«اینرسی نهادی»؛ چرا بعضی ملت‌ها پیش نمی‌روند؟

  اقتصاددان : در روزگاری که تحولات جهان با شتابی سرسام‌آور پیش می‌رود، و رقابت میان کشورها برای رشد، ثروت و قدرت لحظه‌ای متوقف نمی‌شود، یک پرسش بنیادین ذهن بسیاری از نخبگان، سیاست‌گذاران و شهروندان دغدغه‌مند را به خود مشغول کرده است:
چرا برخی کشورها توسعه می‌یابند و برخی دیگر در چرخه‌ای از فقر و تکرار گرفتار می‌مانند؟

کتاب «اینرسی نهادی» (Institutional Inertia) نوشته‌ی دکتر نظام‌الدین فقیه و علی‌حسین صمدی، اثری پژوهشی و تئوریک است که در سال ۲۰۲۴ توسط انتشارات بین‌المللی اسپرینگر منتشر شده و می‌کوشد پاسخی دقیق، نظری و مبتنی بر شواهد تاریخی به این پرسش دهد. این کتاب در ایران با حمایت سازمان مردم‌نهاد «نخبگان ایران» معرفی شده و مورد توجه جامعه دانشگاهی و سیاست‌گذاران قرار گرفته است.

نهادها حرکت نمی‌کنند، مگر با شوک!

مفهوم کلیدی این کتاب، اینرسی نهادی است؛ اصطلاحی که به مقاومت درونی ساختارها و نهادهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در برابر تغییر اشاره دارد. نویسندگان با نگاهی بین‌رشته‌ای (تاریخ، جامعه‌شناسی، اقتصاد، علوم سیاسی) توضیح می‌دهند که چگونه نهادها – شامل قوانین، سنت‌ها، ساختارهای حکمرانی و حتی عادت‌های فکری – به‌گونه‌ای شکل می‌گیرند که تغییر در آن‌ها اغلب غیرممکن یا بسیار کند است، حتی اگر ضرورت تحول احساس شود.

وقتی عقب‌ماندگی ساختاری می‌شود

یکی از نکات درخشان کتاب، تبیین این نکته است که مسئله اصلی عقب‌ماندگی کشورهای توسعه‌نیافته، کمبود منابع یا دانش نیست؛ بلکه ناتوانی در تغییر ساختارهای نهادی فرسوده است. نهادهایی که در گذشته شاید کارآمد بوده‌اند، اما امروزه بدل به مانعی برای پویایی، نوآوری و رقابت شده‌اند.

کتاب نشان می‌دهد این اینرسی نهادی می‌تواند ریشه در عواملی همچون ترس نخبگان از دست دادن قدرت، عدم وجود فشار اجتماعی کافی برای اصلاح، یا ضعف اعتماد عمومی به فرآیندهای تحول‌خواهانه داشته باشد.

نظریه‌ای نو با ریشه‌هایی عمیق

نویسندگان کتاب، در حرکتی نمادین، اثر خود را به چهار چهره‌ی بزرگ تقدیم کرده‌اند: فردوسی، مولوی، ابن‌خلدون و داگلاس نورث؛ این انتخاب بیانگر تلفیق اندیشه کهن ایرانی-اسلامی با نظریه‌های مدرن توسعه و نهادگرایی غربی است.

از سویی، ابن‌خلدون با نظریه‌ی عصبیه و چرخه قدرت در تاریخ اسلام، و از سوی دیگر، داگلاس نورث با نظریه‌ی نهادها و تغییر نهادی، پایه‌های نظری اثر را شکل داده‌اند. اما نگاه انسانی و فرهنگی عمیق مولوی و فردوسی، لایه‌ای از معنا و هویت به تحلیل‌ها افزوده‌اند.

از نظریه تا راهبرد

گرچه کتاب عمدتاً در حوزه نظری باقی می‌ماند، اما پیام روشنی برای سیاست‌گذاران دارد:
برای عبور از چرخه توسعه‌نیافتگی، باید به طراحی مداخلات هوشمندانه و تدریجی در ساختارهای نهادی فکر کرد؛ نه صرفاً برنامه‌ریزی‌های اقتصادی کوتاه‌مدت. تغییرات بزرگ، تنها زمانی موفق خواهند بود که اینرسی نهادها درک شده و با آن مواجهه‌ای علمی و استراتژیک صورت گیرد.

 جمع‌بندی:
«اینرسی نهادی» اثری است که با زبانی علمی اما نگاه انسانی و ریشه‌دار، ما را به بازاندیشی درباره علل واقعی عقب‌ماندگی جوامع دعوت می‌کند. این کتاب نه فقط برای دانشگاهیان، بلکه برای همه‌ی آن‌هایی که دل در گرو آینده این سرزمین دارند، کتابی ضروری و خواندنی است.
به روایت: دکتر مهرداد کرم‌پور

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 × پنج =

پربازدیدترین ها