عیسی دیرانی خبرنگار اقتصاددان هرمزگان با درج یادداشتی نوشت :تورم، تنها یک عدد در گزارشهای اقتصادی نیست؛ صدایی ناهنجار و زشت است که هر روز در گوش زندگی مردم طنین میاندازد. صدایی که آرامش سفرهها را بر هم میزند، برنامهریزی را ناممکن میکند و امید را بهتدریج فرسوده میسازد. این صدا، اگرچه بلند و آزاردهنده است، اما گویی برای برخی شنیده نمیشود.
مردم هر روز با این واقعیت زندگی میکنند: قیمتها بالا میروند، قدرت خرید پایین میآید و آینده مبهمتر میشود. تورم، بیصدا اما عمیق، بر کیفیت زندگی اثر میگذارد؛ از آموزش و سلامت گرفته تا امنیت روانی خانوادهها. در چنین شرایطی، پرسش اساسی این است: مسئولان در کدام نقطه از این سرزمین زیبا، با این همه سرمایه خدادادی، زندگی میکنند که این صدای ناهنجار را نمیشنوند؟ یا اگر میشنوند، چرا برای مهار آن، دستکم با تدبیر، برنامهریزی و شیبی ملایم، اقدام مؤثری صورت نمیگیرد؟
به نظر میرسد فاصلهای عمیق میان واقعیت زندگی مردم و اتاقهای تصمیمگیری شکل گرفته است؛ فاصلهای که هر روز عمیقتر میشود. وقتی سیاستها با زیست روزمره مردم همنوا نباشد، نتیجه چیزی جز بیاعتمادی و فرسایش سرمایه اجتماعی نخواهد بود. تورمِ مهارنشده، نهتنها اقتصاد، بلکه پیوند میان مردم و حاکمیت را نیز تضعیف میکند.
انتظار مردم پیچیده یا غیرواقعبینانه نیست. آنان نه معجزه میخواهند و نه وعدههای بزرگِ بیپشتوانه. خواسته اصلی، شنیدهشدن است؛ پاسخگویی شفاف، پذیرش مسئولیت، و تلاشی صادقانه برای خاموشکردن این صدای آزاردهنده. مدیریت تورم، نیازمند برنامهای منسجم، هماهنگی نهادی، پرهیز از تصمیمهای مقطعی و توجه به پیامدهای اجتماعی سیاستهای اقتصادی است.
این سرزمین، سرشار از ظرفیتهای انسانی و طبیعی است. اگر این ظرفیتها با عقلانیت، شفافیت و همدلی به کار گرفته شوند، میتوان صدای ناهنجار تورم را مهار کرد. اما نخستین گام، شنیدن است؛ شنیدن صدای مردمی که سالهاست زیر فشار این آوای زشت، صبورانه ایستادهاند و هنوز امیدوارند که روزی، این صدا جای خود را به نوای آرامش و ثبات بسپارد.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع