حکمرانی خوب و مدیریت منابع انسانی اثر بخش؟!؟

دکتر حسن خسروی. مدرس دانشگاه و متخصص امور برنامه و بودجه کشور و عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت :  مطابق تعریف صندوق بین المللی پول ( IMF ) حکمرانی یعنی تمام جنبه های چگونگی و نحوه اداره یک کشور از جهت اقتصاد، اجتماع، سیاست، فرهنگ، قانون و… .
در دنیای مدرن، رابطه مستقیمی میان یک سیستم حکمرانی خوب ( Good Governance ) و مدیریت منابع انسانی اثربخش وجود دارد. زیرا رشد و توسعه متوازن تنها به مدد انسان های بالغ رشد یافته آموزش دیده محقق می‌شود. سازمان‌های موفق را انسانهای بزرگ خلاق و جسور و آینده نگر و شجاع و مبتکر ساخته اند و همین امر اثر خود را بر توسعه همه جانبه یک کشور و کسب سرآمدی گذاشته است. بی راه نیست اگر ادعا کنیم که هر کشور پیشرفته به مدد انسانهای بزرگ و دانا و تأثیر گذار آن بزرگ و توانا شده است. بنابراین، امروزه یک سیستم حکمرانی خوب و مطلوب سیستمی است که به مردم خود و انسانهای تحت مدیریت خود ارزش و بهای لازم و کافی داده و تمام وجهه همت خویش را بطور عقلایی و منطقی صرف آموزش و پرورش صحیح و هدفمند مردم می‌نماید. در همین راستا، مدیریت منابع انسانی اثربخش در سازمانها مرهون مدیرانی متخصص، ارزش آفرین و فارغ از جهت گیریهای متعصبانه و هیجانی و مبتنی بر منافع فردی است. اگر می‌بینید که سازمان‌های ما اینگونه نیستند بخاطر آن است که مدیران ما بعضاً فاقد صلاحیت‌های علمی ، فنی، تخصصی و اخلاقی هستند. مدیران غیر متخصص سازمان را به بیراهه و ضرر و زیان سوق می‌دهند و مدیران فاقد ارزش‌های اخلاقی، دچار اختلاس و سوء استفاده های مالی می‌شوند و از این منظر سازمان را نابود می‌کنند. وقتی مدیریت عالیه سازمان اعتقادی به منابع انسانی نداشته و در صدد توجه لازم و کافی به مفهوم “” انسان در سازمان “” نباشد، این می‌شود که سازمان‌های ما علاوه بر تبعیض‌های فراوان نسبت به هم، دچار یک گسست و شکاف عمیقی می‌شوند که ناگزیرند به صورت جزیره ای کار کرده و هر کس بدنبال حیات و بقای خود باشد که در این صورت همبستگی و انسجام و وفاق ملی بی معنی می‌شود و قطعا در چنین وضعیتی رشد و توسعه اتفاق نیافتاده و حکمرانی خوب شکل نمی‌گیرد. به نظر می‌رسد که حاکمان جامعه بایستی انجام، اجرا و پیاده سازی اصول پذیرفته شده یک حکمرانی خوب به شرح ذیل را مورد توجه قرار دهند :
1- سیستم حکمرانی، خود را نماینده مردم بداند و مشارکت مردم را در هر زمینه ای دنبال کند نه خواسته های خود را.
2 – برگزاری انتخابات آزاد و شفاف.
3 – توجه به اثربخشی و کارآیی.
4 – آغوش باز دولت برای شنیدن نظرات مردم و داشتن شفافیت.
5 – حاکمیت قانون.
6 – رعایت ارزش‌های اخلاقی.
7 – داشتن صلاحیت و شایستگی و ظرفیت انتقاد پذیری.
8 – داشتن نوآوری و خلاقیت و ابتکار و آمادگی همیشگی برای تغییر رو به جلو.
9 – اتکاء به گفتمان نخبگانی و جهت گیریهای بلند مدت داشتن.
10 – مدیریت مالی روشن و آشکار. یعنی همه بدانند سیستم حکمرانی چه دخل و خرجی دارد.
11 – توجه به حقوق بشر و آزادی‌های فردی و تنوع فرهنگی و اعتقادی.
12 – تقویت و ارتقای سرمایه اجتماعی و همبستگی اجتماعی.
13 – پاسخگو بودن در همه چیز در همه جا در همه وقت.
14 – خدمت بی منت.
15 – استفاده از نهادهای مدنی و مردمی به عنوان بازوی مشورتی و اجرایی.
16 – مبارزه بی امان و قاطعانه با فساد در تمام زمینه ها.
17 – مسئولیت پذیری و جبران اشتباه و خطا.
فلذا سیستم حکمرانی باید طوری برنامه ریزی و تنظیم گری کند که سازمان‌های مسئول نظیر امور اداری و استخدامی کشور، دانشگاه ها، سازمان برنامه و بودجه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صدا و سیما و… توجه و تقویت و نگاه تبیینی نسبت به منابع انسانی در سازمان را تکثیر و ترویج نمایند، چرا که ارزشمندترین دارایی هر جامعه منابع انسانی آن محسوب شده و به مدد همین است که چرخ سازمان بدرستی می‌گردد و می‌چرخد و ارزش افزوده ایجاد می‌شود.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شانزده − 3 =

پربازدیدترین ها