حدود ۱۰ روز از انتشار مصاحبه وزیر امور خارجه با روزنامه فایننشالتایمز و طرح مطالبه غرامت جنگ ۱۲روزه از آمریکا و رژیمصهیونیستی میگذرد اما در این مدت، نهتنها هیچ خبر تازهای از روند پیگیری حقوقی این پرونده از سوی دولت جمهوری اسلامی مخابره نشده، بلکه حتی ناظران و کارشناسان هم چندان به آن نپرداختهاند؛ شرایطی که باعث شد بهسراغ محمدعلی بهمنیقاجار برویم و از این پژوهشگر ارشد حقوق بینالملل بخواهیم تا ضمن توضیح
به گزارش اقتصاددان به نقل از جهانصنعت ، چند و چون طرح شکایت و پیگیری پروندههایی همچون این شکایت حقوقی در نهادهای بینالمللی و مجامع حقوقی، درباره شانس ایران در به نتیجه رساندن این طرح شکایت احتمالی توضیح دهد.
آقای بهمنیقاجار! همانطور که مستحضرید چندی پیش آقای عراقچی در یک اظهارنظر مطبوعاتی از مطالبه غرامت بهعنوان پیششرط ازسرگیری مذاکرات هستهای سخن گفت؛ لطفا توضیح بدهید که روند پیگیری چنین پروندههایی در مجامع حقوقی و نهادهای بینالمللی از چه قرار است؟
باید توجه کرد که از نظر حقوق بینالملل هر کشوری که عمل متخلفانهای در حقوق بینالملل انجام دهد، حقوق بینالملل را نقض کرده و در مقابل تخلفی که مرتکب شده، دارای مسوولیت بینالمللی است و باید هزینه خسارتی را که به کشور دیگر وارد کرده، بپردازد. این امر از اصول و قواعد عام حقوق بینالملل است؛ بنابراین وقتی آمریکا به ایران حمله کرد، قطعا عملی مغایر حقوق بینالملل انجام داده است و در برابر این اقدام مسوولیت دارد. در ارتباط با سازوکار اجرایی موجود برای پیگیری و دریافت غرامت، باید بگویم که سازوکار اجرایی قابلتوجهی برای دریافت غرامت وجود ندارد و واقعیت این است که تنها از طریق مذاکره میتوان چنین پروندهها و مطالبههایی را به نتیجه رساند. دیوان بینالمللی دادگستری براساس عهدنامه مودت ۱۹۵۵ میان ایران و آمریکا صلاحیت بررسی دعاوی عمدتا تجاری میان ایران و آمریکا را داشت اما به هر حال حتی در صورتی که امکان حل دعاوی غیرتجاری نیز وجود داشت، در حال حاضر با خروج ایالات متحده در دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ، دیگر امکان بررسی اختلافات برای این دیوان نیز وجود ندارد. هرچند اساسا ماهیت این پرونده از جنس آن دسته از پروندههای تجاری نیست که براساس عهدنامه مودت قابل پیگیری بود. فارغ از این، راهکار دیگر میتوانست شورای امنیت باشد که با توجه به حق وتوی آمریکا در این نهاد بینالمللی، پیگیری مطالبه از این کشور از طریق طرح دعوی و شکایت به شورای امنیت نیز عملا ناممکن است. در نتیجه به طور کلی باید بگوییم که امکان بررسی این دعوی از مجاری سازمان ملل وجود ندارد. در نتیجه به عقیده من تنها راه موجود برای دریافت غرامت از آمریکا، راهحل دیپلماتیک و حضور پای میز مذاکره است.
بحث مهم دیگر در بحث دریافت غرامت جنگ ۱۲روزه، مربوط به خسارت فراوانی است که ازسوی رژیمصهیونیستی و در طول آن ۱۲روز به کشور وارد شد. حال در شرایطی که دولت جمهوری اسلامی اساسا این رژیم را به رسمیت نمیشناسد، آیا سازوکاری وجود دارد که ایران از آن طریق، موضوع را مورد پیگیری قرار دهد؟!
یک نکته مهم در این بحث این است که حتی اگر دولت ایران، رژیمصهیونیستی را به رسمیت نشناسد هم در واقعیت ماجرا یعنی اینکه رژیمصهیونیستی بهعنوان یک بازیگر در سطح بینالملل به کشور ما خسارت وارد کرده، ایجاد نمیشود. بنابراین دولت ایران میتواند علیه دیگر دولتها شکایت کرده و مطالبه غرامت کند. باید توجه کرد که رژیمصهیونیستی به شکل دوفاکتو (حاکم عملی) وجود دارد، هرچند از نظر دولت ایران، این رژیم فاقد مشروعیت بوده و نامشروع است ولی نمیتوان وجود آن را نادیده گرفت. به بیان دیگر، همانطور که در شورای امنیت و مجمع عمومی، بارها اعتراض خود را علیه این رژیم ثبت کردهایم، پس به لحاظ تئوریک امکان طرح دعوی منتفی نیست. با این همه اما نکته اصلی این است که بهتعبیری همانطور که در بحث دریافت غرامت از آمریکا به این دلیل که سازوکار عملی برای دریافت غرامت وجود ندارد، نمیتوان به نهادهای بینالمللی مراجعه کرد. درخصوص خساراتی که رژیمصهیونیستی به ایران زده نیز چون سازوکاری موجود نیست، نمیتوان امیدوار بود. به بیان دقیقتر تنها اقدام عملی و قابل پیگیری در این رابطه، این است که براساس ماده (۱۲) اساسنامه روم، علیه مسوولیت کیفری فرماندهان اقدام کنیم که در این خصوص هم بحث محکومیت دولت و دریافت غرامت مطرح نیست، بلکه صرفا بحث محکومیت کیفری و معطوف به افراد است.
گذاشتن شرط دریافت غرامت برای انجام مذاکره چه تاثیری بر راهبرد سیاسی کشور دارد؟! در واقع به نظر شما آیا این پیششرط میتواند بهلحاظ سیاسی بر روند مذاکرات تاثیر بگذارد؟
به عقیده من، طرح این مسائل تنها باعث سختتر شدن مذاکره خواهد شد؛ هرچند ایران حق ابراز چنین درخواستی را دارد اما با توجه به شرایط، این درخواست تنها ما را از بازگشت سریعتر به میز مذاکره و ازسرگیری فوری گفتوگوها دورتر میکند و متعاقبا امکان دریافت غرامت را هم کاهش مییابد. به عقیده من نباید مطالبه غرامت را بهعنوان پیششرط ازسرگیری مذاکرات عنوان کرد؛ بلکه میتوان آن را میان مفاد مورد بحث در مذاکره جای داد تا به شکل موثرتری پیگیری شود.
وضعیت برای طرف مقابل چگونه است؛ آیا امکان ثبت شکایت و دریافت غرامت از ایران برای رژیمصهیونیستی وجود دارد؟!
متاسفانه باتوجه به آنکه دولت آمریکا مدعی است که ایران جزو کشورهای حامی تروریسم است و دادگاههای این کشور نیز در مواجهه با کشورهایی که در این فهرست قرار دارند، به اصل «مصونیت اموال و دارایی کشورها» قائل نیستند، نمیتوان این احتمال را از اساس منتفی دانست. متاسفانه این دادگاهها، ایران را نیز در ردیف کشورهای حامی تروریسم متهم میکنند و در گذشته نیز رایهایی توسط این دادگاهها در خصوص کشور ما صادر شده است و به نفع شاکیان از اموال کشورمان در ایالات متحده برداشت کردهاند. بنابراین باتوجه به سابقه انجام این دست اقدامات، باید بگویم احتمال پیگیری رژیمصهیونیستی و موافقت آمریکا با دریافت اموال ایران بهعنوان غرامت وجود دارد و دور از ذهن نیست. در پایان باید تاکید کنم که وقوع چنین اتفاقاتی نشاندهنده این است که کشور ما باید کارگروهی حقوقی برای رصد و نظارت بر چنین ادعاهایی علیه منافع ملی تشکیل دهد تا از آسیب دیدن کشور جلوگیری شود.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع