اگر شما مشاور پوتین بودید؛ نسخه بقا یا نسخه نبرد؟

به گزارش مجله اقتصاددان آقای دکتر مجید سجادی پناه , عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی نوشت :    آنچه روسیه در فوریه ۲۰۲۲ آغاز کرد، تنها یک جنگ نبود؛ آغاز فروپاشی یک نظم بود ـ نظمی که خود روسیه می‌پنداشت معمار آن است، اما در عمل، به نقطه تقابل با آن تبدیل شد. تهاجم به اوکراین، با هدف بازداشتن ناتو از گسترش، عملاً باعث بزرگ‌ترین گسترش ناتو از زمان جنگ سرد شد. از شمال، فنلاند و سوئد به این پیمان نظامی پیوستند؛ از جنوب، ترکیه و آمریکا با پروژه‌هایی نظیر «کریدور زنگزور» در حال طراحی محاصره ژئوپلیتیک روسیه‌اند؛ و در شرق، چین نه متحد، بلکه ناظر منافع خود شده است.

غرب، در پاسخ، نه با تفنگ، بلکه با استراتژی چندلایه‌ای روسیه را به انزوا کشاند. تحریم‌های اقتصادی، قطع دسترسی به فناوری، مسدودسازی دارایی‌ها و فشار دیپلماتیک، پیکره قدرت کرملین را از درون سایش دادند. میدان جنگ اوکراین، تنها یکی از جبهه‌ها بود؛ جبهه اصلی، توازن قوا در سراسر پیرامون روسیه بود.

قفقاز جنوبی، امروز به نقطه ثقل این بازتعریف بدل شده. پروژه زنگزور، نه یک مسیر حمل‌ونقل ساده، بلکه بخشی از یک مهار استراتژیک است: بریدن حلقه ارتباطی روسیه و ایران، کاهش نفوذ سنتی مسکو در قفقاز، و پیشروی آرام ناتو تا مرزهای استراتژیک. نتیجه روشن است: تهاجم روسیه، عملاً خطوط قرمز خودش را شکسته است.

روسیه، پس از دو سال و نیم جنگ، در موقعیتی قرار دارد که ادامه جنگ، نه دستاورد، بلکه فرسایش به بار می‌آورد. اقتصاد در حال تضعیف، انزوای دیپلماتیک، وابستگی فزاینده به چین، و تضعیف ظرفیت‌های نظامی، همگی نشانه‌هایی هستند که باید با واقع‌گرایی به آن‌ها پاسخ داد.

اگر امروز در اتاق بحران کرملین نشسته بودیم، پرسش اصلی ما نه درباره دیروز، بلکه درباره فرداست. جنگ تا اینجا، بیش از آن‌که دستاوردی برای روسیه داشته باشد، هزینه و فرسایش آورده است. حالا زمان نسخه‌هایی از جنس واقع‌گرایی است، نه شعارهای ناسیونالیستی یا امیدهای توخالی به پیروزی‌های نمادین.

ما به پوتین نمی‌گفتیم بجنگ تا آخر، بلکه می‌گفتیم باقی‌مانده قدرتت را حفظ کن تا سقوط نکنی. توصیه ما نسخه‌ای برای «ادامه جنگ» نبود؛ بلکه نسخه‌ای برای «نجات استراتژیک» بود. وقتی کشوری در سه جبهه اقتصادی، نظامی و ژئوپلیتیکی در حال استهلاک است، اصرار بر وضع موجود تنها روند سقوط را تسریع می‌کند.

بنابراین نسخه عاقلانه، نه فتح، بلکه بقاست. که عبارتند از :

نخستین گام، تثبیت خطوط نبرد و توقف اقدامات تهاجمی است. روسیه، هرچه قرار بود در اوکراین به دست آورد، در همین مرحله به دست آورده. از این‌جا به بعد، هر متر پیشروی، هزینه‌ای چند برابر خواهد داشت. توصیه ما به پوتین روشن است: به جای تعقیب سراب پیروزی کامل، میدان را در وضع موجود منجمد کن، خطوط را تثبیت کن، و شرایط را برای آتش‌بس تاکتیکی فراهم ساز. زمان بخرید، نه خاک.

در گام دوم، باید بی‌سروصدا و با درک واقعیت‌ها، مذاکرات پشت‌پرده با غرب و اوکراین آغاز شود. این مذاکرات الزاماً به معنای تسلیم نیست؛ بلکه فرصتی برای کاستن از فشار تحریم‌ها و ترمیم موقعیت بین‌المللی است. بدون تردید، این مسیر بدون امتیاز دادن طی نمی‌شود. عقب‌نشینی محدود، یا پذیرش بی‌طرفی اوکراین، شاید ناگزیر باشد ـ اما اگر این امتیازات بتواند جلوی انزوای استراتژیک روسیه را بگیرد، ارزش پرداخت دارد.

در کنار این، وابستگی فزاینده به چین، باید مهار شود. ما به پوتین هشدار می‌دهیم که پکن، هرگز به دنبال نجات مسکو نیست؛ فقط در حال حساب‌وکتاب برای امتیازگیری بیشتر است. روسیه برای حفظ استقلال استراتژیک خود، باید افق‌های دیپلماتیک خود را به سمت هند، ایران، آفریقا و دیگر کشورهای جنوب‌جهان گسترش دهد. در غیر این صورت، به‌سرعت از یک قدرت جهانی، به یک شریک درجه‌دومِ چینی تنزل خواهد یافت.

گام بعدی، کاهش تنش در سایر نقاط درگیری است. سوریه، قفقاز، یا حتی ونزوئلا، جایی برای درگیری هم‌زمان نیست. کاهش تنش در این مناطق، می‌تواند ژستی دیپلماتیک باشد تا فضا برای مذاکرات بزرگ‌تر در مورد اوکراین باز شود. روسیه باید نشان دهد که هنوز می‌تواند بازیگر منطقی باشد، نه قدرتی مزاحم.

و در نهایت، شاید مهم‌ترین توصیه ما به پوتین، بازسازی داخلی برای حفظ ثبات اجتماعی است. مردم روسیه در حال پرداخت بهای جنگی هستند که از آن نفعی نبرده‌اند. برای جلوگیری از فروپاشی اجتماعی، باید اصلاحات اقتصادی و اجتماعی در دستور کار قرار گیرد. قدرت نظامی، بدون پایداری داخلی، تنها در ویترین کاربرد دارد.

در نهایت، ما به کرملین توصیه می‌کنیم: واقعیت‌های جدید را بپذیرید. نه از سر ترس، بلکه از سر عقل. اصرار بر یک پیروزی نظامی ناممکن، تنها روسیه را به باتلاقی تاریخی فرو خواهد برد. اگر هنوز امکانی برای «خروج شرافتمندانه» باقی مانده، اکنون وقت آن است. گاهی، نجات یک قدرت از فروپاشی، ارزشمندتر از فتح یک سرزمین است.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پانزده − 4 =