طرح TRIPP آمریکا با ایجاد کریدور زنگزور بهظاهر برای صلح، در واقع تلاشی برای تسلط بر قفقاز جنوبی، محاصره ایران، طرد روسیه و تضعیف حاکمیت ارمنستان است.
دیروز جمعه، کاخ سفید میزبان دیداری حساس میان دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان، و الهام علیاف، رئیسجمهور جمهوری آذربایجان بود. دیداری که به ظاهر با هدف امضای توافقنامه صلح میان ارمنستان و آذربایجان بر سر مناقشه قرهباغ برگزار میشود، اما در حقیقت بخشی از یک استراتژی کلانتر از سوی آمریکا برای تسلط بر قفقاز جنوبی و به حاشیه راندن ایران و روسیه، دو قدرت سنتی منطقه بود. نقطه کانونی این نشست، طرحی با عنوان «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بینالمللی» (TRIPP)بود که با تمرکز بر ایجاد کریدور جعلی زنگزور در منطقه سیونیک ارمنستان، نهتنها به دنبال بازتعریف نظم منطقهای، بلکه به دنبال تهدید منافع حیاتی ایران وروسیه بهطور مستقیم است. از همین روی این دیدار و طرحهای مرتبط با آن، نه گامی به سوی صلح، بلکه توطئهای برای حذف مسکو از معادلات منطقه و محاصره ژئوپلیتیکی ایران و تضعیف جایگاه آن در قفقاز جنوبی است. در این بین نباید از نقش پاشینیان و علیاف به عنوان دو لبه یک قیچی در این بازی، بهعنوان ابزارهایی در خدمت منافع آمریکا را از نظر دور داشت.
طرح TRIPP: پوششی برای سلطه آمریکا
به گزارش اقتصاددان به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان ، طرح «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بینالمللی» (TRIPP) بهعنوان محور اصلی مذاکرات سهجانبه معرفی شده و ظاهراً با هدف حل مناقشه میان ارمنستان و آذربایجان از طریق ایجاد کریدوری در منطقه سیونیک ارمنستان طراحی شده است. این کریدور ۴۳ کیلومتری، که نخجوان را به سرزمین اصلی آذربایجان متصل میکند، بهعنوان یک پروژه تجاری و زیرساختی معرفی شده و قرار است تحت مدیریت شرکتهای خصوصی آمریکایی، بدون حضور نظامی مستقیم ایالات متحده، اداره شود. با این حال، از منظر ایران، این طرح چیزی بیش از یک پروژه اقتصادی است و در واقع تلاشی برای تحکیم سلطه آمریکا بر قفقاز جنوبی و قطع شریانهای استراتژیک ایران و روسیه محسوب میشود. اسناد کلیدی که قرار است در این نشست امضا شوند، شامل بیانیه مشترکی برای رسمیت بخشیدن به عادیسازی روابط میان باکو و ایروان، توافقنامه صلح دوجانبه، خروج دو کشور از گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا، و یادداشتهای تفاهم دوجانبه با آمریکا برای تقویت روابط اقتصادی است. این اسناد، اگرچه به ظاهر در راستای صلح هستند، اما باید این طرح را، ابزارهای برای تثبیت نفوذ غرب در منطقه و تضعیف حاکمیت ملی ارمنستان و استقلال استراتژیک منطقه دانست.
پیشنهاد اجاره ۱۰۰ ساله کریدور زنگزور به یک شرکت خصوصی آمریکایی، که از سوی مقامات دیپلماتیک ایالات متحده مطرح شده، نشانهای آشکار از تلاش برای کنترل فراسرزمینی این مسیر استراتژیک است که میتواند حاکمیت ارمنستان را به خطر اندازد و کشور را در محاصره ژئوپلیتیکی قرار دهد. این طرح نهتنها صلح پایدار را تضمین نمیکند، بلکه با تبدیل یک مسئله سیاسی به یک پروژه تجاری تحت کنترل آمریکا، زمینه را برای تسلط بلندمدت واشنگتن بر قفقاز فراهم میکند. این اقدام با وعدههای فریبنده اقتصادی و صلح، در واقع به دنبال تغییر موازنه قدرت منطقهای به نفع غرب و به ضرر ایران و روسیه تعریف شده است.
اهداف آمریکا: محاصره ایران و طرد روسیه
دیدار سهجانبه واشنگتن و طرح TRIPP بخشی از یک استراتژی کلان کاخ سفید برای بازتعریف نظم منطقهای در قفقاز جنوبی است که مستقیماً منافع ایران و روسیه را هدف قرار داده است. برخی تحلیلگران این تحرکات را بخشی از راهبرد «آناکوندا» میدانند که با هدف محاصره و تحت فشار قرار دادن ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک ایران طراحی شده است. این استراتژی شامل سه محور اصلی است:
۱- کنترل کریدور زنگزور و قطع شریانهای تجاری ایران: کریدور زنگزور، که بهعنوان بخشی از طرح TRIPP معرفی شده، مسیری استراتژیک برای انتقال انرژی و کالاها از آسیای مرکزی به ترکیه و اروپا ایجاد میکند. این مسیر با دور زدن ایران و روسیه، وابستگی اروپا به منابع انرژی این دو کشور را کاهش میدهد. از منظر ایران، این کریدور نهتنها دسترسی تهران به ارمنستان و مسیرهای تجاری شمال-جنوب را محدود میکند، بلکه با تقویت روابط اقتصادی آذربایجان و ترکیه، موقعیت ایران را در منطقه تضعیف میکند. پیشنهاد اجاره ۱۰۰ ساله این کریدور به یک شرکت آمریکایی، که به معنای کنترل غیرمستقیم آمریکا بر این مسیر است، تهدیدی مستقیم برای امنیت ملی ایران تلقی میشود.
۲- تقویت محور ضدایرانی و ضدروسی: نزدیکی ارمنستان به غرب، بهویژه از طریق رزمایشهای مشترک با آمریکا و تمایل پاشینیان به همکاری با ساختارهای فراآتلانتیکی، نشانهای از چرخش استراتژیک ایروان است که با انتقادات شدید بسیاری از کارشناسان در ایران مواجه شده است.
این روند، همراه با تقویت روابط آذربایجان با اسرائیل و آمریکا، بهویژه از طریق پتانسیل پیوستن به «توافقنامه ابراهیم ۲»، محور جدیدی را در منطقه ایجاد میکند که مستقیماً منافع ایران را تهدید میکند. این محور، با حمایت ترکیه و آمریکا، به دنبال محاصره ایران و کاهش نفوذ آن در قفقاز است.
۳. تضعیف روسیه و بیثباتی منطقهای: از منظری دیگر، طرح TRIPP و دخالت آمریکا در قفقاز، تلاشی برای طرد روسیه از این منطقه استراتژیک است. خروج ارمنستان و آذربایجان از گروه مینسک، که تحت نفوذ روسیه فعالیت میکرد، و جایگزینی آمریکا بهعنوان میانجی اصلی، به معنای پایان نقش سنتی مسکو در قفقاز است. این امر میتواند به کاهش نفوذ روسیه در سازمان پیمان امنیت جمعی و اتحادیه اقتصادی اوراسیا منجر شود، که برای ایران، بهعنوان عضو جدید پیمان اقتصادی اوراسیا میتواند نگرانکننده باشد. کارشناسان روسی و حتی ارمنی هشدار میدهند که این روند میتواند به قطبیسازی بیشتر منطقه و افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی منجر شود.
پاشینیان و علیاف: ابزارهای غرب در قفقاز
نیکول پاشینیان و الهام علیاف، هرچند با انگیزههای متفاوت، بهعنوان ابزارهایی در خدمت اهداف آمریکا در قفقاز عمل میکنند و اقدامات آنها تهدیدی مستقیم برای منافع ایران و روسیه است.
نیکول پاشینیان: خیانت به منافع ملی؟ پاشینیان، که با انتقادات داخلی به دلیل عقبنشینی از ادعاهای تاریخی ارمنستان در قرهباغ مواجه است، به دنبال کسب حمایت غرب برای تضمین امنیت خود در برابر ترکیه و آذربایجان است. این چرخش استراتژیک، که با نزدیکی به آمریکا و دوری از روسیه همراه است، نهتنها حاکمیت ارمنستان را به خطر میاندازد، بلکه این کشور را به یک بازیگر وابسته به غرب تبدیل میکند. واگذاری کنترل کریدور زنگزور به شرکتهای آمریکایی، که به معنای کاهش حاکمیت ارمنستان بر خاک خود است، از سوی تحلیلگران ایرانی بهعنوان «خیانت» پاشینیان به منافع ملی ارمنستان و متحدان سنتیاش، از جمله ایران، تلقی میشود. این اقدام میتواند به ناآرامیهای داخلی در ارمنستان منجر شود و این کشور را به «سوریهای دیگر» تبدیل کند، که پیامدهای منفی برای ایران به همراه خواهد داشت.
الهام علیاف: تقویت محور ضدایرانی علیاف، با بهرهگیری از حمایت آمریکا و ترکیه، به دنبال تثبیت دستاوردهای نظامی آذربایجان در قرهباغ و گسترش نفوذ منطقهای است. نزدیکی باکو به اسرائیل و پیوستن احتمالی به «توافقنامه ابراهیم ۲» تهدیدی مستقیم برای امنیت ایران خواهد بود. تقویت روابط آذربایجان با غرب، بهویژه از طریق کریدور زنگزور، میتواند به افزایش حضور اسرائیل در نزدیکی مرزهای ایران منجر شود. این امر، همراه با تلاش باکو برای تضعیف مسیرهای تجاری ایران، از جمله کریدور شمال-جنوب، بهعنوان بخشی از یک استراتژی ضدایرانی است که با حمایت آمریکا به پیش میرود.
تهدیدات برای ایران: محاصره و انزوا
طرح TRIPP و دخالت آمریکا در قفقاز، تهدیدات متعددی برای ایران به همراه دارد:
محاصره ژئواکونومیک: کریدور زنگزور با قطع ارتباط مستقیم ایران با ارمنستان و مسیر شمال-جنوب، دسترسی تهران به بازارهای اروپا را محدود میکند. این امر، همراه با پروژههایی مانند «کریدور داوود» در کردستان عراق و «کانال بن گورین» در خلیج فارس، بخشی از استراتژی محاصره ایران است که موقعیت ژئواکونومیک آن را تضعیف میکند. تهدیدات امنیتی: حضور شرکتهای خصوصی آمریکایی در کریدور جعلی زنگزور، که برخی آن را پوششی برای استقرار غیرمستقیم نیروهای نظامی میدانند، میتواند به تشدید تنشها در مرزهای شمالی ایران منجر شود. تقویت روابط آذربایجان با اسرائیل نیز تهدیدات امنیتی جدیدی برای ایران ایجاد میکند.
بیثباتی منطقهای: نزدیکی ارمنستان به غرب و کاهش نفوذ روسیه میتواند به قطبیسازی بیشتر قفقاز و افزایش رقابتهای ژئوپلیتیکی منجر شود. این امر میتواند منطقه را به صحنهای برای درگیریهای نیابتی تبدیل کند که ایران را در موقعیت دشواری قرار میدهد.
