مهدی آقائی با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : در نقطهای از تاریخ صنعت نفت ایستادهایم که دیگر «تصمیمگیری» صرفاً حاصل سالها کار میدانی یا نشستن پشت میزهای مدیریتی نیست. تجربه هنوز مهم است، اما دیگر کافی نیست. دادهها هر روز بیشتر میشوند، هزینهها حساستر شدهاند و اقتصاد، بیرحمانهتر از همیشه، اشتباه را جریمه میکند. اینجاست که سه ضلع تجربه، داده و اقتصاد به هم میرسند؛ نه در تئوریهای دانشگاهی، بلکه در قلب میدانهای واقعی نفت و گاز.
سالها پیش، یک تصمیم اشتباه در حفاری یا توسعه مخزن شاید فقط چند روز تأخیر ایجاد میکرد. امروز همان تصمیم میتواند میلیونها دلار زیان، از دست رفتن بازار، یا حتی حذف یک شرکت از رقابت جهانی را رقم بزند. بازار انرژی دیگر صبر ندارد. سرمایهگذار، دولت و حتی افکار عمومی، همه به یک چیز نگاه میکنند: بازده اقتصادی.
در این فضای فشرده، دادهها نقش قاضی را بازی میکنند. دادههای عملیاتی، داده های چاه پیمایی، رفتار مخزن، نرخ تولید، افت فشار و حتی خطاهای انسانی، همه تبدیل به اعدادی شدهاند که اگر درست خوانده شوند، آینده را زودتر و روشن تر از رقبا نشان میدهند. اما داده بهتنهایی معجزه نمیکند. داده خام، اگر با تجربه مهندسی ترکیب نشود، فقط یک انبار شلوغ از اطلاعات است.
اینجاست که تجربه دوباره معنا پیدا میکند؛ نه بهعنوان یک ابزار سنتی، بلکه بهعنوان مفسر داده. مهندسی که سالها میدان را دیده، میفهمد کدام الگو واقعی است و کدام فقط یک نویز آماری. هوش مصنوعی میتواند پیشبینی کند، اما این تجربه است که میداند کدام پیشبینی ارزش اقدام دارد و کدام فقط یک هشدار زودگذر است.
اما ضلع سوم این مثلث، شاید تعیینکنندهترین آنها باشد: اقتصاد. هیچ تصمیم فنیای، بدون توجیه اقتصادی، دیگر قابل دفاع نیست. افزایش تولید اگر سودآور نباشد، بیمعناست. کاهش ریسک اگر هزینه را بالا ببرد، پذیرفته نمیشود. اما امروز سؤال اصلی این نیست که «آیا میتوانیم؟» بلکه این است که «آیا صرفه اقتصادی دارد؟»
شرکتهایی که زودتر این واقعیت را پذیرفتهاند، حالا بازی را جلوتر از بقیه میبینند. آنها از داده برای کاهش عدم قطعیت استفاده میکنند، از تجربه برای جلوگیری از تصمیمهای کور، و از اقتصاد برای اولویتبندی. نتیجهچه می شود؟ پروژههایی کوتاهتر، تصمیمهایی دقیقتر و سرمایهگذاریهایی که بازگشتپذیرند.
در مقابل، جایی که یکی از این اضلاع حذف میشود، بحران آغاز میشود. تجربه بدون داده، تبدیل به حدس میشود. داده بدون تجربه، گمراهکننده است. و هر دو بدون اقتصاد، جز اتلاف منابع ثمره ای نخواهند داشت . آینده صنعت نفت، نه در حذف گذشته، بلکه در ترکیب هوشمندانه آن با ابزارهای جدید ساخته میشود.
این فقط یک تغییر تکنولوژیک نیست؛ یک تغییر ذهنیت است. ذهنیتی که میپذیرد در دنیای امروز، برنده کسی است که بتواند هم میدان را بفهمد، هم عدد را، و هم بازار را. و درست در همین نقطه است که داستان اصلی صنعت نفتِ آینده شروع میشود.
مهدی آقائی
پژوهشگر حوزه نفت و انرژی | علم داده و هوش مصنوعی
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع