می دانیم که شاهنامه بیان تاریخ ایران در دوران های کهن و باستان است. بنابراین، از طریق شاهنامه می توان به موضوعات مختلفی در آن دوران های تاریخی پی برد. یکی از این موضوعات مهم “حقوق بشر” است. با توجه به محتویات شاهنامه معلوم است که در دوران کهن و باستان، مقوله ی حقوق بشر در ایران مورد توجه بوده و رعایت می شده است. در این مقاله این موضوع را بررسی می کنیم.
در دورانی که ما زندگی می کنیم، از حقوق بشر و لزوم رعایت آن زیاد سخن گفته می شود. این توجه بی مورد هم نیست. چون حقوق بشر از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
حقوق بشر به کرامت انسان و حفظ ارزش انسانی او مربوط می شود. در عین حال حقوق بشر اساسی ترین و ابتدایی ترین حقوقی است که هر انسان به صرف انسان بودن باید از آن برخوردار باشد. این چنین حقوقی اگر رعایت نشود، انسانیت انسان زیر سوال می رود. این نوع حقوق در کل جهان یکسان است و برای هر فردی که به دنیا می آید باید رعایت گردد. این دسته از حقوق سلب شدنی نیستند و تبعیض ناپذیرند.
بحث حقوق بشر در دانشکده های حقوق سراسر جهان از مباحث اصلی حقوق، به خصوص در شاخه های حقوق عمومی و حقوق بین الملل می باشد.
برای این موضوع، منشور حقوق بشر جهانی داریم و اعلامیه ی جهانی حقوق بشر توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸ با هیاهوی بسیار به تصویب رسید.
یافته های تاریخی و پژوهش های ژرف شاهنامه شناسی نشان می دهد که این مهم در ایران باستان و ایران کهن مورد توجه بوده و رعایت می شده است. در این نوشتار تلاش می شود با زبان ساده تا حدی این ادعا مورد بررسی قرار گیرد. اما نکته ای که نمی توان از گفتن آن خودداری کرد این است که ما در اینجا با دو علم و دانش تخصصی (یعنی حقوق و شاهنامه) مواجه هستیم که باید هر دو دانش تخصصی را به گونه ای به کار بگیریم که مطلب برای همگان روشن باشد.
“اگر باور کنیم که شاهنامه، نامه هزاره های فرهنگ و شهری گری و سرگذشت ما ایرانیان است، آنگاه هر گونه پژوهشی در باب این خورشید آسمان ادب پارسی را روادید یافته ایم. آنچه که امروز به نام حقوق بشر نام آور شده و از شاخه های تنومند درخت حقوق بین الملل به شمار می رود، از دوران بسیار کهن و بیش از زایش حقوق بین المللی بوده است، همه ی مردمان گیتی نیز خود را در زایش و پرورش و قوام امروزی آن دست اندرکار می دانند و بر مدعای خود، گواه ها می آورند. شاهنامه استوارترین گواهان ادب پارسی برای بیان دیدگاه های حقوق بشری پذیرفته شده در ایران باستان است .”۱
به باور نگارنده در سراسر شاهنامه، ما با رعایت کامل حقوق بشر( و خدا می داند اگر ترس از متهم شدن به تعصب ورزی نباشد، باید بگویم، بیشتر از رعایت حقوق بشر) مواجه هستیم. اصولاً حال و فضای فرهنگ ایرانی چنان بوده و هست که به خودی خود، حقوق بشر به بهترین حالت و در منتهای درجه عالی آن رعایت می شده است. پیش از قانون و بیش از آنچه که قانون بگوید حقوق بشر رعایت می شده است. نشانه های چنین فرهنگی را هنوز هم در گوشه و کنار فلات ایران می توانیم ببینیم.
اینک به چند مورد مصداقی از آنها اشاره می نماییم:
۱. از مظاهر نخستین توجه و یا عدم توجه به حقوق بشر، “رعایت حقوق زنان” در جامعه است. و چنانکه در خیلی جوامع مرسوم بوده و هست، چون زنان نیمی از افراد جامعه هستند، اگر حقوق آنان رعایت نشود، مصداق بارز عدم رعایت حقوق بشر است. در شاهنامه که کتاب تاریخ ایران است، ارزش گذاری یک سان زن و مرد را شاهد هستیم. آنان در صورت لزوم و تمایل خود می توانستند هر مسئولیت و منصب اجتماعی یا سیاسی را هم عهده دار شوند:
“در ایران کهن، گاه زنان دارای مسئولیت های مهم در اجرای وظیفه ی مشخص اداری ، سیاسی بوده اند”.
هم چنین به نظر می رسد که برای تصدی پست های مهم حاکمیتی هیچ منع قانونی برای زنان وجود نداشته است.۲
۲. مصداق دیگر رعایت حقوق بشر، نحوه ی برخورد با اسرای جنگی است. این موضوع در زیر مجموعه ی مباحث حقوق بشری آن چنان مهم است که برای آن کنوانسیون های بین المللی وجود دارد که از جمله می توان به کنوانسیون ۱۹۴۹ اشاره کرد.
در شاهنامه موارد مختلفی وجود دارد که بهترین رفتار با اسیران جنگی شده است. اما یک مورد آن که اوج رفتار انسانی و جهان بینی ایرانی را می رساند، رفتار منوچهر شاه پیشدادی است. او پس از پیروزی کامل بر سپاه دشمن، در رابطه با اسیران جنگی می فرماید: “چون دشمنان تسلیم شده اند، خون هیچ کس نباید به” کین یا کام” ریخته شود.”۳ وی در ادامه می گوید: “اسیران جنگی آزاد هستند که به کشور خود بازگردند و یا اگر می خواهند به تابعیت ایران درآیند. در صورتی که به تابعیتی ایران درآیند، همچون سایر شهروندان ایرانی از حقوق کاملاً یکسانی برخوردار خواهند بود.”
همین دیدگاه را در چند هزار سال بعد ایرانیان در زمان اردشیر دارند. آنجا که اردشیر در گفتگو با سپه سالار ایران می گوید:
چو پیروز گردی زکس خون مریز
که شد دشمن بد کنش در گریز
چو خواهد زدشمن کسی زینهار
تو زنهار ده باش و کینه مدار
۱. رعایت مال و اموال مردم که جزو حقوق مکتسبه ی آنان است، از شاخصه های مهم حفظ حقوق شهروندی و رعایت حقوق بشر در شاهنامه است. “این امر در بیشتر قسمت های شاهنامه مشاهده می شود. شاهان و فرمانده هان به پرهیز از غارت مردم و آزار نرساندن به آنان بسیار تاکید می ورزیده اند. رعایت حقوق انسان ها اصلی بوده است که بیشتر شاهان و پهلوانان به آن پایبند بوده اند” .
در جاهای مختلفی از شاهنامه به حفظ حقوق مادی مردم تأکید شده است و این حق به عنوان حقی از حقوق بشری مورد حمایت جامعه و حاکمیت بوده است. موارد بیشتری از مصادیق احترام به حقوق بشر در شاهنامه وجود دارد که در اینجا فرصت پرداختن به همه ی آنها نیست.
منابع:
۱. قاسمی بهنام ، انصاریان مجتبی ، “نگاهی تازه به متون حماسی”، هشتمین همایش ملی متن پژوهی ادبی، آذرماه ۱۳۹۸.
۲. رسولی، محمد، نگاهی به حقوق زنان، نشر سمرقند، ۱۳۹۵، چاپ سوم.
۳. طالع، هوشنگ، تاریخ ایران کهن، نشر سمرقند، ۱۳۹۶.