آیندهای پرمخاطره برای قفقاز و ایران
دیدار سهجانبه واشنگتن و طرح TRIPP، که به ظاهر با هدف صلح و همکاری اقتصادی معرفی شده، توطئهای برای تسلط آمریکا بر قفقاز جنوبی و محاصره ایران و روسیه است. نقش پاشینیان و علیاف، که بهعنوان ابزارهایی در خدمت منافع غرب عمل میکنند، به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است.
آیا قفقاز جنوبی به سوی صلح پایدار حرکت خواهد کرد یا به میدان نبرد جدیدی برای قدرتهای بزرگ تبدیل خواهد شد؟ پاسخ این پرسش در گرو مقاومت در برابر این طرح و حفظ اتحادهای منطقهای است.
چالشها و احتمال عدم موفقیت طرح ترامپ در کوتاهمدت
در کوتاهمدت، طرح ترامپ با موانع سیاسی، اجتماعی و اجرایی مواجه است که میتواند اجرای آن را با اختلال روبرو سازد:
مقاومت داخلی در ارمنستان:
پاشینیان با انتقادات شدیدی در داخل ارمنستان از سوی افکار عمومی مواجه است، بهویژه از سوی گروههای ملیگرا و اپوزیسیون که واگذاری کنترل کریدور جعلی زنگزور به یک شرکت آمریکایی را خیانت به منافع ملی میدانند. از منظر آنان این طرح میتواند حاکمیت ارمنستان بر منطقه راهبردی سیونیک را تضعیف و درنهایت به ناآرامیهای داخلی منجر شود. تحلیلگران ارمنی هشدار دادهاند که این روند ممکن است ارمنستان را به سمت بیثباتی و درنهایت تبدیل شدن به سوریه قفقاز سوق دهد. این ناآرامیها در کوتاه مدت میتوانند مذاکرات صلح را متوقف کرده و اجرای طرح مزبور را به تأخیر بیندازند.
عدم حل مسائل کلیدی میان ارمنستان و آذربایجان:
اگرچه که گفته میشود طرح فوق بر مسائل تجاری متمرکز است، اما اختلافات اصلی میان باکو و ایروان، از جمله وضعیت ۱۲۰,۰۰۰ ارمنی آواره از قرهباغ، آزادی زندانیان ارمنی در آذربایجان، حفاظت از اماکن فرهنگی ارمنی و از همه مهمتر تغییر قانون اساسی ارمنستان همچنان حلنشده باقی ماندهاند. این موضوعات میتوانند در آینده موانعی بزرگ برای امضای توافقنامه صلح عمل کنند و درنهایت توافق صلحی که ترامپ مدعی ایجاد آن است را برهنم بزند.
ابهامات حقوقی و اجرایی:
مدیریت کریدور زنگزور توسط شرکتهای خصوصی آمریکایی، که قرار است طبق قوانین حاکمه ارمنستان عمل کنند، با ابهامات حقوقی و اجرایی بسیاری مواجه است. منابع ارمنی میگویند که ایروان پیشتر گزارشهایی مبنی بر واگذاری این کریدور به آمریکا را رد کرده و آن را «تبلیغات جنگ هیبریدی» خوانده است. این نشاندهنده اطلاع دولت پاشینیان از مقاومت احتمالی در برابر کنترل خارجی است. علاوه بر این، مشخص نیست که چگونه این کریدور بدون حضور نظامی آمریکا ایمن خواهد ماند، بهویژه در منطقهای با تنشهای قومی و سیاسی بالا. این ابهامات میتوانند در کوتاهمدت مانع اجرای پروژه شوند.
نگرانی ایران و واکنش احتمالی:
طبق گفته مقام معظم رهبری و دیگر سران سیاسی و نظامی کشور، کریدور زنگزور تهدیدی مستقیم برای منافع ایران است و تهران با هرگونه تغییر ژئوپلتیکی در مرزهای شمال غرب برخورد خواهد کرد، زیرا دالان تورانی ناتو یا هر طرح جایگزین با نام های مختلف ولی با همان محتوا مسیرهای تجاری شمال-جنوب را قطع کرده و ایران را در محاصره ژئوپلیتیکی قرار میدهد. از اینرو تهران ممکن است در کوتاهمدت با اقدامات دیپلماتیک یا فشارهای منطقهای، مانند تقویت روابط با ارمنستان یا حمایت از گروههای مخالف در ایروان، به این طرح واکنش نشان دهد. این واکنشها میتوانند مذاکرات را پیچیدهتر کرده و اجرای TRIPP را مختل کنند.
چالشها و احتمال عدم موفقیت در میانمدت
در میانمدت، چالشهای ژئوپلیتیکی و اقتصادی میتوانند پایداری طرح ترامپ برای مسیرهای مواصلاتی قفقاز یا همان دالان جعلی زنگزور را به چالشهای عمیقی مواجهه سازد:
افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی با ایران و روسیه:
در چند روز گذشته و پس از عیان شدن طرح ترامپ برای منطقه قفقاز کارشناسان روسی و ارمنی هشدار دادهاند که کنترل کریدور زنگزور توسط آمریکا، نفوذ سنتی روسیه در قفقاز را تضعیف کرده و به محاصره ژئوپلیتیکی ایران منجر میشود.
این امر میتواند به واکنشهای متقابل از سوی مسکو و تهران، مانند حمایت از گروههای مخالف در ارمنستان یا تقویت حضور نظامی در منطقه، منجر شود. از سوی ایران نیز اعتقاد بر این است که اجرایی هرگونه طرحی که در آن حاکمیت دولت ارمنستان بر رزمین از دست برود یا توسط شخص ثالثی اداره شود منجر به خفگی ژئوپلتیکی ایران خواهد شد بر همین اساس در میان مدت این طرح با مخالفتهای سنگین تهران و مسکو مواجهه خواهد شد.
کاهش مشروعیت پاشینیان و بیثباتی در ارمنستان:
پاشینیان، که به دلیل سیاستهای غربگرایانه با بحران مشروعیت داخلی مواجه است، ممکن است در میانمدت با اعتراضات گستردهتری روبهرو شود. منابع ارمنی گزارش دادهاند که واگذاری کنترل کریدور زنگزور به آمریکا بهعنوان «خیانت» تلقی میشود و میتواند به سقوط دولت پاشینیان در یک سال روبه به انتخابات منجر شود. این بیثباتی میتواند اجرای طرح ترامپ را مختل کند، زیرا ارمنستان بهعنوان یکی از طرفهای اصلی این پروژه، نقش کلیدی در موفقیت آن دارد.
حضور چین در منطقه:
طرح مدنظر ترامپ با رقابتهای منطقهای، بهویژه از سوی چین، مواجه است. چین از طریق ابتکار «کمربند و جاده» به دنبال تقویت مسیرهای تجاری در آسیای مرکزی و قفقاز است. رقابت آمریکا با چین میتواند به پیچیدگیهای اقتصادی در اجرای کریدور جعلی زنگزور با همان طرح ترامپ منجر شود، بهویژه اگر چین سرمایهگذاریهای خود را در منطقه افزایش دهد. البته که این رقابتها میتوانند در میان مدت منافع تهران را تامین کند، زیرا تضعیف طرح ترامپ توسط رقبای منطقهای، فرصتهایی برای حفظ نفوذ کشور در منطقه قفقازجنوبی ایجاد خواهد کرد.
عدم پایداری اقتصادی پروژه:
نکته حائز اهمیت در خصوص طرح فوق احتیاج به سرمایهگذاریهای کلان و مدیریت پیچیده است. با توجه به ماهیت تجاری گفته شده از سوی کاخ سفید این پروژه و عدم ارائه تضمینهای امنیتی توسط آمریکا، سرمایهگذاران ممکن است به دلیل ریسکهای بالای منطقهای، از مشارکت در آن خودداری کنند. این دقیقا همان بلایی بود که بر سر طرح چهارراه صلح ایروان آمد.
چالشها و احتمال عدم موفقیت در بلندمدت
در بلندمدت، طرح ترامپ با چالشهای ساختاری و ژئوپلیتیکی مواجه است که میتواند به ناکامی کامل آن منجر شود:
از دست رفتن حاکمیت ارمنستان و بیثباتی منطقهای:
واگذاری کنترل کریدور زنگزور به یک شرکت آمریکایی برای ۱۰۰ سال، که گفته می شود در طرح ترامپ گنجانده شده، میتواند به کاهش دائمی حاکمیت ارمنستان بر خاک خود منجر شود. تحلیلگران ارمنی این اقدام را بهعنوان «کنترل فراسرزمینی» آمریکا تلقی میکنند که میتواند به بیثباتی بلندمدت در ارمنستان و منطقه منجر شود. این بیثباتی میتواند پروژههای زیرساختی مانند TRIPP را غیرقابل اجرا کند، زیرا منطقه سیونیک به مرکز تنشهای قومی و سیاسی تبدیل خواهد شد.
تقویت محور ضدایرانی و ضدروسی:
منابع روسی و ارمنی هشدار دادهاند که طرح ترامپ با تقویت روابط آذربایجان با اسرائیل و ترکیه، محور ضدایرانی جدیدی در منطقه ایجاد میکند. این محور، که با حمایت آمریکا پیش میرود، میتواند به افزایش تنشهای نظامی در نزدیکی مرزهای ایران منجر و در بلندمدت، این امر ممکن است به واکنشهای نظامی یا دیپلماتیک ایران و روسیه منجر شود که اجرای TRIPP را به خطر میاندازد. از منظر ایران، روسیه و مخالفان دولت فعلی ارمنستان این طرح نهتنها صلح را تضمین نمیکند، بلکه منطقه را به صحنهای برای درگیریهای نیابتی تبدیل خواهد کرد.
کاهش نفوذ آمریکا در صورت شکست دیپلماتیک:
کارشناسان بینالمللی بر این عقیده هستند که موفقیت طرح ترامپ به توانایی آمریکا در مدیریت روندهای پیچیده منطقه قفقاز بستگی دارد. اگر این طرح به دلیل مقاومت داخلی در ارمنستان، واکنشهای ایران و روسیه، یا رقابت با چین شکست بخورد، جایگاه آمریکا در قفقاز تضعیف خواهد شد. این امر میتواند به بازگشت نفوذ روسیه و حتی افزایش نقش چین در منطقه منجر شود، که این امر از منظر برخی سیاسیون و کارشناسان داخلی فرصتی برای احیای موازنه قدرت خواهد بود.
پیامدهای زیستمحیطی و اجتماعی:
اجرای کریدور جعلی زنگزور با نامهای دیگری همچون طرح ترامپ نیازمند تغییرات زیرساختی گسترده در منطقه سیونیک است که میتواند به مشکلات زیستمحیطی و جابهجایی جوامع محلی منجر شود. منابع ارمنی به نگرانیهای اجتماعی و زیستمحیطی در این منطقه اشاره کردهاند که میتواند به اعتراضات گسترده طولانی مدت منجر شود. که البته این امر میتواند بهعنوان ابزاری درجهت فشار بر دولت ارمنستان از دستگاههای مختلف کشور استفاده شود.
بهره سخن
در نهایت این طرح نهتنها حاکمیت ارمنستان را به خطر میاندازد، بلکه با قطع شریانهای استراتژیک ایران، امنیت ملی و موقعیت ژئوپلیتیکی آن را تهدید میکند. در حالی که آمریکا با وعدههای صلح و رفاه به دنبال بازتعریف نظم منطقهای است، ایران و روسیه با چالشهای جدیدی مواجه شدهاند که نیازمند واکنشهای قاطع و هماهنگ است.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع