محسن قدیری عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت :
۱. مقدمه: اعتماد، بزرگترین سرمایهی حکومتها
در کشورهایی که مردم به مسئولان خود اعتماد دارند، حتی اشتباهات بزرگ هم قابل جبران است.
اما وقتی اعتماد از بین برود، هیچ چیز باقی نمیماند.
در سوئد، یک دروغ کوچک باعث شد زندگی سیاسی یکی از معروفترین سیاستمداران پایان پیدا کند.
در ایران، هزاران دروغ بزرگ گفته میشود و هیچکس پاسخگو نیست.
این تفاوت، خلاصهی تمام فاصلهی ما با کشورهایی مثل سوئد است.
۲. مونا سالین چه کرد؟
«مونا سالین»، متولد ۱۹۵۷، از محبوبترین سیاستمداران سوئد بود.
در ۲۵ سالگی نماینده پارلمان شد، وزیر بود و حتی تا آستانهی نخستوزیری رفت.
اما در سال ۲۰۱۶، برای محافظ شخصیاش نامهای نوشت و در آن حقوق او را بیشتر از واقعیت اعلام کرد تا بتواند از بانک وام بگیرد.
همین دروغ ساده، همهچیز را تمام کرد.
دادگاه او را جریمه کرد و خودش گفت:
«من اشتباه کردم. دروغ من شاید زیانی نداشت، اما اعتماد مردم را از بین برد. و این یعنی فساد.»
در سوئد، دروغ مساوی پایان است.
اما در ایران، دروغ مساوی تجربه، مدیریت و حتی ترفیع میشود.
۳. تفاوت بزرگ سوئد و ایران
در سوئد، اخلاق از قانون قویتر است.
در ایران، قانون زیر سایهی روابط و منافع است.
آنجا اگر یک مدیر خطا کند، خود استعفا میدهد.
اینجا اگر خطا کند، خودش را قهرمان جلوه میدهد.
در ایران، دروغ گفتن هزینه ندارد، اما راستگفتن ممکن است تمام آیندهی آدم را بسوزاند.
به همین دلیل، دروغ کمکم تبدیل به زبان رسمی مدیریت شده است.
۴. از «کرسنت» تا…»
در بسیاری از پروندههای بزرگ کشور، از جمله کرسنت …، مسئله فقط اشتباه فنی یا سیاسی نبود —
مسئله، نبودِ صداقت و شفافیت بود.
در کرسنت، پنهانکاری و تضاد منافع باعث شد کشور خسارت بزرگی بدهد و هیچکس پاسخگو نشود.
در ایران، مدیران اشتباه میکنند، مردم هزینه میدهند، و همان مدیران دوباره برمیگردند.
۵. واقعیت در اعداد
بر اساس گزارش سازمان شفافیت بینالملل (۲۰۲۴):
• ایران در شاخص فساد امتیاز ۲۳ از ۱۰۰ گرفته و در رتبهی ۱۵۱ از میان ۱۸۰ کشور است.
• میانگین جهانی ۴۳ است، و سوئد با امتیاز ۸۳ جزو پاکترین کشورهای جهان است.
• در ایران، فقط حدود ۳۰٪ مردم به گفتههای رسمی اعتماد دارند.
این یعنی ما فقط مشکل اقتصادی نداریم —
مشکل ما فروپاشی اعتماد و عادی شدن دروغ است.
۶. دروغ از نگاه قرآن
قرآن دروغ را ریشهی همهی تباهیها میداند:
«وَيْلٌ لِّلْكَاذِبِينَ» (سورهٔ الذّاریات، آیهٔ ۱۰)
یعنی: وای بر دروغگویان.
و در جای دیگر میفرماید:
«إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ» (زمر: ۳)
خداوند کسی را که دروغگو و ناسپاس است، هدایت نمیکند.
دروغ فقط یک اشتباه نیست؛
دروغ یعنی بستن راه هدایت، نابودی اعتماد، و مرگ وجدان جامعه.
۷. سخن پیامبر و امام علی (ع)
پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
«از دروغ بپرهیزید، چون دروغ انسان را به گناه و گناه او را به آتش میکشاند.»
و امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند:
«دروغ، ریشهی همهی زشتیهاست.»
یعنی همهی فسادها از یک نقطه شروع میشود: دروغ گفتن.
۸. نتیجه نهایی: دروغ، سلاح ویرانگر یک ملت
هیچ کشوری با دروغ، فریب و پنهانکاری ساخته نمیشود.
هرجا دروغ گفتند، حقیقت فرار کرد؛
هرجا پنهان کردند، اعتماد مُرد.
ما سالهاست دروغ را به جای سیاست،
توجیه را به جای صداقت،
و شعار را به جای اصلاح گذاشتهایم.
قرآن هشدار داده است:
«وَيْلٌ لِّلْكَاذِبِينَ» – وای بر دروغگویان.
و امروز، این آیه فقط یک هشدار دینی نیست؛
یک فریاد سیاسی و اجتماعی است.
اگر مدیران راست نگویند،
ملت دیگر حتی سؤال هم نخواهد کرد — چون هیچ پاسخی را باور ندارد.
و این یعنی جامعه، پیش از اقتصاد، از درون میمیرد.
اصلاح ایران از صداقت شروع میشود؛
از گفتن حقیقت، حتی اگر تلخ باشد.
تا وقتی مدیر ایرانی دروغ را «تاکتیک» بداند،
هیچ آیندهی روشنی در انتظار کشور نیست.
تفسیر کوتاه آیه
سورهٔ الذاریات، آیات ۷ تا ۱۱ میفرماید:
وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْحُبُكِ (۷)
إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُّخْتَلِفٍ (۸)
يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ (۹)
وَيْلٌ لِّلْكَاذِبِينَ (۱۰)
الَّذِينَ هُمْ فِي غَمْرَةٍ سَاهُونَ (۱۱)
ترجمه:
«سوگند به آسمانِ پرنظم،
که شما در سخنی آشفته و متناقض گرفتارید،
و از حق روی میگردانند آنانکه دروغ میگویند.
وای بر دروغگویان، آنانکه در غفلت و بیخبری غوطهورند.»
این آیه در حقیقت میگوید:
دروغ، فقط گناه زبان نیست — بلکه نشانهی گمکردن راه و سقوط در غفلت است.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع