تاریخ انتشار : چهارشنبه 13 تیر 1403 - 17:20
کد خبر : 170997

طنزسیاهنمایی

سیدعلیرضاشفیعی مطهر

این روند همچنان ادامه دارد تا…..!!

این روند همچنان ادامه دارد تا…..!!

گفت: در مورد حقوق پرستاران و بازنشستگان می‌گویند منابع وجود ندارد. در حالی که در کشور رانت‌هایی وجود دارد که اگر جلوی آن‌ها گرفته شود این منابع تامین می‌شود. گفتم: کمی منصفانه حرف بزن.اگر در کشور رانت‌هایی وجود داشت،آقای رئیسی جلوی آن‌ها را می‌گرفت.چرا نسبت‌های ناروا به این دولت انقلابی می‌دهی؟ گفت: این سخن آقای

گفت: در مورد حقوق پرستاران و بازنشستگان می‌گویند منابع وجود ندارد. در حالی

که در کشور رانت‌هایی وجود دارد که اگر جلوی آن‌ها گرفته شود این منابع تامین می‌شود.

گفتم: کمی منصفانه حرف بزن.اگر در کشور رانت‌هایی وجود داشت،آقای رئیسی جلوی آن‌ها

را می‌گرفت.چرا نسبت‌های ناروا به این دولت انقلابی می‌دهی؟

گفت: این سخن آقای جلیلی است.

گفتم: بنابراین آقای دکتر جلیلی راه تازه‌ای جدا از راه آقای رئیسی در پیش دارند.

گفت: نه! آقای جلیلی خود بر امتداد راه آقای رئیسی تاکید ورزیده‌اند.

می‌گویند کاندیدایی با راننده‌اش روستا به روستا می‌رفت و تبلیغ می‌کرد. به یک روستای

بزرگ کوهستانی رسیدند که چهار محلّۀ سُفلا،عُلیا،صغرا و کبرا داشت. وزارت بهداشت به

آنان قول داده بود در این روستا یک بیمارستان به نام گل‌ها بسازد. هر چهار محلّه اصرار

داشتند که بیمارستان در روستای آنان ساخته شود.

آقای کاندیدا نخست وارد محلّۀ سُفلا شد و اهالی را جمع کرد و به سخنرانی پرداخت.

همه اهالی محلّه شعار می‌دادند:«بیمارستان گُل‌ها/ حقِّ محلِّ سُفلا» آقای کاندیدا نیز

هماهنگ با آنان شعار می‌داد و می‌گفت این بیمارستان حقِّ همین محلّه است.

سپس به محلّۀ عُلیا رفتند و کاندیدا با شعار «بیمارستان گل‌ها / حقِّ محلِّ عُلیا» هماهنگی

کرد و قول داد بیمارستان را در همان محل بسازد.

سپاس به محلّه‌های صُغرا و کُبرا هم رفت و بیمارستان را حقوق مسلّم آنان اعلام کرد.

وقتی که شب با راننده‌اش به سوی شهر برمی‌گشت،رانندۀ ساده‌دل از او پرسید:

شما قول ساخت یک بیمارستان را به چهار محلّه دادید. چطور می‌خواهید به این قول

خود عمل کنید؟

کاندیدا لبخندی زد و گفت:

تو چقدر ساده‌ای؟ کدام بیمارستان؟ در کدام محلّه؟ من از این مردم یک رای می‌خواهم.

از پس فردا روز رای‌گیری دیگر با این مردم کاری نداریم و دست آن‌ها هم به من نمی‌رسد

که بگویند چرا به قول خود عمل نکردی!

راننده پرسید: چهار سال دیگر با چه رویی به این روستا می‌روید؟

کاندیدا پاسخ داد: اوّلاً تا چهار سال دیگر این قول‌ها را فراموش می‌کنند!

ثانیاً حالا تا چهار سال دیگر من با رانت‌بازی به پست‌های بالاتری می‌رسم. یک کاندیدای

دیگر روش مرا تکرار می‌کند! این روند همچنان ادامه دارد تا…..!

راننده پرسید: تا کِی ادامه دارد؟

کاندیدا در پاسخ گفت: تو کار خود را بکن و این قدر فضولی نکن!!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟

شفیعی مطهر

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

سیزده − 12 =