محاسبه ارزش ریالی تولیدات ۹ شرکت تولیدکننده و مونتاژکننده خودرو که در بورس حضور دارند، و با استفاده از دادههای بانک مرکزی، معادل دلاری آن نشان می دهد جمع فروش دلاری صنعت خودرو، طی سالهای 1370 تا 1401 بالغ بر 418 میلیارد دلار بوده است. اگر این رقم را با کل صادرات کشور مقایسه کنیم، ارزش تولیدات تقریباً معادل ۳۰ درصد از درآمدهای حاصل از صادرات نفتی کشور است. اما آیا این هزینهها باعث پیشرفت شده؟ آیا توان رقابتی برای صادرات ایجاد کردهایم؟ به همین دلیل است که برای واردات خودرو به ایران دندان تیز کردهاند. این واقعیت نهتنها نشاندهنده نابلدی، ناکارآمدی و ناتوانی در ارائه راهبردها و برنامه دقیق برای توسعه این صنعت مهم و پیشران است، بلکه بیانگر هزینهزایی مداوم ساختاری است که همچنان به واردات وابسته مانده و درونزا نشده است. آنچه به عنوان حمایت از صنعت مطرح شده، در عمل تبدیل به مکانیزمی برای تامین مداوم رانت، فرار سرمایه و وابستگی فناورانه شده است. در چنین شرایطی، تداوم فشار برای واردات خودرو و تجهیزات، چه از سوی بخشهایی از دولت و چه از نهادهای ذینفع، نه بهدلیل نفع عمومی، بلکه از منظر منافع اقتصادی پنهان، ساختارهای دلالی و ضعف رقابت داخلی قابل تحلیل است. وابستگی وارداتی در صنعتیترین بخش کشور، شاخصی از ناتوانی در تحقق اهداف صنعتیسازی واقعی در ایران است.
به گزارش اقتصاددان به نقل از جماران ، در نشست انجمن تخصصی قطعهسازان کشور، سیدمحمد بحرینیان، صنعتگر و پژوهشگر باسابقه توسعه، با لحنی تند و شفاف، در سخنانی با عنوان «ضدیت و مسئولیتگریزی فزاینده دولتها و مجالس با تولید و صنعت ایران»، از ناکارآمدی ساختار مدیریتی کشور، سیاستگذاریهای سطحی، درماندگی نظری، فقر اندیشه کاربردی و عدم اهلیت حرفهای تصمیمگیران اقتصادی و بسیاری از مسئولان انتقاد کرد و نسبت به سقوط صنعت ملی هشدار دارد. او تاکید کرد: «عامل اصلی ناکامی کشور، مداهنه و تقلید کورکورانه است؛ نه کمبود منابع.»
سهم ایران در تجارت جهانی در سال ۲۰۲۲ فقط 25 صدم درصد بود
در دوران جنگ تحمیلی این سهم بیش از یک درصد بود
وی در این نشست تخصصی با استناد به تجارب ۵۰ ساله خود و منابع تاریخی و دینی، وضعیت کنونی تولید و صنعت، بهویژه صنعت خودرو و ساختار حکمرانی در اقتصاد را بهشدت مورد انتقاد قرار داد و گفت: «تا زمانی که ساختار دیوانسالاری معیوب اصلاح نشود، تزریق پول فقط اتلاف منابع خواهد بود.» بحرینیان ضمن اظهار تاسف به عملکرد اقتصاد کشور در مقایسه با منابع عظیمی که در اختیار داشته، این واقعیت که هیچ یک از شاخص های مهم اقتصادی کشور در قواره این منابع هنگفت نبوده است را شرم آور دانست و در بیان نمونه ای، توضیح داد: «سهم ایران در تجارت جهانی در سال ۲۰۲۲ فقط 25 صدم درصد بوده است، درحالی که در دوران جنگ تحمیلی این سهم بیش از یک درصد بود.»
عامل اصلی ناکامیهای کشور، مبالغه و مداهنه است
وی با انتقاد صریح از ساختارهای تصمیمگیری کشور و فقر علمی در سطوح مدیریتی، گفت: عامل اصلی ناکامیهای کشور، مبالغه و مداهنه است، بهویژه در وصف مسئولانی که فاقد اهلیت و شایستگی تخصصیاند. متاسفانه دیدهایم بعضی از نمایندگان مجلس حتی برخی از واژههای اقتصادی را نمیتوانستند تلفظ کنند، اما عضو کمیسیون تلفیق بودند! و بسیاری از مسئولان حاضر نیستند حتی یک ساعت وقت گذاشته و تجربه تاریخی هزینهزای کشورمان را مطالعه کنند تا همان اشتباهات تکرار نشود، اما این تکرارها ادامه دارد.
برخی مدیران دولتی گرفتار غرور کاذب هستند
بحرینیان با بیان اینکه متاسفانه برخی مدیران دولتی گرفتار غرور کاذب هستند و به گونه ای رفتار می کنند که گویی برنده جایزه نوبل هستند، در حالی که اقتصاد و صنعت کشور از بیعملی و عدم قدرت تشخیص آنها رنج میبرد. وی با دفاع از صنعت قطعهسازی، گفت: صنایع دفاعی، نفت و حتی خودرو، مدیون صنعت قطعهسازی کشور است، اما امروز گاهی با قیاسهای عوامفریبانه در نهادهای دو قوه کشور، به جای ارائه راه حل مشخص، تفصیلی و دقیق که توانایی انجام آن را ندارند، آن را میکوبند و میگویند چطور میتوانیم موشک بسازیم، اما نمیتوانیم خودرو بسازیم؟ اینها حاضر نیستند مطالعه و تحلیل کنند و راهحل دقیق با جزئیات را ارائه دهند.
صنعت خودرو قربانی چنددستگی و حضور دهها نهاد تصمیمگیر است
این پژوهشگر توسعه دلیل پیشرفت افتخارآمیز صنعت موشکی را «فرماندهی واحد» دانست و افزود: صنعت خودرو قربانی چنددستگی و حضور دهها نهاد تصمیمگیر است. طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، ۲۳ نهاد و سازمان در مدیریت صنعت خودرو دخالت دارند، هرچند ما میگوییم در عمل نزدیک به ۱۰۰ نهاد! برخی برای جلب محبوبیت، لگدی به صنعت خودرو میزنند تا بگویند “ما هم هستیم”؛ اما واقعیت چیز دیگری است؛ دندانهایی برای این صنعت تیز شده تا آن را زمینگیر کنند. در ناتوانی و فقر اندیشه کاربردی در قوه مجریه و قوه مقننه در تبیین، تشخیص مشکل و ارائه راهحل دقیق مبتنیبر برنامه تفصیلی روشن اجرایی، هم عوامل داخلی و هم بیرونی برای ناکامی این صنعت و اتلاف منابع مالی و ارزی کشور، دست به دست هم دادهاند.
بحرینیان با استناد به قرآن و نهجالبلاغه و تفسیر علامه طباطبایی در المیزان برای آیه ۳۶ سوره اسرا، که میفرماید: در هر اعتقاد یا عملی که تحصیل علم ممکن است، پیروی از غیر علم حرام است و در اعتقاد و عملی که نمیشود به آن علم پیدا کرد، زمانی اقدام و ارتکاب جائز است که دلیل علمی آن را تجویز نماید»، پرسید: «آیا امروز این اصل در کشور ما رعایت میشود؟ خیر. در نتیجه بخش مهمی از توسعهنیافتگی کشور را باید از عدم درک این تفسیر مهم دانست.
کشورهای شرق آسیا پذیرفتند که ۴۰۰ سال عقبماندهاند و از نو ساختند
وی از فقر فکری و بیعملی ساختار بوروکراتیک کشور ابراز نگرانی کرد و با ذکر مثالهایی از کشورهای شرق آسیا، گفت: آنها پذیرفتند که ۴۰۰ سال عقبماندهاند و از نو ساختند، ولی ما فکر کردیم بلدیم چه کار کنیم و هنوز کاری نکردهایم و به هیچوجه در اقتصاد جهان دارای قدرت مؤثری نیستیم و فقط با کلمات بازی میکنیم.
ساخت پایدار حکومت تنها با رونق صنعت، تجارت و تولید ملی ممکن است
این صنعتگر برجسته با بیان اینکه ساخت پایدار حکومت تنها با رونق صنعت، تجارت و تولید ملی ممکن است و نه با شعار و پوپولیسم، هشدار داد که با ساختار فعلی کشور نمیتواند با منطق توسعه جهانی رقابت کند. او با اشاره به دیدگاه مولا علی(ع) درباره ساختار اقتصادی و اداری کشور، که قرنها بعد توسط ابن خلدون نیز تأیید شد، گفت: «مولا علی(ع) قرنها پیش، نگاهی به ساختار اقتصادی و اداری کشور داشته است؛ نگاهی که چند سده بعد دانشمند بزرگ اسلامی “ابن خلدون” با درایت تمام از صنعت برای پیشرفت کشورها سخن میگوید و سپس کشورهای پیشرفته غرب، کیمیای پیشرفت و کسب قدرت اقتصادی را در صنعت کشف کردند. اما لشگریان به فرمان خدا دژهای ملت، و زیور زمامداران و عزت دین و مایه امنیتاند و مردم جز بدانها برپا نتوانند بود. اما لشگریان جز با آنچه خداوند از خراج بدانها رساند، استوار نتوانند شد و با این سهم است که برای پیکار با دشمنان نیرو گیرند و به آن در سامان دادن به خود دلگرم شوند و در رفع نیازهایشان پشتگرم. و اما این دو دسته(لشگر و توده مردم) استواری نخواهند یافت، مگر با گروه سوم یعنی قاضیان و کارگزاران و منشیان که قراردادها را استوار کنند و سود مردمان فراهم آرند و مورد اعتماد و امانت مردم در کارهای خصوصی و عمومیاند. و همه اینان استواری نخواهند یافت، مگر به وسیله بازرگانان و صنعتپیشگان که به کار خود به امید سود روآورند و بازارها بدیشان رونق یابد و کار و کسب آنان از دست دیگران ساخته نیست. سپس طبقه پایین از حاجتمندان و درماندگانند که شایسته یاری و کمکاند.
بحرینیان با تاکید بر این نقلقول افزود: به عبارتی اگر صنعتپیشه و بازرگان نباشند، هیچ نظامی پابرجا نمیماند؛ اینها ستونهای واقعی اقتصاد و اقتدار کشورند.
صنعت، پیشران قدرت اقتصادی، توسعه و رفاه و نوآوری است
وی ادامه داد: شرق آسیا و غرب این موضوع را درک کردهاند که صنعت، پیشران قدرت اقتصادی، توسعه و رفاه و نوآوری است، اما در کشور ما و کشورهای توسعهنیافته هنوز درک نشده است.
در مواجهه با برخی کشورها باید با دقت و هوشیاری بیشتری عمل کرد
بحرینیان به رویکرد نادرست نسبت به کشورهایی مانند چین و روسیه که حتی در عرصه سیاسی در مقاطع تاریخی رفتارهای نامناسبی با ایران داشتهاند، به یک بیت شعر آذری اشاره کرد و گفت : از روی پل نامرد رد نشو، بگذار سیل تو را ببرد.» و هشدار داد که در مواجهه با برخی کشورها باید با دقت و هوشیاری بیشتری عمل کرد، زیرا در سیاستگذاریهای صنعتی نیز با رویههایی مواجه هستیم که این ضربالمثل به خوبی آنها را توصیف میکند. این نکته نشان میدهد که در حوزه سیاستگذاری صنعتی نیز نباید سادهلوحانه عمل کرد و باید مراقب نفوذ و تأثیرات پنهان بود.
ما نباید در پناه کسانی قرار بگیریم که بیش ازشش بار در شورای امنیت علیه ما رأی دادهاند
او افزود: ما نباید در پناه کسانی قرار بگیریم که بیش ازشش بار در شورای امنیت علیه ما رأی دادهاند و بیچارگی امروز کشور، نتیجه همین غفلتهاست؛ “در پناه روباه قرار نگیر، بگذار شیر تو را بِدَرَد.” بچههای ما در جنگ، شیران بیشه ایران بودند که به جبهه رفتند و در مقابل اجنبی سر خم نکردند، اما بماند که بعد از جنگ چگونه روباه صفتان آمالها را به انحراف کشیدند!
ایران هنوز گرفتار بوروکراسی معیوب است
این پژوهشگر با اشاره به سندی محرمانه از سازمان اولیه به وجود آورنده اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) که در سال ۱۹۴۴ یعنی یک سال پیش از پایان جنگ جهانی دوم تدوین و در سال ۲۰۰۸ از طبقهبندی محرمانه خارج شده است، گفت: این سند نشان میدهد، آمریکا ۶۵ سال پیش فهم دقیقی از تخریب ساختارهای حکمرانی داشت، درحالی که ایران هنوز گرفتار بوروکراسی معیوب است. یکی از بندهای این سند توصیهای شگفتانگیز دارد و در کشورهای توسعهنیافته به وفور دیده میشود. این سند توصیه می کند «هنگام انتصاب تکالیف کاری، همیشه اول از مشاغل بیاهمیت شروع کنید. مراقب باشید که مشاغل مهم به کارکنان ناکارآمد و ماشینآلات ضعیف واگذار شود.» آیا به راحتی مصداقهای آن احساس یا مشاهده نمیشود؟
این کارشناس توسعه صنعتی سپس با توجه به گفتههای سند سیا، واژه ای را که مورد استفاده قرار می دهد، ارائه داد که در تحلیل وضعیت فعلی ایران راهگشا است و در تعریف واژه «موارد ناخوشایند»، اظهار داشت: این موارد شامل این است که تصمیمگیران در اقتصاد هر کشور تحت نفوذ ذینفعان باشند، یا تصمیمگیران خود ذینفع باشند، یا تحت نفوذ عوامل بیگانه باشند، یا خود عامل بیگانه باشند. حال اگر اینها را کنار بگذاریم، میتوانیم روی قوانین و دستورالعملهایی که امروز ما را به اینجا کشاندهاند فکر کنیم که از روی علم و توانایی، آیندهنگری تدوین نشده و منطقی نیز نداشتهاند.
