تاثیرات فیلترینگ بر فروپاشی امنیت روانی نسل‌ زِد

فاطمه عباسی در گزارشی به بررسی تأثیرات فیلترینگ بر نوجوانان ایرانی و افزایش استفاده از فیلترشکن‌ها پرداخته و به چالش‌های حقوقی، روانی و اجتماعی ناشی از این وضعیت اشاره می‌کند.

کافی است یک روز بعدازظهر به هر جمع دوستانه‌ نوجوانان سرک بکشید؛ همه با VPNهایی که نام‌های عجیب دارند مشغول گوشی‌های خود هستند و از تلگرام و اینستاگرام تا بازی‌های آنلاین، دنیایی در دست‌شان است که ما از آن خبر نداریم. فیلترینگ آنها را از خطر دور نکرده بلکه کنجکاوتر کرده است. حالا بچه‌های ۱۰تا۱۷ساله ایرانی نه در اینترنتِ ایمن و هدایت‌شده بلکه در جهانی تاریک و بی‌نظارت پرسه می‌زنند. در خانه‌ها والدین یا نگرانند یا بی‌تفاوت؛ بیشترشان نمی‌دانند فرزندشان از چه مسیرهایی وارد فضای‌مجازی می‌شود. در مدارس معلمان از سرعت بلوغ زودرس و اضطراب دانش‌آموزان می‌گویند و در میان کارشناسان هشدارها بالا گرفته است. فیلترینگ گسترده نه تنها از کودکان محافظت نکرده بلکه سلامت روانی‌شان را تهدید می‌کند. محمدمهدی سیدناصری، حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بین‌الملل کودکان در گفت‌وگو با «جهان صنعت نیوز» نگاهی به ابعاد حقوقی، روانی و اجتماعی این بحران آرام اما عمیق دارد.

در عصر دیجیتال کودکی دیگر به سادگی دیروز نیست

به گزارش اقتصاددان به نقل از جهان صنعت ،  او درخصوص گسترش استفاده از فیلترشکن‌ها گفت: در جهان امروز فضای‌مجازی مرزهای واقعیت را درنوردیده و نسلی را پدید آورده که از نخستین سال‌های عمر با اینترنت بازی‌های آنلاین و شبکه‌های اجتماعی خو می‌گیرد. اما پشت این دنیای رنگین تهدیدهایی نهفته است که گاه بی‌صدا اما عمیق‌ترین ضربات را بر ذهن و روان کودک می‌نشاند. یکی از جدی‌ترین این تهدیدها در ایران پدیده فیلترینگ و گسترش استفاده از فیلترشکن‌هاست؛ موضوعی که امروزه به چالشی حقوقی، فرهنگی و تربیتی بدل شده است.

کنجکاوی ممنوعه و اثر فیلترینگ  بلوغ زودرس

سیدناصری ادامه داد: روانشناسان کودک بر این باورند که مغز و روان کودکان توان درک و پردازش محتوای خشونت‌آمیز، مستهجن یا هنجارشکن را ندارند.

هنگامی که فیلترینگ دسترسی طبیعی را مسدود می‌کند و کودکان برای رسیدن به دنیای مجازی ناچار به استفاده از فیلترشکن می‌شوند دروازه‌ای بی‌قفل به خطرناک‌ترین محتواهای جهانی گشوده می‌شود. مواجهه زودهنگام با چنین فضاهایی نه‌تنها موجب بلوغ‌ زودرس ‌جنسی و اضطراب اجتماعی می‌شود بلکه در درازمدت سلامت روان، هویت فرهنگی و امنیت دیجیتال آنان را نیز به خطر می‌اندازد. او گفت: کودک در مواجهه با محتواهای ناسازگار دچار تعارض شناختی، احساس گناه و سردرگمی اخلاقی می‌شود. فیلترینگ بی‌ضابطه به جای محافظت، کنجکاوی و گرایش پنهان کودکان به محتواهای ممنوعه را تشدید می‌کند؛ وضعیتی که در روان‌شناسی از آن با عنوان «مکانیسم جاذبه‌ ممنوعیت» یاد می‌شود. کارشناسان معتقدند فضای‌مجازی نیازمند حکمرانی هوشمند و چندلایه است نه محدودسازی مطلق.

ضعف سیاستگذاری در حقوق کودک

این پژوهشگر حقوق بین‌الملل کودکان خاطرنشان کرد: با وجود اقدامات پراکنده مانند تاسیس «شورای عالی فضای‌مجازی» یا تصویب «قانون جرایم رایانه‌ای» هنوز سیاستی منسجم و مبتنی بر حقوق کودک در ایران شکل نگرفته است. پژوهش‌ها نشان می‌دهند بیش از ۹۷درصد نوجوانان ۱۵تا۱۷‌ساله ایرانی و ۶۳‌درصد کودکان مقطع ابتدایی به فیلترشکن‌ها دسترسی دارند. این ارقام نشانگر ناهماهنگی سیاست‌های فیلترینگ با واقعیت اجتماعی و فروپاشی سازوکارهای نظارتی است. حق بر سلامت(شامل سلامت جسمی، روانی و اجتماعی) در کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل(ماده۲۴) تصریح شده است. در عصر دیجیتال این حق شامل سلامت دیجیتال و امنیت روانی در فضای‌مجازی نیز می‌شود. دسترسی بی‌ضابطه به فیلترشکن‌ها نقض مستقیم این حق است زیرا دولت‌ها موظفند محیطی امن و متناسب با سن برای رشد ذهنی و اخلاقی کودکان فراهم کنند. سیاست‌ها باید مصالح عالیه کودک را محور قرار دهند نه ابزار کنترل سیاسی یا فرهنگی.

تجربه جهانی و راهکارها: ضرورت تغییر رویکرد

ناصری ادامه داد: در بسیاری از کشورهای پیشرفته محدودسازی محتوا براساس رده‌بندی سنی، آموزش والدین و نظام آموزشی انجام می‌شود. اما در ایران فیلترینگ غالبا بر مبنای کنترل سیاسی و بدون ارزیابی روان‌شناختی اجرا می‌شود. نتیجه ظهور «کاربران زیرزمینی» است؛ کودکانی که بدون نظارت در شبکه‌های بی‌هویت جهانی پرسه می‌زنند. سواد رسانه‌ای، آموزش والدین، تنظیم‌گری هوشمند و همکاری میان دولت، شرکت‌های فناوری و نهادهای مدنی تنها راه‌های ممکن برای تحقق «حقوق دیجیتال کودکان» است. این پژوهشگر در پایان گفت: فضای سایبری همانقدر که تهدید است فرصت نیز می‌باشد.

بهره‌مندی از این فرصت نیازمند سیاستی متوازن میان آزادی و مسوولیت است. تصمیم‌گیری درباره فیلترینگ باید براساس حق کودک به رشد سالم، دسترسی ایمن و سلامت روانی انجام شود. دولت، خانواده و جامعه هر سه در برابر نسل‌های زِد و آلفا مسوولند. فیلترینگ گسترده بدون برنامه حمایتی تنها به گسترش فیلترشکن‌ها، افزایش بلوغ زودرس، انزوا و اضطراب در کودکان منتهی می‌شود. اگر امروز به جای «ممنوع‌سازی» به «توانمندسازی» بیندیشیم فردا با نسلی روبه‌رو خواهیم شد که در دنیای دیجیتال گم شده است.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج × چهار =