محسن وثوقی عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : چرا رؤسایجمهور در ایران بیش از آنکه تصمیمگیر باشند، نقشپذیرند؟
اظهارات اخیر مسعود پزشکیان درباره اصلاح قیمت بنزین ـ از «یک مقدار اصلاح کنیم» تا «هر کاری شما بگویید همان را انجام میدهم» ـ نه یک خطای کلامی، که نشانهای روشن از شکاف عمیق میان عنوان «رئیسجمهور» و اختیارات واقعی او در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی است؛ شکافی که رؤسایجمهور چهار دهه گذشته هر بار، در بزنگاههای مهم، ناگزیر آن را آشکار کردهاند.
۱. زبان گلایه بهجای زبان حکمرانی
وقتی رئیسجمهور، عالیترین مقام انتخابی کشور، در مواجهه با یکی از پایهایترین سیاستهای اقتصادی با لحنی گلایهوار میگوید «یک عده نمیگذارند» یا «هر کاری شما بگویید همان را انجام میدهم»، این جملات حامل پیام مهمی درباره وضعیت دولت است:
زبان حکمرانی جای خود را به زبان عذرخواهی داده و اقتدار تصمیمگیری فروریخته است.
در نظریههای کلاسیک دولت، چنین ادبیاتی متعلق به مقام اجرایی مختار نیست؛ بلکه به فردی تعلق دارد که در شبکهای از محدودیتهای نهادی و فشارهای بیرونی محصور شده و نقش او از «تصمیمساز» به «توضیحدهنده» تنزل یافته است.
۲. رئیسجمهور انتخابی با قدرت انتصابی
جمله کلیدی پزشکیان ـ «هر کاری شما بگویید همان را انجام میدهم» ـ از منظر سیاسی نه نشانه مردمسالاری، بلکه اعترافی ساختاری است:
رئیسجمهور انتخاب میشود، اما اختیارِ متناسب با این انتخاب به او واگذار نمیشود.
در مدلهای رایج حکمرانی:
رئیسجمهور سیاستگذاری میکند،
مسئولیت پیامدها را میپذیرد،
و ابزارهای لازم برای پیشبرد تصمیمات را در اختیار دارد.
اما در ایران، رؤسایجمهور از خاتمی تا روحانی، از رئیسی تا پزشکیان، همگی با «دیوار تصمیمسازی بیرون از دولت» مواجه شدهاند؛ دیواری که در آن، نهادهای غیرانتخابی و اتاقهای تصمیمگیری غیررسمی عملاً مسیر سیاستگذاری را تعیین میکنند.
نتیجه آن چیزی است که میتوان «رئیسجمهور با پست بزرگ اما قدرت کوچک» نامید؛ سمتی که در ظاهر مقام اول اجرایی کشور است اما در عمل در سطح یک هماهنگکننده اجرایی تقلیل پیدا میکند.
۳. ضمیرهای مبهم؛ مسئولیتگریزی یا ناتوانی ساختاری؟
پزشکیان در سخنان خود از تعابیری مانند «یک عده»، «نگذاشتند» و «مخالفت کردند» استفاده میکند بیآنکه مشخص کند منظور کدام نهاد یا کدام بخش از قدرت است.
این ابهام دو پیامد مهم دارد:
الف) حذف شفافیت و پاسخگویی
وقتی مشخص نیست چه نهادی تصمیمگیری را مختل کرده، مسئولیتی هم متوجه کسی نیست.
ب) انتقال بار مسئولیت از دولت به «ناگفتهها»
دولت، به جای توضیح سازوکار محدودیتهایش، به بازی آشنای «من نبودم» پناه میبرد؛ بازیای که در دولتهای پیشین نیز تکرار شده و یکی از عوامل فرسایش اعتماد عمومی است.
۴. آزمون بنزین؛ سنجش قدرت واقعی دولت
اصلاح قیمت سوخت در همه کشورها یکی از آزمونهای کلاسیک حکمرانی مقتدر است؛ آزمونی برای سنجش اینکه دولت:
برنامه دارد؟
اراده اجرا دارد؟
ابزار قدرت در اختیار دارد؟
اما در ایران، رئیسجمهور قبل از آغاز هر سیاستی وارد موضع دفاعی میشود.
این نشانه آن است که اختیار دولت در تصمیمگیری اقتصادی محدود و وابسته به تأیید نهادهای بالادستی است.
در چنین ساختاری، رئیسجمهور نمیتواند تنظیمگر اقتصاد باشد؛
او بیشتر مجری تصمیماتی است که بیرون از دولت نوشته میشود.
۵. پزشکیان؛ رئیسجمهوری اخلاقمدار در ساختار بیاختیار
پزشکیان چهرهای پاکدست، اخلاقی و مردمی است، اما مسئله امروز ایران «اخلاق» نیست؛ مسئله قدرت است.
رئیسجمهوری که:
نهادهای غیرپاسخگو در تصمیمات کلان بر او مقدمند،
مجلس در موضع تقابل دائمی با دولت قرار دارد،
و ساختار حکمرانی از او مسئولیت میخواهد اما اختیار نمیدهد،
طبیعتاً در همان ماههای نخست با تناقض میان «عنوان» و «واقعیت قدرت» روبهرو میشود.
از همین رو پرسش اصلی این نیست که چرا پزشکیان گلایه میکند؛
پرسش این است:
اگر اختیار ندارد، چرا شفاف به مردم نمیگوید؟ و اگر اختیار دارد، چرا تصمیم نمیگیرد؟
۶. از وعده انتخاباتی تا واقعیت ساختاری
۱۴ ماه پیش، پزشکیان در مقام نامزد ریاستجمهوری با صراحت اعلام کرد:
«قیمت بنزین را افزایش نخواهم داد.»
اما امروز همان فرد از «اصلاح قیمت» سخن میگوید و در برابر فشارهای بیرونی به موضع انفعال میلغزد.
این تضاد، بیش از آنکه نشانه تغییر نظر او باشد، نشانه برخورد یک وعده انتخاباتی با واقعیت سخت قدرت در جمهوری اسلامی است.
۷. یک حقیقت حذفشده در روایت دولت: تورم ۱۵ درصدی قبل از اجرای طرح
نکته مهمی که دولت درباره «اصلاح قیمت بنزین» نمیگوید این است که:
تنها دو هفته پیش از اعلام این طرح ـ از ۱۵ آذر ـ عملاً با یک موج ۱۵ درصدی افزایش تورم، فشار اقتصادی سنگینی بر زندگی مردم تحمیل شد؛ بدون آنکه هنوز هیچ تغییری در قیمت بنزین اجرا شده باشد.
اگر دولت مدعی است که «اصلاح قیمت» هنوز در مرحله بررسی است،
پس این تورم پیشدستانه چگونه و چرا بر سفره مردم آوار شد؟
و اگر هنوز اجرا نشده چنین فشاری ایجاد کرده، مرحله اجرا چه خواهد کرد؟
پایان توهم رئیسجمهور مقتدر
اظهارات اخیر پزشکیان را نمیتوان یک لغزش زبانی دانست؛
این سخنان، پرده آخر یک واقعیت عمیقتر است:
در ایران، رئیسجمهور مقام اول اجرایی نیست؛ او مجری سیاستهایی است که در جایی بیرون از دولت نوشته و تصویب میشود.
در کشوری گرفتار بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و امنیتی،
ادامه این شکاف میان «رأی مردم» و «قدرت واقعی»
یکی از بزرگترین خطرات برای آینده اداره کشور است.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع