه چاه غیرمجاز در دشت قزوین مسدود شده که در مقایسه با تعداد کل چاههای غیرمجاز، رقمی بسیار ناچیز است .
نبود یک برنامه جامع برای مدیریت مصرف آب، عدم نظارت دقیق بر حفر چاههای جدید و بیتوجهی به وضعیت مناطق بالادست دشت کوهپایه مانند وندر، بهجتآباد، فالیزان و غیره، باعث شده است که پتانسیل ذخیره آبی این مناطق به سرعت تحلیل رود.
هشدار جدی برای آینده نزدیک
ادامه روند کنونی به این معنی است که طی کمتر از یک دهه آینده، بخشهایی از دشت قزوین، بهویژه در نواحی کوهپایهای، غیرقابل سکونت خواهند شد. خشکشدن چشمهها، شور شدن چاهها و افت شدید سطح آب، نه تنها کشاورزی، بلکه زیستبوم منطقه را نیز در معرض نابودی قرار داده است.
جمعبندی
بحران آب، چه در بُعد کمی و چه کیفی، با مسئله آلودگیهای صنعتی و کشاورزی پیوندی ناگسستنی دارد. این وضعیت نیازمند نگاهی دقیق، مستند و بومیمحور است. انتشار این گزارشها تلنگری است به مسئولین و نهادهای تصمیمگیرنده تا برای اصلاحات اساسی در مدیریت منابع آب و محیطزیست دشت قزوین اقدام کنند.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع