«حاکمیّتِ یوغ» و «حکومت دروغ»فرگرد۱۹۸۷

آن جا که «تدلیس، یار» است و «پُلیس،بسیار»،

«دنیّت،ارزان» است و «امنیّت،لرزان»!

در شهری که «بیعار،زیاد» است و «بیمار درحال ازدیاد»،

«طبیبان برای پول»کارمی‌کنند و «عوامفریبان برای تیول»!

در دیاری که «رسانه‌ها یار حکومت»اند و «خزانه‌ها در اختیار حاکمیّت»،

مسئولان برای مردم «یوغ می‌جویند» و «دروغ می‌گویند».

در سرزمینی که «توهُّم،آیین» شده و «مردم بی‌دین» ،

«اهل منابر،فاسد»اند و «مَهلِ مقابر،کاسد».

در روزگاری که «دستبوسی،رواج»دارد و «چاپلوسی،حراج»،

«احمق‌ها،مسئول»اند و «برحق‌ها،معزول»!

در کشوری که «پینۀ پیشانی» و «پیشینۀ پریشانی» ارزش دارد،

«لاشخور از انبانِ آخور»می‌خورد و «تحجُّر،نانِ تظاهُر»!

و در هر جامعه که «شهریاران، سرمستند»،«شهروندان،تهیدست‌اند»!

☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃🌸☘️🌺🍃

یوغ: چوبی که موقع شخم‌زدن روی گردن گاومی‌گذارند

دنیّت:پستی،حقارت

تدلیس: عوام‌فریبی

کاسد: بی‌رونق،ناروا،بی‌رواج

مَهل: نرمی و آهستگی

دانلود رایگان کتاب ها و دیگر آثار این قلم در کانال گزین گویه های مطهر

https://t.me/nedayemotahar

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

7 − 7 =

پربازدیدترین ها