ترامپ و تناقض‌های خود ساخته

علی محمد نمازی با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : جای بسی تأسف است که رئیس‌جمهور کشوری چون ایالات متحده آمریکا، که خود را مهد قانون‌مداری، دموکراسی، آزادی و مدافع نظم جهانی معرفی می‌کند، این‌چنین با رفتاری قلدرمآبانه و خلاف موازین حقوق بین‌الملل، به حقوق تاریخی و هویتی ملت‌ها بی‌اعتنایی می‌کند. تصمیم احتمالی دونالد ترامپ مبنی بر اعلام جعلی نام «خلیج عربی» به جای «خلیج همیشه فارس» در جریان سفر خود به عربستان، نه فقط نشانه‌ای از جهل تاریخی، بلکه اقدامی نمادین برای تحقیر حافظه جمعی ملت ایران و آزمایش واکنش افکار عمومی در لحظه‌ای حساس است.
ترامپ پیش از این نیز در اظهاراتی غیرمسئولانه، از الحاق گرینلند به آمریکا سخن گفت، نام خلیج مکزیک را به «خلیج آمریکا» تغییر داد و حتی پیوستن کانادا را به عنوان”ایالت پنجاه و یکم ” به ایالات متحده را امری «ممکن» توصیف کرد. این‌ها خیال‌پردازی‌های یک فرد نیست؛ بلکه نشانه‌ای است از ساختاری که به‌دنبال بازتعریف مرزهای فرهنگی و سیاسی جهان به‌نفع خود است. اما آن‌چه این ماجرا را خطرناک‌تر می‌کند، نه فقط رفتار ترامپ، بلکه زمینه‌هایی است که ما خود به‌دست داده‌ایم.
آیا واقعاً می‌توان از مسئولیت رفتارهای خام، شعارزده و آکنده از نفرت برخی سیاست‌ورزان رسمی ایران شانه خالی کرد؟ آیا دشمنی فرسایشی و بی‌حاصل با آمریکا که جز انزوا و فقر بیشتر برای ملت ما در پی نداشته، زمینه‌ساز جسارت بیشتر قدرت‌های مداخله‌گر نشده است؟ و آیا بی‌ثباتی در روابط منطقه‌ای، ما را در موقعیتی قرار نداده که حتی برخی از کشورهای عربی کوچک بتوانند با لابی‌گری، بر نامی تاریخی چون «خلیج فارس» چنگ بیندازند؟
هیچ ایرانی آزاده‌ای از نام «خلیج فارس» نمی‌گذرد. این نام، بخشی از شناسنامه تمدن ایرانی است. اما نباید فراموش کنیم که تاریخ، فقط با نام‌ها ساخته نمی‌شود، بلکه با رفتارهای خردمندانه، دیپلماسی قوی، و اعتماد به ملت. ما اگر خواهان حفظ هویت تاریخی خود هستیم، باید با همان قدرت از حقوق انسانی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی مردم خود نیز پاسداری کنیم.
امروز فرصتی‌ست برای تأمل. اگر ترامپ چنین گستاخانه زبان به تحریف تاریخ می‌گشاید، باید بپرسیم که ما چگونه خود را به جایی رسانده‌ایم که حتی او نیز برای غرور ملی ما شاخ و شانه می‌کشد؟ پاسداری از خلیج فارس فقط در واکنش‌های احساسی خلاصه نمی‌شود؛ باید در بازنگری راهبردی سیاست خارجی، در تجدید مناسبات منطقه‌ای، و در پایان دادن به انزوایی جبران‌ناپذیر، معنا پیدا کند.
بیاییم از این جنجال، به جای فرصتی برای فریاد، فرصتی برای اصلاح بسازیم.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفده − هفت =

پربازدیدترین ها