اکبر نعمتالهي با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : هر شب که بر فراز آسمان عسلویه نگاهی بیندازیم، دهها ستون آتش از دل پالایشگاهها زبانه میکشد. شعلههایی که در نگاه نخست نشانهای از فعالیت و رونق صنعت گاز ایراناند، اما در واقع نشانهای از هدررفت ثروت ملی و تخریب محیطزیست هستند. این شعلهها همان فلرها هستند؛ سیستمهایی که برای سوزاندن گازهای اضافی و ناایمن طراحی شدهاند اما در ایران، بهویژه در عسلویه، به یک پدیده دائمی و پرهزینه تبدیل شدهاند.
برآوردها نشان میدهد که تنها در منطقه پارس جنوبی، سالانه میلیاردها مترمکعب گاز طبیعی در فلرها میسوزد؛ گازی که میتوانست خوراک صنایع پتروشیمی، منبع درآمد صادراتی یا دستکم سوخت نیروگاهها باشد. در شرایطی که کشور با محدودیت منابع ارزی، کمبود انرژی و بحران آلودگی دستوپنجه نرم میکند، ادامه این وضعیت بهراستی تناقضی تلخ است.
فلر چیست و چرا میسوزد؟
فلر در اصل یک سیستم ایمنی است؛ برای مواقعی که فشار گاز در خطوط فرآیندی بیش از حد افزایش مییابد یا هنگام راهاندازی و توقف پالایشگاهها، مقداری از گاز اضافی باید به سرعت تخلیه شود تا خطر انفجار از بین برود. در این شرایط، گاز مازاد از طریق لولههایی بلند به بیرون هدایت و در نوک فلر سوزانده میشود.
اما در عسلویه، این مشعلها تنها در زمان اضطرار فعال نیستند؛ بلکه به طور مداوم روشناند. علت آن، نبود زیرساخت کافی برای بازیافت گاز فلر، ضعف مدیریت انرژی، و ناهماهنگی میان واحدهای پالایشگاهی است. در نتیجه، فلرها به جای ابزار ایمنی، به منابع دائمی اتلاف گاز و آلودگی تبدیل شدهاند.
بهای پنهان شعلهها؛ از اقتصاد تا سلامت
بر اساس گزارشهای رسمی وزارت نفت، میزان گازهای سوزاندهشده در فلرهای کشور، بین ۱۰ تا ۱۵ میلیارد مترمکعب در سال تخمین زده میشود. اگر تنها نیمی از این گازها قابل بازیافت باشند، ارزش اقتصادی آنها با نرخ صادراتی، بیش از ۳ میلیارد دلار در سال خواهد بود. یعنی چیزی معادل درآمد سالانه چند مجتمع پتروشیمی متوسط!
اما خسارتها تنها مالی نیستند. سوزاندن گاز فلر، منبع اصلی انتشار دیاکسیدکربن، اکسیدهای گوگرد، و ذرات معلق است. آلودگی حاصل از این فرآیندها، نفس ساکنان مناطق جنوبی بوشهر را تنگ کرده است. پژوهشهای دانشگاهی نشان دادهاند که میزان بیماریهای تنفسی و پوستی در شهرهای اطراف عسلویه تا ۳ برابر میانگین کشور است.
افزون بر آن، آلودگی حرارتی فلرها، بهویژه در شب، سبب آسیب به اکوسیستمهای ساحلی و دریایی خلیج فارس میشود.
چرا مهار نمیشود؟
سالهاست شعار “صفر کردن فلرها” در برنامههای توسعه نفت و گاز تکرار میشود، اما در عمل پیشرفت چندانی حاصل نشده است. علت را باید در چند عامل جستوجو کرد:
1. کمبود سرمایهگذاری در فناوریهای بازیافت گاز فلر (FGRU):
بسیاری از پالایشگاههای عسلویه در دهه ۱۳۸۰ طراحی شدند، زمانی که قیمت انرژی پایین بود و انگیزهای برای بازیافت گاز وجود نداشت.
2. ناهماهنگی نهادی:
پروژههای گازی میان شرکتهای مختلف (نفت، گاز، پتروشیمی) تقسیم شده و هر یک اهداف جداگانه دارند. این تکهتکه بودن باعث شده هیچ نهاد واحدی مسئول کاهش فلرها نباشد.
3. ضعف در پایش و جریمه:
در کشورهای پیشرفته، شرکتها بابت هر مترمکعب گاز فلر مالیات یا جریمه میپردازند. در ایران، نظارت محیطزیست و جریمهها یا بسیار ناچیز است یا اجرا نمیشود.
4. تحریم و انتقال فناوری:
سیستمهای فنی مانند کمپرسورهای بازیافت و مشعلهای کمدود نیازمند تجهیزات خاصی هستند که وارداتشان در سالهای اخیر دشوار بوده است.
تجربه جهانی؛ از شعله تا ثروت
در کشورهایی مانند نروژ و قطر، فلرها تقریباً حذف شدهاند. نروژ از دهه ۱۹۹۰ با تصویب قوانین سختگیرانه و اعمال مالیات سنگین، شرکتها را مجبور کرد تمام گاز اضافی را جمعآوری و به شبکه تزریق کنند. در قطر، گازهای فلر به خوراک صنایع پتروشیمی تبدیل میشوند.
در ایران نیز طرحهایی برای بازیافت گاز فلر عسلویه آغاز شده است. شرکت نفت و گاز پارس چند پروژه برای نصب کمپرسورهای جمعآوری گاز راهاندازی کرده، اما این طرحها هنوز تمام ظرفیت را پوشش ندادهاند. کارشناسان میگویند با سرمایهگذاری حدود ۱.۵ میلیارد دلار میتوان کل فلرهای منطقه پارس جنوبی را مهار کرد؛ رقمی که در کمتر از دو سال از محل صرفهجویی انرژی بازخواهد گشت.
فرصت از دل بحران
مهار فلرها نه فقط اقدامی زیستمحیطی، بلکه یک فرصت اقتصادی و فناورانه است. گازهای فلر میتوانند منبع تولید برق، متانول، گاز مایع (LPG) یا حتی سوخت حملونقل شوند. توسعه شرکتهای دانشبنیان داخلی در حوزه کمپرسورها و مشعلهای کمانتشار نیز میتواند وابستگی ایران به فناوری خارجی را کاهش دهد.
در کنار آن، اجرای سیاستهای شفاف و قابل سنجش برای کاهش فلر – مانند تعیین اهداف سالانه برای هر پالایشگاه و انتشار عمومی آمار فلرینگ – میتواند اعتماد عمومی و سرمایهگذاری خصوصی را افزایش دهد.
نتیجهگیری: زمان خاموش کردن شعلهها
فلرهای عسلویه سالهاست همچون شمعی سوزان، سرمایه ملی را میبلعند و هوای جنوب را آلوده میکنند. اکنون زمان آن است که دولت، وزارت نفت و نهادهای اقتصادی کشور، با نگاهی فراتر از پروژههای مقطعی، مهار فلر را به اولویت ملی بدل کنند.
در جهانی که هر مترمکعب گاز ارزش دارد و هر تن کربن هزینه، تداوم این شعلهها دیگر نه نشانه قدرت صنعتی، بلکه نماد ضعف مدیریت منابع است. خاموشی فلرها، روشنایی آیندهای پاکتر و اقتصادیتر برای ایران خواهد بود.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع