تاریخچه‌ پر فراز و نشیب آموزش و پرورش خوزستان

محمد شریفی

💠 الف: پیش درآمد

آموزش و پرورش نوین در ایران پیشینه‌ای در حدود یک و نیم قرن دارد. نخستین کوشش‌های منسجم برای نوسازی نظام تعلیم و تربیت، به واپسین دهه‌های دوران قاجار بازمی‌گردد؛ زمانی که الگوی سنتی آموزش، متکی بر مکتب‌خانه‌ها و حوزه‌های دینی، دیگر پاسخگوی نیازهای جامعه رو به تحول نبود.

در آن دوران، مکتب‌خانه‌ها به آموزش قرآن، خوش‌نویسی، حساب، ادبیات فارسی و گاه مفاهیم ابتدایی فقه می‌پرداختند. ساختاری که هرچند گسترده اما پراکنده، غیراستاندارد و فاقد نظارت رسمی بود.

نقطه عطف در سیر تحول آموزش را باید در تأسیس دارالفنون در سال ۱۲۳۰ خورشیدی (۱۸۵۱ میلادی) دانست؛ مدرسه‌ای مدرن به‌دست امیرکبیر، با هدف آموزش علوم جدید مانند طب، مهندسی، توپخانه و زبان‌های خارجی. دارالفنون الگویی شد برای نسل‌های بعدی مدارس مدرن در ایران، و نخستین گام واقعی در گذار از آموزش سنتی به آموزش نوین بود.

با تصویب قانون تشکیل وزارت معارف در سال ۱۲۸۶، نخستین گام برای ورود دولت به عرصه آموزش برداشته شد. این دخالت قانونی، زمینه‌ساز ساختارسازی، برنامه‌ریزی و گسترش نهادهای رسمی آموزشی گردید.

دوران سلطنت رضاشاه پهلوی (۱۳۰۴–۱۳۲۰) را باید دوران تثبیت ساختار نوین آموزش در ایران دانست. در این دوره، موارد زیر رخ داد:

▫️تأسیس مدارس دولتی در شهرها و مراکز بخش‌ها

▫️اجباری‌شدن آموزش ابتدایی

▫️تأسیس دانشسراهای مقدماتی برای تربیت معلم

▫️توسعه آموزش دختران و مدارس ویژه آنان

▫️پالایش زبان آموزش از طریق تأسیس فرهنگستان زبان فارسی

▫️اعزام دانشجویان به کشورهای اروپایی

در این دوران، آموزش عمومی نه تنها ابزار مدرنیزاسیون بلکه بخشی از سیاست‌های تمرکزگرایانه حکومت محسوب می‌شد. نهادهای مذهبی، به‌تدریج جای خود را به نظام آموزشی دولتی دادند.

دهه ۱۳۴۰؛ انقلاب سفید و جهش آموزشی

با آغاز اصلاحات ارضی و اجرای انقلاب سفید در دهه ۱۳۴۰، آموزش و پرورش به شکلی گسترده در اولویت سیاست‌گذاری دولت قرار گرفت. مهم‌ترین ویژگی‌های این دوره عبارت بودند از:

▪️گسترش کمّی مدارس در مناطق محروم

▪️تأسیس مدارس راهنمایی، دبیرستان و هنرستان در شهرهای کوچک

▪️ارتقای سطح آموزش دختران

▪️افزایش نرخ باسوادی، به‌ویژه در میان زنان

▪️تفکیک وزارت فرهنگ به دو بخش «آموزش و پرورش» و «فرهنگ و هنر» در سال ۱۳۴۳

▪️تأسیس دانشگاه‌های استانی از جمله در اهواز و آبادان

🔸 ب:خوزستان؛ از آغازگران آموزش نوین

استان خوزستان از نخستین مناطق کشور بود که گام در مسیر آموزش نوین نهاد. تأسیس مدرسه «محمدیه» در شوشتر در سال ۱۲۹۴ خورشیدی، سرآغازی بود بر تحولی تازه. دو سال بعد، مدرسه ملی «احمدیه» نیز با حمایت تجار و نیکوکاران شوشتری تأسیس شد.

با انتقال مرکز استان از شوشتر به اهواز در سال ۱۳۰۴، اداره معارف نیز به این شهر منتقل گردید. در دهه‌های ۱۳۱۰ و ۱۳۲۰، روند گسترش آموزش در استان شتاب بیشتری گرفت. از جمله اقدامات مهم این دوره:

🔸تأسیس دانشسرای پسران اهواز (۱۳۱۳)

🔸تأسیس دانشسرای دختران اهواز (۱۳۱۸)

🔸ایجاد ادارات فرهنگ در بهبهان، دزفول، شوشتر، مسجدسلیمان، رامهرمز، آبادان، خرمشهر و سایر شهرها

تا سال ۱۳۳۲، استان خوزستان دارای ۱۱ اداره فرهنگ مستقل بود. در سال ۱۳۴۶، این نهادها با ساختاری متمرکز، زیر عنوان «اداره کل آموزش و پرورش خوزستان» سازمان‌دهی شدند.

از چهره‌های برجسته آموزش استان در پیش از انقلاب می‌توان به خانم اشرف مهشت، نخستین زن مدیرکل این نهاد اشاره کرد.که در نوشتاری مفصل در آینده به آن خواهم پرداخت۔

🔹 ج:جنگ تحمیلی؛ ایستادگی با دستان خالی و تاثیر آن برفرایند نظام آموزشی در خوزستان

آغاز جنگ تحمیلی در شهریور ۱۳۵۹، هم‌زمان با بازگشایی مدارس، آموزش و پرورش خوزستان را دچار بحرانی بی‌سابقه کرد. مدارس در شهرهایی چون آبادان، خرمشهر، شوش، هویزه و سوسنگرد تعطیل شدند. هزاران دانش‌آموز و معلم به استان‌های دیگر پناه بردند.

رخدادهای تلخ این دوران، بر حافظه جمعی استان سایه انداختند:

۲ مهر ۱۳۵۹: بمباران اداره آموزش و پرورش آبادان و شهادت ۲۵ فرهنگی

۴ آبان ۱۳۶۲: حمله موشکی به مدرسه شهید پیروز در بهبهان و شهادت ۷۴ دانش‌آموز و معلم

شرایط بحران جنگ،
اداره کل آموزش و پرورش خوزستان را ناگزیر کرد که در یکی از مدارس غرب اهواز مستقر شود و فعالیت خود را از زیرزمین ادامه بدهد. بسیاری از مدارک، اسناد و تجهیزات آموزشی از میان رفت و روند تعلیم مختل شد. با حمایت سایر استان‌ها، بخشی از وظایف تربیت معلم به مراکزی در اصفهان و یزد واگذار گردید.
پس از پایان جنگ، آموزش و پرورش استان با تلاشی جدی روند بازسازی را آغاز کرد. اما زیرساخت‌های فرسوده، کاهش اعتبارات، مهاجرت نخبگان و عقب‌ماندگی تاریخی سبب شد روند توسعه آموزشی همچنان کند و پرچالش باقی بماند.

💠 د: مدیران کل آموزش و پرورش خوزستان پس از انقلاب

۱- سید محمد کیاوش
۲- سید موسی بلادیان
۳- حسین وزیری
۴- سید موسی بلادیان (دوره دوم)
۵- سید رسول موسوی
۶- دکتر عباس حیصمی
۷- عبدالرسول عمادی
۸- سید محمدجواد رضوی
۹- غلامحسین درآسیابی
۱۰-زنده یاد قدرت الله رشیدی پور(سرپرست)
۱۱- رحمان فلاحی
۱۲- محمد تقی‌زاده
۱۳- مهدی رفیعی دهکردی (سرپرست)
۱۴- کورش مودت
۱۵- مسعود حمیدی نژاد
۱۶- عبدالله حبیبی
۱۷-ناصر علی‌فر (مدیرکل کنونی)

در نوشتارهای بعدی فراز و فرود های مدیران کل آموزش و پرورش خوزستان ، پس از پیروزی انقلاب به ترتیب مورد واکاوی و نقد قرار خواهند گرفت۔

🔸 ه: شاخص‌های آموزشی نگران کننده آموزش و پرورش خوزستان

با وجود پیشگامی تاریخی خوزستان در حوزه آموزش و برخورداری از منابع غنی نفت، گاز و صنعت، امروز استان در بسیاری از شاخص‌های آموزشی در رده‌های پایین کشوری قرار دارد. از جمله چالش‌های مهم:

▫️کمبود شدید معلم در مقاطع ابتدایی و متوسطه

▫️فرسودگی زیرساخت‌ها و مدارس کپری در مناطق روستایی

▫️نرخ بالای ترک تحصیل در مقاطع متوسطه

▫️نابرابری آموزشی بین مناطق برخوردار و مناطق محروم

▫️مهاجرت معلمان و مدیران متخصص به سایر استان‌ها

▫️سقوط رتبه های آموزشی در مقایسه با سایر استان ها و در انتهای جدول قرار گرفتن خوزستان

در دهه‌های پایانی سلطنت پهلوی، استان خوزستان جایگاه ممتازی در نظام آموزشی کشور داشت:

دارای مدارس نمونه، دبیرستان‌های علمی و هنرستان‌های فنی پیشرفته

پیشتاز در تأسیس دانشسراهای تربیت معلم

برخوردار از دانشگاه‌های معتبر در اهواز، آبادان و دزفول

دارای بالاترین نرخ سواد در میان استان‌های جنوبی ایران

اما امروز، همان استان، با انبوهی از مسائل انباشته در حوزه آموزش، نیازمند بازنگری بنیادین در سیاست‌گذاری و تخصیص منابع است

🔹 و: جمع‌بندی و چشم‌انداز آینده آموزش و پرورش خوزستان

تاریخ آموزش و پرورش در خوزستان، بازتابی از فراز و فرودهای یک قرن تحول اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در ایران است؛ از مکتب‌خانه‌های سنتی و مدارس ملی تا دارالفنون و دانشسراهای پیشرو، و از روزهای پررونق پیش از انقلاب تا دوران جنگ و بازسازی.

با وجود این پیشینه درخشان، امروز آموزش و پرورش استان با چالش‌هایی روبه‌روست که نه حاصل یک‌باره، بلکه نتیجه‌ سال‌ها انباشت مشکلات مزمن است؛ مشکلاتی همچون کمبود نیروی انسانی متخصص، فرسودگی زیرساخت‌ها، افت کیفیت آموزشی، نابرابری منطقه‌ای، تمرکزگرایی در تصمیم‌گیری، و مهاجرت معلمان و دانش‌آموزان مستعد.

اما همچنان، ظرفیت‌ها و فرصت‌هایی برای بازگشت به مسیر توسعه وجود دارد:

خوزستان با برخورداری از منابع مالی عظیم (نفت، پتروشیمی و بنادر)، توان تأمین بخشی از نیازهای آموزشی خود را دارد، مشروط بر آنکه این منابع به درستی تخصیص یابند.

نیروی انسانی جوان و تحصیل‌کرده در استان، پتانسیل بالایی برای بازیابی جایگاه علمی خوزستان فراهم می‌آورد، اگر بسترهای انگیزشی و حمایتی برای معلمان و دانش‌آموزان فراهم شود.

تمرکز بر عدالت آموزشی، به‌ویژه در مناطق محروم، می‌تواند شکاف‌های عمیق منطقه‌ای را کاهش داده و انسجام اجتماعی را تقویت کند.

بهره‌گیری از فناوری‌های نوین آموزشی، فرصت‌هایی بی‌سابقه برای غلبه بر محدودیت‌های جغرافیایی و تجهیز مدارس فراهم آورده است.

بازگشت خوزستان به جایگاه پیشرو خود در عرصه آموزش، نیازمند اراده‌ای ملی، مدیریتی توانمند و مشارکتی گسترده میان دولت، مردم و نهادهای مدنی است. تجربه تاریخی این استان گواه آن است که با همدلی، دوراندیشی و برنامه‌ریزی هدفمند، می‌توان از دل بحران‌ها، افق‌های تازه‌ای برای نسل‌های آینده گشود.

محمد شریفی
۲۷ مهر ۱۴۰۴

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار × چهار =