گفت: این همه خبرهای دزدی فرش‌های قیمتی موزه،اختلاس‌های کلان و فسادهای
گوناگون می‌شنویم،چرا عاملان آن ها دستگیر و محاکمه نمی‌شوند؟
گفتم: والله! چه عرض کنم؟ خودت می‌توانی علّتش را حدس بزنی؟
گفت: بله! اختلاسگران دو گروه اند:محترم و نامحترم! گروه اول آفتاب را می‌دزدند
و گروه دوم،آفتابه را!
گروه اول چون آفتاب را می‌دزدند،فضا کمی تا قسمتی تاریک می شود ،
لذا یافتن طرف غیرممکن است،
ولی در عوض با گروه دوم به شدّت برخورد قانونی می شود.
البتّه گروه اول کسانی هستند که گاهی مثلاً یک مربّی مهد کودک هم با توجّه
به صداقت کودکانه می‌تواند علّتش را کشف کند.ایشان تعریف می‌کند:
من در مهد کودک کار می‌کردم ، یک بار بچه‌ها به من گفتند خاله آیا می‌دانی
بابای فلانی دزد است؟ من گفتم : نگویید .
بعد دیدم خودش هم خیلی با افتخار می‌گوید که بابای من دزد است!
من هر چه گفتم نگو این حرف‌ها را، باز هم تکرار می‌کرد.
ظهر که بابای آن کودک آمد فرزندش را ببرد، ماجرا را به او گفتم. او کمی خندید و گفت:
بله! چون با پسرم با هم دزد و پلیس بازی می‌کنیم،این حرف‌ها را می‌زند!!
بعداً یک پسِ گردنی محکم به او زد و کودک را گریه‌کنان با خود بُرد!
حالا فهمیدی؟!!
گفتم: پس مهم‌ترین کمبود ما مربّی کودک است؟
گفت: یک عامل کوچک دیگر هم مورد نیاز است!
گفت: چه عاملی دیگر؟
گفت: اراده‌ای که خواهان مجازات این گونه اختلاسگران باشد!
یک بار با یکی از بچه‌ها رفتیم ماهی‌گیری . پس از دو ساعت نا امید شدیم.
یک ماهی‌گیر باتجربه آمد و گفت:
آیا می‌دانید ماهی‌گیری به چه چیزهایی احتیاج دارد؟
ما گفتیم: صبر و شکیبایی؟
گفت :دقیقا، و همین طور قلّاب و دریا!!
گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟
