اولویت مذاکره است

علی لاریجانی به عنوان دبیر شورایعالی امنیت ملی با انعطاف پذیری و توان مجاب سازی خود تلاش می‌کند تصمیمات مهم و سازگاری با شرایط پیچیده منطقه‌ا‌‌ی و داخلی اتخاذ کند، که نخستین اولویت آن رفع بن‌بست مذاکرات و جلوگیری از بازگشت تحریم‌ها است؛ هرچند تحولاتی در حوزه‌های آزادی‌های اساسی و سیاست داخلی احتمالا پس از عبور از بحران‌های امنیتی و اقتصادی رخ خواهد داد و نقش او در تغییرات ساختاری نهادهای امنیتی و به کارگیری نخبگان محدود و وابسته به اراده سطوح بالاتر است.

به گزارش اقتصاددان به نقل از جهان‌صنعت  ،  با وقوع جنگ ۱۲‌روزه و به وجود آمدن همبستگی نسبی در سطح جامعه با محوریت دفاع از کشور در برابر دشمن مشترک، بخش‌هایی از جامعه تاحدودی نسبت‌به احتمال وقوع تغییراتی در تصمیم‌سازی‌ها و تصمیم‌گیری‌های و شنیده شدن صدای مخالفان امیدوار شدند. هرچند اغلب تحولاتی که در ادامه رقم خورد مانع از ادامه یافتن موج امیدواری اولیه شد؛ تحولاتی از ابقای فقیهان شورای نگهبان و تغییرات حداقلی در ترکیب حقوقدانان این نهاد تا تاسیس شورای دفاع کشور که دست‌کم طیفی از ناظران و کارشناسان نسبت‌به تداخل فعالیت‌های آن با شورای‌عالی امنیت ملی ابراز نگرانی کرده‌اند. آن هم در حالی که پیشتر طیف دیگری از کارشناسان با اشاره به بازگشت علی لاریجانی به دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی تاکید داشتند که این انتصاب نشانه تغییر رویکرد در سطح کلان کشور بوده و ابراز امیدواری می‌کردند که انتصاب لاریجانی به‌ عنوان دبیر و نماینده رهبری در شورای‌عالی امنیت ملی، سرچشمه اصلاحاتی اساسی باشد. با این حال حتی برخی از همین ناظران و کارشناسانی که تحولات را با خوش‌بینی تحلیل می‌کردند، معتقدند تحقق چنین اصلاحاتی، فراتر از انتصاب این یا آن چهره سیاسی، به عزم و اراده پشت این انتصابات وابسته است و درنتیجه آنگاه می‌توان به آینده امیدوار بود که اراده‌ای جدی برای اصلاحات اساسی در کار باشد و پرسش مرکزی در این بحث این است که آیا چنین اراده‌ای حاکم شده یا خیر؟!

پرسشی که برای یافتن پاسخ آن به ‌سراغ جلال میرزایی رفتیم و از او به‌ عنوان یک استاد علوم سیاسی دانشگاه که سابقه نمایندگی و ریاست کمیته سیاسی فراکسیون امید مجلس دهم را نیز در کارنامه دارد، به گفت‌وگو نشستیم.

 تحلیل و ارزیابی شما از انتصاب علی لاریجانی به‌ عنوان دبیر شورای‌عالی امنیت ملی چیست؟ آیا بازگشت لاریجانی به دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی را می‌توان نشانه‌ای از وجود اراده و عزمی جدی برای اصلاحات اساسی دانست؟

نکته مهمی که باید به آن توجه داشته باشیم این است که به هر حال علی لاریجانی از انعطاف‌پذیری بیشتری نسبت‌ به دبیران پیشین شورای‌عالی امنیت ملی برخوردار است که در این دو دهه گذشته یعنی از زمانی که لاریجانی این نهاد را ترک کرد، در این نهاد فعالیت کرده‌اند بنابراین لاریجانی سعی می‌کند با حفظ اصول، در مقابل تغییر و تحولات انعطاف به خرج دهد و تا حد ممکن مقاومت نداشته باشد تا بتواند به تناسب با دگرگونی‌ها تطابق پیدا کرده و تصمیماتی را منطبق با شرایط اتخاذ کند. در نتیجه با توجه به توان بالای لاریجانی برای مجاب‌سازی امیدوارم بتواند تصمیمات مهمی بگیرد. درواقع با وجود سرعت بالای تحولات و از دست رفتن بسیاری از فرصت‌ها، کماکان می‌توان امیدوار بود که لاریجانی با اتکا به توانایی‌هایش بتواند کشور را در حوزه اختیارات خود  به پیش ببرد. بنابراین معتقدم انتصاب لاریجانی را می‌توان نشانه‌ای از تغییر راهبرد، دست‌کم در مواجهه با برخی مسائل دانست.

 با این حساب فکر می‌کنید انتصاب لاریجانی در بحث مذاکرات نیز نشانه تغییر راهبرد باشد؟

اگر بنا بر تغییر نبود، نیازی به تغییر دبیر پیشین شورای‌عالی امنیت ملی نبود. به هر حال مدت زیادی از انتصاب علی‌اکبر احمدیان نگذشته بود بنابراین اگر بنا نبود تغییری در روند فعالیت‌های شورای‌عالی امنیت ملی رقم بخورد، کماکان احمدیان به‌ عنوان دبیر شورای‌عالی امنیت ملی حفظ می‌شد و نیازی به تغییر افراد نبود. در بحث مذاکره هم این تغییر بسیار حائزاهمیت است و به عقیده من، پیام انتصاب آقای لاریجانی اساسا اعلام همین نکته است که آمادگی مذاکره از سوی جمهوری اسلامی به شرط تعدیل شرایط از سوی طرفین غربی وجود دارد و ایران متناسب با حسن‌نیت طرف مقابل حسن‌نیت نشان خواهد داد. بنابر این برداشت و تحلیل من از پیام انتصاب علی لاریجانی به‌ عنوان دبیر شورای‌عالی امنیت ملی و نماینده رهبری همین است که ایران آمادگی مذاکره را بنابر شرایطی که اشاره کردم، دارد.

نظر شما در مورد تاسیس شورای دفاع کشور و انتصاب آقایان احمدیان و شمخانی به‌ عنوان نمایندگان رهبری در این شورا چیست؟ احیانا فکر نمی‌کنید فعالیت‌های شورای دفاع کشور و شورای‌عالی امنیت ملی از جهاتی همپوشانی داشته باشند و درنتیجه تاسیس این نهاد و انتصاب ۲ چهره باسابقه، منجر به کاهش قدرت و اختیارات شورای‌عالی امنیت ملی شود؟

با توجه به قانون اساسی شورای دفاع مانند شورای امنیت کشور (شاک)، شورایی فرعی است که ذیل شورای‌عالی امنیت ملی قرار می‌گیرد بنابراین به عقیده من شورای دفاع کشور قرار است به‌ عنوان یک شورای تخصصی با تمرکز بر تهدیدهای خارجی و مسائل دفاعی فعالیت کند و درنتیجه معتقدم تاسیس شورای دفاع کشور در عمل محدودکننده شورای‌عالی امنیت ملی نخواهد بود ضمن اینکه آقای شمخانی تجربه بسیاری در دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی دارد و مورد اعتماد رهبری نیز هست.

فارغ از مباحث سیاست خارجی و امنیتی، به‌هرحال برخی مسائل مهم امنیت و سیاست داخلی نیز در حیطه اختیارات و مسوولیت‌های شورای‌عالی امنیت ملی است، به نظر شما با توجه به مواضع و تجارب علی لاریجانی که به‌ویژه در این سال‌های گذشته معتدل‌تر و معقول‌تر از گذشته بوده، آیا می‌توان انتظار داشت با حضور او در دبیرخانه شورای‌عالی امنیت شاهد تحولاتی مثلا در بحث آزادی‌های اساسی، آزادی بیان و رسانه و فیلترینگ باشیم؟

البته باید توجه داشته باشیم که در حال حاضر با توجه به شرایط کشور از جمله تهدیدهای خارجی، بحران ناترازی، گرانی، تورم و مشکلات اقتصادی و به طور کلی وضعیت بغرنج حاکم بر کشور، اولویت آقای لاریجانی  و مجموعه شورای‌عالی امنیت ملی مباحث سیاست خارجی و جلوگیری از تشدید تحریم‌‌ها علیه کشور است. ما چند روزی بیشتر تا فرارسیدن ضرب‌الاجل مکانیسم ماشه فرصت نداریم و بنابراین شورای‌عالی امنیت ملی در اولویت بررسی خود به موضوع مذاکره رسیدگی خواهد کرد. در واقع تصورم این است که شورای‌عالی امنیت ملی در نخستین گام‌های خود با حضور آقای لاریجانی در دبیرخانه این نهاد تلاش می‌کند تا بن‌بست ایجاد شده در مذاکرات را رفع تا از فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم‌ها جلوگیری کند. ضمن آ‌نکه معتقدم در حال حاضر و با توجه به شرایط پیچیده‌ای که با آن دست‌به‌گریبان هستیم نباید بیش از حد سطح انتظارات را از آقای لاریجانی بالا ببریم بلکه لازم است با دیدگاهی معقول به مسائل نگاه کنیم. درواقع فکر می‌کنم اگر هم قرار بر گشایشی در مسائلی همچون آزادی‌های اساسی و دیگر مسائل سیاست داخلی باشیم، تنها پس از عبور از بحران‌های قریب‌الوقوعی که عمدتا با مباحث سیاست خارجی و مذاکرات گره خورده، می‌توان انتظار داشت که اتفاقی بیفتد. با توجه به وضعیت کنونی و مشکلات اقتصادی که در کشور با آن دست‌به‌گریبان هستیم، حتی مساله‌ای همچون بحث کریدور زنگزور هم که به هر حال یکی از مسائل مهم کشور در مقطع کنونی است، نسبت به اهمیت انجام مذاکره در اولویت فرعی قرار می‌گیرد. درواقع ما باید در گام نخست، شرایط موجود که معیشت مردم و کشور را تحت تاثیر قرار داده کنترل کنیم تا پس از آن بتوانیم به سراغ سایر مشکلات برویم.

 با توجه به تجربه شخصی آقای لاریجانی از نظارت استصوابی که شاید بتوان آن را نمونه و شکلی از رویه کلی برخورد با نخبگان دانست، آیا می‌توان امیدوار بود که شاهد تحولی در بحث به‌کارگیری نخبگان و استفاده از ظرفیت نیروهای متخصص در کشور باشیم؟

به عقیده من با توجه به اینکه حوزه اختیارات شعام توسط قانون اساسی مشخص شده و این اختیارات در حوزه نظارت رییس‌جمهور است و همچنین اینکه آقای پزشکیان در این حوزه اقداماتی انجام داده و تلاش کرده که از نیروهای مختلف استفاده کند، چنین انتظاری از آقای لاریجانی بیش از اندازه خوشبینانه است. ضمن اینکه از زمان تشکیل شورای‌عالی امنیت ملی تاکنون سابقه نداشته که دبیر شعام بتواند در اصلاح نوع برخورد نهادهای امنیتی تاثیرگذار باشد. درواقع این تصمیم نیاز به اراده‌ای جدی و قاطع، در سطوح بالاتر دارد. البته آقای لاریجانی در این زمینه می‌تواند تاثیرگذار باشد ولی تصمیم‌گیر نیست. در عین حال با توجه به درس‌هایی که جنگ ۱۲‌روزه برای کشور داشته باید دید که در نهایت چه اقداماتی صورت خواهد گرفت. در نهایت می‌خواهم تاکید کنم که باتوجه به تجربه، نگاه جامع و توان مدیریتی و مجاب‌سازی آقای لاریجانی به اتخاذ تصمیماتی که به برون‌رفت از وضع موجود در کشور کمک کند و راهگشای آینده باشد، خوش‌بین و امیدوار هستم.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج × 3 =