اگر بخش خدمات بسیار بزرگ باشد، تقاضا برای کالاها از عرضه آن تجاوز کرده، منجر به تورم و کسری موازنه پرداختها خواهد شد
بحرینیان با تکیه بر گفته نوبلیست شهیر اقتصاد، سر آرتور لوئیس، هشدار داد: در برنامهریزی رشد اقتصاد، کسب توازن صحیح کالاها و خدمات حائز اهمیت است، زیرا اگر بخش خدمات بسیار بزرگ باشد، تقاضا برای کالاها از عرضه آن تجاوز کرده، منجر به تورم و کسری موازنه پرداختها خواهد شد.» اما آیا مجالس، دولتها و بخش اقتصادی کشور این موضوع را درک کردهاند؟ چگونه است که امروز بیش از ۸ میلیون راننده در اسنپ و تپسی داریم، درحالی که طبق گزارش عملکرد سال ۲۰۲۴، کل رانندگان اوبر در دنیا ۷ میلیون و ۸۰۰ هزار نفرند و آنهم در بیش از ۱۰ هزار شهر، ولی ما در ۲۳۲ شهر چنین وضعی داریم؟
وی همچنین با اشاره به نقش چهرههای تأثیرگذار توسعه در ایران از جمله مصدق، ابتهاج، گروه عالیخانی، خیامی، گفت: چه پیش از انقلاب و چه بعد از آن، کشور مدیون برخی شخصیتهاست. بعد از انقلاب هم نژادحسینیان، مهندس نبوی، مهندس هاشمیطبا یا دکتر غضنفری که بر شرافت کارشناسی خود اتکا میکردند و نه اینکه شخصیتشان را از میزهای وزارت گرفته باشند، از جمله این افراد بودند.
بحرینیان با اشاره به گفته زندهیاد دکتر عالیخانی، که گفته بود بهتر است انسان مدت کوتاهی در یک مقامی باشد، ولی شرافتمندانه کارش را انجام دهد تا اینکه با ذلت بخواهد با این و آن بسازد که همه را راضی بکند و کشور و آینده مملکت را فدای جاهطلبیهای کوچک کند.» از فشارهای سیاسی و تخریبهایی که علیه بهزاد نبوی صورت گرفت انتقاد کرد و گفت: کسی نمیگوید بهزاد نبوی با شهامت و قبول عقبماندگی فنی کشور، شجاعت و جسارت به خرج داد و خط دست دوم تالبوت برای تولید پیکان به همراه اسنادش را با هزینه بسیار اندک وارد کرد و با این کار خود دریچهای جدید از جبران عقب ماندگی در زمینههای فناوری را در برابر جوانان ارزشمند کشور گشود. کشور ما به امثال اینگونه نخبگان نیاز دارد.
با درماندگی نظری، آشفتگی مدیریتی و ضعف ساختاری مسلم در نظام تصمیمگیری مواجه هستیم
این پژوهشگر ارشد توسعه با اشاره به عقبماندگی بیش از چهار سدهای ایران نسبت به پیشرفت علوم و فنون جهان، گفت: ما با درماندگی نظری، آشفتگی مدیریتی و ضعف ساختاری مسلم در نظام تصمیمگیری مواجه هستیم. متأسفانه در چهار دهه پیش دانشگاههای معتبر کشور حتی در دورههای تخصصی، مفاهیم کاربردی مهم چون “اکشن پلن” آموزش داده نمیشد و اساتید نیز از آن بیاطلاع بودند، اما مهندس نبوی با عمل خود این دیدگاهها را در محیطهای علمی و فنی کشور افقگشایی کرد.
او این رویکرد را با تجربه چین مقایسه کرد که در برخی موارد با خرید واحدهای تولیدی ورشکسته غربی و استفاده و به کارگیری انباشت دانش آنها، اکنون جهان را شگفتزده کردهاند و ادامه داد: در مجلس به نبوی انتقاد کردند که چرا تجهیزات دست دوم وارد کرده است، اما وقتی مدارکش را آورد، برای نخستینبار توانستیم انطباقها را بفهمیم. این افراد پاکدامن بودند که به میز خود اعتبار میدادند، نه این که از میز خود اعتبار بگیرند.
بحرینیان با انتقاد از هدر دادن منابع ارزشمند کشور برای خرید محبوبیت از سوی مسئولان و تشدید روحیه مصرفگرایی در کشور اشاره کرد و گفت: شاه در مصاحبهای در سال ۱۳۵۵ گفته بود که از این پس اگر پولی اضافه بیاید، آن را دیگر آتش نخواهیم زد، اما کسر بودجه سه میلیارددلار است و مصرفکنندگان عمده نفت تندتند خرید میکنند و ذخیره میکنند، اما نمیدانم آینده چه خواهد شد.» این رفتار به معنای «آتش زدن منابع کشور» است. به ویژه منابعی که وابسته به عوامل برونزاست و نه منابع وابسته به اقتصاد درونزا.
ما منابع کم نداشتیم؛ مسئله اصلی سوءمدیریت و نبود اهلیت حرفهای در تصمیمگیریهاست
وی افزود: اکنون نخبگان وفادار به منافع ملی بارها به روسایجمهور پیشین همچون دکتر روحانی و مرحوم رئیسی هشدار دادهاند که منابع ارزشمند ناشی از صادرات منابع زیرزمینی تجدیدناپذیر را بیمحابا به آتش نزنند، ولی می بینیم بازهم منابع در طرح هائی با عناوین بزک شده ای چون « پیشران» بازهم مصرف شدند اما طرحهای ارائه شده تحت عنوان «پیشران» نه تنها پیشران نبودند بلکه در سطح فناوری و تأثیرگذاری بسیار پایین بودند، حتی می توان گفت که « پَسران» هم بوده اند ولی متأسفانه رؤسای قوا حاضر نیستند به هشدارهای دلسوزان توجه کنند. ما منابع کم نداشتیم؛ مسئله اصلی سوءمدیریت و نبود اهلیت حرفهای در تصمیمگیریهاست.
در یک بازه زمانی ۱۹ساله، چین با منابعی بسیار کمتر از ایران توانست دهها میلیون شغل جدید ایجاد کند
او با استناد به گزارشهای مستند خود ـ که قبلا ارائه شده ـ و دادههای آماری بانک جهانی و سازمان بینالمللی کار، گفت: در یک بازه زمانی ۱۹ساله، چین با منابعی بسیار کمتر از ایران توانست دهها میلیون شغل جدید ایجاد کند، ولی ما با منابعی در حد ۸۵ درصد منابع آنها در همان بازه زمانی، عاجز بودیم که حتی اشتغال خود را به ۹ میلیون تَن برسانیم. در جالی که ۷۰ سال پیش جورج بالدوین از گروه مشاوران دانشگاه هاروارد هشدار داد و گفت «تدارک منابع مالی دولتی برای سرمایهگذاری خصوصی، شالوده “برنامه برای صنعت” بود. مشکل اصلی در استقرار این شالوده، همان مشکل محدودکننده اکثر کشورها یعنی کمبود منابع مالی نبود. مشکل ایران پول نبود؛ همه دردسرها حول تنظیم سیاستهای تفصیلی و تمهیدات اجرایی لازم برای جان دادن به سیاست اصلی صنعتی متمرکز شده بود.
نیاز به یک نهاد متمرکز تصمیمگیری متشکل از افراد نخبه و با دانش بالا داریم، نه تکثیر نهادهای ناکارآمد
بحرینیان افزود: باید بپذیریم که توانایی لازم برای تدوین قوانین، سیاستگذاری و سازماندهی اجرای آنها را نداریم. فقط در صورتی که این را بپذیریم، راه نجات ما باز میشود. ما نیاز به یک نهاد متمرکز تصمیمگیری متشکل از افراد نخبه و با دانش بالا داریم، نه تکثیر نهادهای ناکارآمد. مبالغ هنگفتی در این مملکت به تیول تاراج رفته است. میگویند حمایت، حمایت، اما حاضرم با همه مقامات در مناظره زنده شرکت کنم و از آنها بپرسم آیا میدانید معنای حمایت چیست؟ بیم آن دارم که پاسخ آن با قطعیت منفی باشد!
نباید بپرسیم که این همه برنامهای که نوشتیم، به چه دردی خورد؟!
وی در ادامه گفت: نتیجه همه این نابلدیها و عدم اهلیت حرفهای بسیاری از تصمیمگیران اقتصادی کشور این است که چین با منابعی که در جلسه مستقلی باید ارائه دهم و کاملا قابل قیاس با ایران در بازه های زمانی مشابه بوده، امروز جزو اقتصادهای برتر دنیاست، ولی ما همچنان گرفتار تصمیمهای غیرعلمی و طرحهای تکراری و بیاثر هستیم. ما با این همه منابع چه کردیم؟ آیا نباید بپرسیم که این همه برنامهای که نوشتیم، به چه دردی خورد؟! برای نمونه، به آمارهای بینالمللی درباره سهم ارزش افزوده بخش ساخت صنعتی (Manufacture) هر کشور از کل ارزش افزوده جهانی همان بخش، نگاه کنید. در طول ۵۲ سال سهم ایران همچنان بدون پیشرفت مانده و کشورهای دیگر به شدت تعالی یافتهاند و این شرمآور است. توجه کنید که ما یک کشور بازیگر نیستیم و اگر با همین دست فرمان ادامه دهیم، تنها یک کشور بازیشونده باقی خواهیم ماند.
مشکل ایران پول نیست؛ مسئله اصلی بیبرنامگی، تصمیمگیری غیرکارشناسی و بیتوجهی به اصول توسعه است
بحرینیان تأکید کرد: تا زمانی که ساختار معیوب دیوانسالاری کشور اصلاح نشود، صرف منابع مالی بیشتر نهتنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه باعث اتلاف بیشتر خواهد شد. مشکل ایران پول نیست؛ مسئله اصلی بیبرنامگی، تصمیمگیری غیرکارشناسی و بیتوجهی به اصول توسعه است. گزارش گروه هاروارد ۷۰سال پیش هم گفت ما آنقدر سازمان در سازمان ایجاد کردیم که هر کسی میتواند سیاست قبلی را به راحتی نقض کند و کسی هم مسئولیت را برعهده نگیرد و به راحتی قسر در برود!
حقیقتی تلخ که در کتاب روحانی به آن اشاره شد
وی با اشاره به بخش هایی از کتاب «امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران» نوشته دکتر حسن روحانی، که پیش از ریاستجمهوری او منتشر شده، گفت: بسیاری از تصمیمگیران دولتی ما تا چه حد از تحلیل مسائل و آیندهنگری ناتوان بودهاند و هنوز هم در همان مسیر میچرخند. در این کتاب آمده است که بین توسعه و امنیت، تعامل و رابطهای متقابل وجود دارد. با انبوهی از مسائل جاری و فوری روبهرو هستیم، در حالی که نزدیکبینی در سیاستگذاریهای اقتصادی جزء ذات نظام تصمیمگیری ما شده است. اما میبینیم که در زمان مسئولیت خود ایشان نیز اقدامی انجام نشد.
بحرینیان یادآورشد: همین نزدیک بینی و آشفتگی مدیریتی در اداره نظام اقتصادی کشور در همین کتاب، دکتر روحانی نشان داده شده است. او آورده که « سازمان مدیریت و برنامه ریزی در گزارش ربع قرن عملکرد نظام جمهوری اسلامی ( 81- 1356 ) زمینه های بروز بحران بدهی های خارجی و نحوه مهار آنرا چنین توصیف می کند: « طی سالهای جنگ، قرارداد جدیدی برای اخذ وام و اعتبارات خارجی میان مدت منعقد نشد و تنها از وام ها و اعتباراتی که درگذشته تخصیص یافته و اعتبار آنها سپری شده بود استفاده شد. با اتمام جنگ و شروع برنامه های توسعه، زمینه های قانونی لازم برای استفاده از اعتبارات خارجی میان مدت فراهم شد. با وجود این، رشد بیش از حد بدهی های کوتاه مدت، به خصوص بعد از سال 1369 [ناشی از واردات بدون انتقال ارز]، اقتصاد ایران را با مشکلات جدی روبرو ساخت. به طوری که پس از کاهش قیمت نفت در سال 1372 ، بحران باز پرداخت بدهی ها درسال 1373 پدیدار شد. در این دوره به دلیل عدم نظارت و کنترل دقیق بر روند ایجاد تعهد کوتاه مدت، حتی اطلاعی از حجم کل بدهی ها در دست نبود و این باعث شد تا خطوط اعتباری جدیدی برای کشور ایجاد نشود. ضرورت بازپرداخت بدهی مذکور مسئولان را وادار ساخت تا با اِعمال محدودیت های شدید وارداتی، از گسترش بحران جلوگیری کنند.»
بحرینیان یادآور شد: برخی مسئولان ما نمیتوانند آیندهنگری کنند و تا زمانی که بحران اتفاق نیفتد، وادار به اقدام نمیشوند. همانطور که در دهههای گذشته، در مواجهه با بحران بدهیها، دولت بهجای اصلاح ساختاری، تنها به اقدامات محدود و کوتاهمدت بسنده کرد و مجلس نیز هیچ مداخلهای نکرد.
این صنعتگر باسابقه با اشاره به مطالعاتی که بیش از ۱۵ سال به طول انجامید، گفت: تنها در یک بازه زمانی مشخص، یعنی اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰، اشتغالی افتخارآمیز در کشور رخ داده است، اما کسی به تحلیل آن دوره نمیپردازد، زیرا اگر این اتفاق واکاوی شود، راهحلها روشن خواهد شد. فاصله سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۳ دوران استثنایی اقتصاد ایران بود. تحلیلهای موجود نشان میدهد که بررسی این بازه زمانی بهعنوان یکی از معدود دورههای اشتغالزای اقتصاد ایران، میتواند الگویی راهبردی برای سیاستگذاری مجدد در حوزه تولید و بازار کار باشد. در این دوره، هماهنگی نسبی میان نهادهای اجرایی، تمرکز بر تولید داخلی و بهبود فضای سرمایهگذاری، به ایجاد فرصتهای شغلی در مقیاس وسیع انجامید. با این حال، فقدان مطالعه علمی بر این تجربه باعث شده ظرفیتهای این دوران به فراموشی سپرده شود.
در برس مو سرمایهگذاری خارجی وارد کردهایم! حتی خمیرمایه را هم وارد میکنیم!
آن وزیر متولی صنعت نباید پاسخگو باشد که چرا به چنین سرمایهگذاری خارجی افتخار میکند؟
بحرینیان طرح موضوع «سرمایه گذاری خارجی» را هیاهویی مبتذل دانست که تنها مورد سؤاستفاده عده ای قرار می گیرد و توضیح داد: در نمایشهای تبلیغاتی مبتذل و بدون پایه واقعی، سنگ سرمایهگذاری خارجی، بدون اینکه با اصل سرمایه گذاری خارجی مخالفتی داشته باشم، را به سینه میزنند، اما وقتی به جزئیات دقت کنیم، میبینیم که در برس مو سرمایهگذاری خارجی وارد کردهایم! حتی خمیرمایه را هم وارد میکنیم! خجالتآور است. آیا کسی نیست که بتواند فکر کند؟ آیا آن وزیر متولی صنعت نباید پاسخگو باشد که چرا به چنین سرمایهگذاری خارجی افتخار میکند و چرا در سازمان زیر مسئولیت خود اجازه انجام این کار را داده است؟ در مقاطعی، منابع کشور صرف اقداماتی شد که نه تنها سودی برای آینده نداشت، بلکه فرصتهای استراتژیک کشور را سوزاند.
او همچنین به توضیح پدیده مهلک «تولیدهای مقلدانه» شکل گرفته در اقتصاد ایران بدون ارزیابی ظرفیت بازار پرداخت و با اشاره به کتاب «تامین مالی صنعتی در ایران» که نوشته ریچارد بندیکت از اعضای گروه مشاوران هاروارد بود که به ایران آمدند نقل کرد: اشتیاق بیحد و حساب کارآفرینان به تقلید از پیشگام در فلان صنعت که به شکل تاسیس مقلدانه و ناسنجیده از «پیشگام» – بدون بررسی ظرفیت بازار- انجام میشود، در برخی صنایع منجر به اضافه ظرفیت حاد در آن مناطق و اشباع بازار شده است. حکومت قادر است با صادر نکردن جواز تولید از این وضعیت جلوگیری کند، اما تا به امروز فقط به تحریک اشتیاق آن کارآفرینان سهلانگار پرداخته است. بحرانهای سرمایه در گردش از دیگر مصادیق برنامهریزی ناقص است.
بحرینیان با اشاره به گزارشی از جلسه شورای اقتصاد در آبان سال ۱۳۴۶، سخنان شاه ایران را یادآور شد: اگر شما نتوانید کارخانجات موجود ایران را با وضع امروز دنیا تطبیق دهید، اقتصاد ایران همیشه عقب خواهد بود و ما در وضع اقتصاد یک کشور عقبافتاده باقی خواهیم ماند و با طریقهای هم که درحال حاضر به پیش میبریم هرگز نخواهیم توانست جبران عقبماندگی را بنماییم. ما دلمان را خوش کردهایم که هر روز در کشور کارخانجات جدید ساخته میشود، ولی هیچ فکری برای کارخانجات موجود نمیکنیم. شاید بهتر باشد اول وضع موجود را درست کنیم و بعد برویم دنبال کار جدید، والا تا چند سال دیگر کارخانجات قدیمی بهکلی متلاشی میشوند و کارخانجات جدید وضع امروز آنها را پیدا میکنند.
نهتنها از صدور مجوزهای موازی و غیرمنطقی جلوگیری نکردهاند، بلکه به تشدید آن دامن زدهاند
وی با تاکید بر اینکه با گذشت حدود ۵۸ سال هنوز از این تجارب درس نگرفتهایم، گفت: بررسی روندهای مجوزدهی نشان میدهد که دولتها و مجالس نهتنها از صدور مجوزهای موازی و غیرمنطقی جلوگیری نکردهاند، بلکه در بسیاری موارد با حمایتهای سیاسی و تسهیلات مالی به تشدید این رویه دامن زدهاند. پیامد چنین سیاستهایی، توزیع نابرابر منابع، کاهش بهرهوری و شکلگیری صنایع ناتوان از رقابت منطقهای و جهانی بوده است. این هشدار زمانی داده شده بود که هنوز اقتصاد مدرن ایران در مراحل اولیه بود، اما با وجود تجربه، هنوز همان مسیر را میرویم. دولتها در ایران کارخانه جدید میسازند، اما هیچ فکری برای ارتقای فناوری یا حفظ سرمایه انسانی و دانشی کارخانههای موجود نمیشود. نمونهاش کارخانه داروگر است. ۶۰ سال انباشت دانش را رها کردیم تا نابود شود.
بیش از ۹۴درصد کل صنایع ایران در رده فناوری پایین یا متوسط-پایین قرار دارند
بحرینیان با اشاره به طبقهبندی فناوری صنایع در ایران، گفت: بیش از ۹۴درصد کل صنایع ایران در رده فناوری پایین یا متوسط-پایین قرار دارند. این یعنی برخلاف ادعاها، بخش عمده صنعت کشور نه نوآور است و نه پیشران. برای مثال، در طرح توسعه فلزات آهنی که به عنوان طرح پیشران معرفی میشود، صدها واحد مشابه وجود دارد؛ بهطوریکه تنها در بخش میلگردسازی، ۱۹۴ واحد فعال داریم. آیا این مسیر توسعه است؟
به ظاهر تولید تلویزیون داریم، اما برای اکثر قطعات آن باید به خارج وابسته باشیم
بحرینیان با تاکید بر سهم ناچیز ایران در زنجیره جهانی ارزش، تصریح کرد: به ظاهر تولید تلویزیون داریم، اما برای اکثر قطعات آن باید به خارج وابسته باشیم؛ این یعنی نه تولید ما کامل است و نه وابستگی ما کاهش یافته است. با وجود ۴۳ پروانه تولید تلویزیون، فناوری ما همچنان وابسته است. اولین خودرو وارداتی در بیش از یک قرن گذشته، تقریباً ۱۵ سال پس از اولین تولید جهانی وارد ایران شد، اما ما بیشتر اوقات مصرفکننده باقی ماندهایم.
از تاریخ درس نگرفتهایم
این کارشناس توسعه با بیان اینکه از تاریخ درس نگرفتهایم، به بحران ارزی پس از جنگ اشاره کرد که در کتاب دکتر حسن روحانی ذکر آن نیز آمده است، گفت: در سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۳، بیش از ۶۵ میلیارد دلار درآمد نفتی داشتیم، اما واردات بیرویه و بدون انتقال ارز باعث افزایش بیرویه بدهیها و کاهش اعتبار بینالمللی ایران شد. هیچ کشوری حاضر نبود اسناد مالی ایران را بدون تضمین بانک مرکزی بپذیرد؛ این یعنی تحقیر در نظام مالی جهانی که نتیجه سیاستهای غیرکارشناسی بوده است. از زمان رضاشاه تا دوران پهلوی و پس از انقلاب، بارها این چرخه تکرار شده است: منابع میآید، مصرف میشود، ساختار اصلاح نمیشود، بحران رخ میدهد و دوباره همان مسیر طی میشود. این روند دیگر قابل تداوم نیست.
برخی معتقدند واردات کیفیت محصولات ایران را بالا میبرد، اما هیچ جای دنیا چنین چیزی اتفاق نیفتاده است
او با انتقاد از برخی دیدگاهها گفت: برخی معتقدند واردات کیفیت محصولات ایران را بالا میبرد، اما هیچ جای دنیا چنین چیزی اتفاق نیفتاده است. دادههای گمرک ایران را بررسی کنید. مثلا تنها در سالهای ۶۹ تا ۷۳ نزدیک به ۸ میلیارد دلار واردات خودرو و قطعات داشتیم که بیش از ۱۲ درصد منابع ارزی حاصل از صادرات نفت بود! در حالی که در دوره جنگ تحمیلی، ما هنوز مشغول پرداخت بدهیهای دوران شاه بودیم. این یعنی آثار سوء تصمیمهای اشتباه اقتصادی دههها ادامه یافته اما هیچگاه آسیبشناسی نشده است.
بحرینیان با اشاره به روند تاریخی سیاستگذاری در ایران، گفت: کشور بارها در چرخه معیوبی گرفتار شده است که شامل ورود منابع، مصرف فوری، عدم اصلاح ساختاری، بحران اقتصادی و تکرار همان روند میشود. تجربه نشان داده که واردات صرفا با امید به افزایش کیفیت تولید داخلی، بدون نهادسازی و رقابتپذیری فناورانه، نه تنها مؤثر نیست، بلکه در سایر کشورها نیز تجربه موفقی به شمار نمیآید.
به سامسونگ اجازه فروپاشی نمیدهند، چون میدانند سرمایه واقعیشان انباشت دانش است
وی افزود: کشور نیاز به سازماندهنده دانا و متعهد دارد؛ این راه حل غلبه برمشکلات و پیشرفت کشور است. سازماندهی نه صرفا ساختار اداری جدید، بلکه نظامی است که بتواند از انباشت تجربه، ذخیره دانایی و تصمیمگیری مبتنی بر شواهد استفاده کند.بررسی تجربه کشورهای موفق آسیای شرقی مانند کرهجنوبی، نشان می دهد آنها به سامسونگ اجازه فروپاشی نمیدهند، چون میدانند سرمایه واقعیشان انباشت دانش است، اما در ایران این سرمایهها به راحتی از بین میرود. مدیریت توسعهگرا برخلاف رویکردهای مبتنی بر تزریق بودجه یا تغییر ساختارهای سطحی، نیازمند طراحی نظامهایی است که بتوانند به صورت مستمر از انباشت تجربه، دانش نهادی و شواهد آماری در تصمیمگیری بهره بگیرند. در ادبیات توسعه، به این الگو «نهادسازی هوشمند» گفته میشود؛ نهادهایی که وظیفهشان فقط سیاستنویسی نیست، بلکه تضمین اجرای سیاست، پایش نتایج و بازبینی مستمر عملکرد است.
بحرینیان با اشاره به نمونههای موفق، افزود: حمایت هدفمند دولت کره جنوبی از شرکتهایی مانند سامسونگ و هیوندایی، نه از مسیر رانت، بلکه از طریق الزام به نوآوری، رقابت در سطح جهانی و با اقتصاد مقیاس و نه از نوع رقابت مخرب داخلی و سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه صورت گرفته است. در بسیاری از کشورهای توسعهنیافته، از جمله ایران، مفهوم “سازماندهی” اغلب با ایجاد نهادهای جدید و افزایش بوروکراسی اشتباه گرفته میشود. در چنین شرایطی، حتی اگر منابع انسانی یا مالی فراهم باشد، نبود سازوکار مؤثر برای تجمیع تجربه و حافظه سازمانی موجب میشود هر دولت جدید مسیر آزمون و خطای گذشته را دوباره طی کند.
نهادهایی مستقل، غیرسیاسی و مبتنی بر تخصص ایجاد شوند که بتوانند چرخه سیاستگذاری، اجراء، ارزیابی و اصلاح را به صورت یکپارچه پیش ببرند
بحرینیان درباره گذار از این وضعیت گفت: ضروری است نهادهایی مستقل، غیرسیاسی و مبتنی بر تخصص ایجاد شوند که بتوانند چرخه سیاستگذاری، اجراء، ارزیابی و اصلاح را به صورت یکپارچه پیش ببرند. شرط اول این مسیر، پذیرش ناکارآمدی مدلهای قبلی و آمادگی برای تحول در شیوه تفکر حکمرانی اقتصادی است.
در هیچ جای دنیا واردات خودرو باعث افزایش کیفیت تولید داخلی نشده است
این واردات باعث ایجاد بحران در اقتصاد کشور می شود
بحرینیان در تحلیل وضعیت صنعت خودروسازی کشور تاکید کرد: در دهه ۶۰ و ۷۰، خودرو را با این توجیه وارد کردیم که “رقابت ایجاد شود و کیفیت بالا برود”، اما این شعار حتی امروز هم در مجلس تکرار میشود. درحالی که واقعیت این است که در هیچ جای دنیا واردات خودرو باعث افزایش کیفیت تولید داخلی نشده است. برعکس، این واردات باعث ایجاد بحران در اقتصاد کشور شد.
کارگر ساده خلق ثروت برای آنها شدهایم
بحرینیان به عملکرد شرکتهای خودروسازی اشاره کرد و گفت: ایرانخودرو بیش از ۷۰ هزار دستگاه خودرو دانگ فنگ چینی و بیش از ۸۰ هزار دستگاه هایما چینی را تحت عنوان تولید “مونتاژ” کرده است؛ پارسخودرو نیز بیش از ۱۲۰ هزار دستگاه خودرو برلیانس چینی را به همین شکل تحت عنوان بی مسمای تولید «مونتاژ » کرده است. اینها چه افتخاری برای صنعت خودرو یا فناوری جدیدی برای کشور ایجاد کردند؟ نه تنها افتخاری نداشتند، بلکه بار مالی بیشتری بر دوش اقتصاد گذاشتند. در حقیقت، ما کارگر ساده خلق ثروت برای آنها شدهایم.
تکیه بر واردات خودرو با هدف القای رقابت و بهبود کیفیت داخلی، الگویی مکرر و بیاثر بوده است
وی ادامه داد: بررسی سیاستهای خودرویی ایران از دهه ۱۳۶۰ تاکنون نشان میدهد که تکیه بر واردات خودرو با هدف القای رقابت و بهبود کیفیت داخلی، الگویی مکرر و بیاثر بوده است. این فرض بارها در مجالس و دولتها تکرار شده، اما شواهد بینالمللی و تجربه داخلی خلاف آن را اثبات میکند. در هیچ یک از کشورهای صنعتی، ارتقای کیفیت تولید داخل صرفاً از مسیر واردات محصول نهایی اتفاق نیفتاده است. آن کشورها بر ارتقای زنجیره ارزش، افزایش توان تحقیق و توسعه، انتقال فناوری و الزامات استانداردی برای تولیدکنندگان داخلی تمرکز کردهاند.
بحرینیان افزود: واردات بدون زیرساخت نهادی و سیاست مکمل، فقط منجر به تضعیف تولید داخلی، خروج ارز و افزایش وابستگی میشود. نمونههایی مانند واردات خودرو یا همکاری با برخی برندهای خارجی در دهههای گذشته نهتنها کیفیت یا بومیسازی فناوری را افزایش نداد، بلکه بدهی، زیان مالی و فرار سرمایه فنی از بخش خودروسازی را به همراه داشت. این مدل همکاریها بار مالی بیشتری بر بودجه عمومی، یارانه انرژی و نظام بانکی کشور تحمیل کردند. لازم است بازنگری بنیادینی در نوع نگاه به «رقابت»، «حمایت» و مفهوم «توسعه صنعت خودرو» صورت گیرد تا این صنعت بتواند از وضعیت فعلی خارج شده و به مسیر رشد و پایداری بازگردد.
وی با اشاره به ظرفیتهای بالقوه صنعت قطعهسازی ایران گفت: جرقه این صنعت با واردات اسناد و ماشینآلات دست دوم شرکت ورشکسته تالبوت برای خط پیکان زده شد، و به دلیل بحران ارزی و مالی در آن زمان و نه مبتنی بر برنامه از پیش فکرشده ، قانون ناقصی موسوم به “قانون خودرو” تصویب شد. همین قانون به غایت ناقص، اثبات کرد که اگر جوانان ارزشمند کشورمان در بستر مناسب قرار گیرند چه افتخاراتی را به دست میآورند. توان تحقیق و توسعه، ماشینآلات و دانش قطعهسازی کشور در خدمت صنعت خودرو قرار گرفت و سپس این دانش به صنایع نظامی و نفتی نیز منتقل شد. فناوریها و تکنیکهایی همچون FMEA، FMEP، FMED ، یا تکنیکهایی که برای اولین بار در ایران به کار گرفته شد، همچون تحقیق و توانایی ماشینآلات و یا اولین ISO در کل خاورمیانه، همه از دل همین صنعت بیرون آمدند.
کشور هنوز پس از پنج دهه به اصطلاح صنعتیسازی، برای ابتداییترین نیازهای خود به واردات وابسته است
بحرینیان با تاسف گفت: مجددا با وفور ارزهای نفتی، همه چیز فراموش شد و تصمیمگیران اقتصادی کشور، که باید این سرمایه را قدر میدانستند، مجدداً به واردات و پوشاندن ضعفهای مدیریتی با خودرو خارجی فکر کردند. سری زمانی بانک مرکزی نشان می دهد از سال ۱۳۴۹ تا ۱۴۰۰ بیش از 495 میلیارد دلار برای واردات ماشینآلات الکتریکی و غیرالکتریکی و وسایل حملونقل ارز از کشور خارج شده است. این یعنی کشور هنوز پس از پنج دهه به اصطلاح صنعتیسازی، برای ابتداییترین نیازهای خود به واردات وابسته است.
واردکنندگان خودرو علاقهمند به بازار ایران هستند، چون میدانند صنعت داخلی ضعیف و وابسته است
این صنعتگر باسابقه کشورمان در پاسخ به این سوال که چرا بازار خودرو ایران جذاب و مورد تهاجم است، گفت: در تحقیقی که انجام دادیم، با محاسبه ارزش ریالی تولیدات ۹ شرکت تولیدکننده و مونتاژکننده خودرو که در بورس حضور دارند، و با استفاده از دادههای بانک مرکزی، معادل دلاری آن را به دست آوردیم.
برای واردات خودرو به ایران دندان تیز کردهاند
بحرینیان با بیان اینکه اگر نرخ رسمی بانک مرکزی را در بازههای زمانی تحقیق محاسبه کنیم، معادل ۴۱۸ میلیارد دلار میشود و کشور به هیچ وجه چنین توانی برای فراهم کردن منابع ارزی مورد نیاز آنرا ندارد، گفت: اگر این رقم را با کل صادرات کشور مقایسه کنیم، ارزش تولیدات تقریبا معادل ۳۰ درصد از درآمدهای حاصل از صادرات نفتی کشور است. اما آیا این هزینهها باعث پیشرفت شده؟ آیا توان رقابتی برای صادرات ایجاد کردهایم؟ به همین دلیل است که برای واردات خودرو به ایران دندان تیز کردهاند. این واقعیت نهتنها نشاندهنده نابلدی، ناکارآمدی و ناتوانی در ارائه راهبردها و برنامه دقیق برای توسعه این صنعت مهم و پیشران است، بلکه بیانگر هزینهزایی مداوم ساختاری است که همچنان به واردات وابسته مانده و درونزا نشده است. آنچه بهعنوان حمایت از صنعت مطرح شده، در عمل تبدیل به مکانیزمی برای تأمین مداوم رانت، فرار سرمایه و وابستگی فناورانه شده است.
تداوم فشار برای واردات خودرو از منظر منافع اقتصادی پنهان، ساختارهای دلالی و ضعف رقابت داخلی قابل تحلیل است
او ادامه داد: در چنین شرایطی، تداوم فشار برای واردات خودرو و تجهیزات، چه از سوی بخشهایی از دولت و چه از نهادهای ذینفع، نه بهدلیل نفع عمومی، بلکه از منظر منافع اقتصادی پنهان، ساختارهای دلالی و ضعف رقابت داخلی قابل تحلیل است. وابستگی وارداتی در صنعتیترین بخش کشور، شاخصی از ناتوانی در تحقق اهداف صنعتیسازی واقعی در ایران است.
وی درباره تبعات خرید محبوبیت قوای مجریه و مقننه بر صنعت خودرو گفت: مدیران ناکارآمد منتصب شده در شرکتهای ایرانخودرو و سایپا، که اگر “موارد ناخوشایند” را کنار بگذاریم، کسب میزشان برایشان اهمیت داشت نه منافع ملی، به دلیل محافظهکاری و سکوت و همچنین متولیان صنعت در لباس وزارت، به هیچوجه پایمردی در مقابل دولتها و مجالس نشان ندادند تا واقعیتها را آشکار و جامعه را آگاه کنند که این آزمندی بیپایان سوداگران چه مصائبی برای کشور ایجاد میکند.
تفاوت بین دو قیمت کارخانه و بازار به جیب دلالان میرود، نه خود کارخانه یا تولیدکننده
اختلاف قیمت کارخانه با بازار: ۵۳ هزار میلیارد تومان
در همان سال، خود شرکت ایرانخودرو ضرر انباشتهای برابر ۴۵ هزار میلیارد تومان داشته!
بحرینیان با اشاره به تحقیقات خود در سال ۱۳۹۹، گفت: از صورتهای مالی حسابرسی و تأیید شده دو شرکت، قیمتهای فروش کارخانه را استخراج کردیم و قیمتهای فروش بازار خودروهای تولیدی را نیز در بازار آزاد بررسی کردیم. نتیجه وحشتناک بود؛ تفاوت قیمت فروش کارخانه ایرانخودرو و قیمتهای بازار حدود ۵۳ هزار میلیارد تومان بود! سیاستگذاریهای اشتباه دولت و مجلس باعث شده این رانت عظیم به جیب دلالان و سوداگران برود.» او ادامه داد: «واقعیت تلخ این است که در همان سال، زیان انباشته گروه ایرانخودرو حدود ۴۵ هزار میلیارد تومان بود. محاسبات مشابه برای سایپا هم نشان میدهد مابهالتفاوتی معادل حدود ۲۳هزار میلیارد تومان به جیب دلالان رفته، در حالی که زیان انباشته گروه سایپا در آن سال حدود ۳۷ هزار میلیارد تومان بود.
بحرینیان پرسید: آیا با این منابع نمیشد وضعیت زیان انباشته را که حاصل خرید محبوبیت دولتها و مجالس در سالهای گذشته بود، حل کرد و اجازه نداد چنین وضعیت مبتذلی برای این صنعت مهم و پیشران به وجود آید؟ اگر این سالها به همین روش محاسبه شود، بیم آن میرود این پرسش در ذهن شکل بگیرد که آیا دستهایی در کار است؟ محاسبات نمودار ارائه شده میتواند این ظن را قویتر کند که پاسخ مثبت باشد. حیرتآور است که مدیران منتصب و متولیان صنعت کشور در مقابل هیاهوها سکوت اختیار کردند و به دفاع و اثبات حقایق روی نیاوردند!
ارزش کل بنزین و گازوئیل مصرفشده در کشور (چه تولید داخل، چه واردات) بیش از ۵۶۸ میلیارد دلار بوده
بانک توسعه اسلامی پولی برای طراحی “اولین موتور ملی ایرانخودرو” داد، اما بهجای استفاده از این وام برای طراحی موتور داخلی، شرکت آن را صرف پرداخت بدهیهای قطعات وارداتی کرد!
این صنعتگر باسابقه کشورمان گفت: در تحقیق مفصلی با استفاده از دادههای بانک مرکزی و ترازنامه انرژی وزارت نیرو، طی ۱۹ سال ارزش بنزین و گازوئیل مصرفشده در کشور (اعم از واردات یا تولید داخل) را محاسبه کردیم که این رقم شگفتانگیز بیش از ۵۶۸ میلیارد دلار است؛ دریغ از تفکر و برنامهای برای هدایت این منابع عظیم به توسعه صنعت در دو قوه کشور. دولتها و مجالس کشور حتی یک سنت هم برای سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه حداقل یک پلتفرم یا طراحی و تولید یک موتور ملی تأمین نکردند و تسهیلاتی که بانک توسعه اسلامی برای طراحی اولین موتور ملی ایران خودرو داده بود نیز صرف پرداخت بدهیهای قطعات وارداتی شد و صدایی نه از قوه مجریه و نه از قوه مقننه در مذمت اینگونه عمل در نیامد!
بحرینیان با مقایسه وضعیت ایران با دیگر کشورها، تصریح کرد: در بسیاری از اقتصادهای نوظهور مانند چین، کرهجنوبی و هند، بخشی از منابع حاصل از انرژی یا سوبسیدهای داخلی بهطور مستقیم به ارتقای فناوری صنعت خودرو و حملونقل پاک اختصاص یافته است. اما در ایران، نهتنها چنین رویکردی دنبال نشده، بلکه همزمان با مصرف سنگین منابع انرژی، صنعت خودرو از فناوری روز عقبمانده و به جای بهینهسازی، واردات و مونتاژ بیبرنامه در دستور کار قرار گرفته است. نتیجه این روند، اتلاف منابع ملی و وابستگی فناورانه در بلندمدت بوده است.
بحرینیان با ذکر مثال هائی دیگر درباره آشفتگی مدیریت هشدار داد و گفت: به قراردادهای عجیب و شرم آور و تحقیره کننده در جهان در فوتبال کشورمان نگاه کنید؛ آیا این قرارداد ها مبتنی بر علم و عقلانیت بسته شده است؟! به ناتوانی در ایجاد چمن زمین فوتبال زمین فوتبال پس از هشت دهه شکل گیری فوتبال در کشورمان توجه کنید؟! به شهرسازی های آشغته مرگ آور کشئرمان نگاه کنید؟! به وابستگی نفت به خارج از کشور پس از بیش از یک سده تاریخ استخراج در کشورمان نگاه کنید؟! و قس علیهذا »
وی درباره راه نجات از این وضعیت، گفت: با تمام دردها، عقبماندگیها، سوءمدیریتها و بیتوجهیها، این پرسش مطرح است که چرا هنوز ماندهایم و امید داریم؟ من افتخار میکنم که نوکری این کشور را کردهام. ایران به من فرصت تجربه و آموختن داده است. با همه سختیها، بسیاری از صنعتگران واقعی کشور که عشق به ایران بزرگ دارند هنوز پای این خاک ایستادهاند و می دانند که پیشرفت، توسعه، رفاه، آزادی و دموکراسی در کولهپشتی سرباز خارجی به هیچ کشوری نرفته و نخواهد رفت. باور دارم نسلهای آینده نباید مانند دو نسل پیشین، در آتش مشکلات و سختیها بسوزند. ما باید با پایمردی بمانیم و ایران عزیزمان را پاسداری کنیم. بسیاری تاب نمیآورند و مهاجرت میکنند، اما بچههای واقعی این سرزمین، کسانی که با جان و دل در این خاک ریشه دواندهاند، میمانند تا بسازند، نه برای پاداش، بلکه برای آینده.
امروز وقت موعظه نیست؛ وقت آن است که صادقانه و شفاف بگوییم چه باید کرد؟
بحرینیان تاکید کرد: امروز وقت موعظه نیست؛ وقت آن است که صادقانه و شفاف بگوییم چه باید کرد؟ ما هنوز در بسیاری از بخشها جرأت تحلیل ریشهای نداریم و حتی حاضر نیستیم ضعفهای خود را ببینیم.
او در پایان با اشاره به لزوم بازآفرینی ساختار مدیریتی کشور، به نقل از «راس پروت»، گفت: عقابها خودشان دور هم جمع نمیشوند، باید آنها را یکجا جمع کرد، با افراد ضعیف نمیتوان گروهی قدرتمند به وجود آورد. تجربه عملی برخی کشورهای شرق آسیا را باید در این گفته درخشان آلبرت اینشتین یافت که “هنگام رویارویی با مشکلات اساسی، نمیتوانیم از همان سطح تفکری که آن مشکلات را به وجود آوردیم، آنها را برطرف کنیم.” ما نیاز به نسل جدیدی از مدیران و تصمیمسازان داریم که نه درگیر رانت باشند و نه حافظان وضع موجود.
این سخنرانی پیش از آغاز جنگ ایران و اسرائیل ایراد شده است، اما بهدلیل شرایط ویژه و اولویتهای خبری آن روزها منتشر نشد. با این حال، متن کامل آن در اختیار پژوهشگران و سیاستگذاران قرار میگیرد تا مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع