*اقتصاد ؛ دین نیست که آن را دستخوش سلیقه کنیم*
در مکاتب اقتصادی معروف مثل نظریه تئوری پولی فریدمن یا ضریب فزاینده کینز یا مکتب مالی شیکاگو ، نئو کینز ساموئلسون و دیگران در صدد برآمدند که با بررسی عناصر اقتصاد و مطالعه متغیرهای مربوط به آن به برخی از مشکلات و بحران‌های اقتصادی مثل تورم نقدینگی بیکاری ….پاسخ دهند یکی از این تئوری پردازان میلتون فریدمن برنده نوبل ۱۹۷۶ است که تئوری پولی را مطرح کرد
(Quantitative theory of money )
وی معتقد بود که با کمک افزایش حجم پول در اقتصاد و بخش سرمایه گذاری و تولید،
میتوان تولید ناخالص داخلی را تحریک کرد و این تحریک منجر به افزایش رشد اقتصادی و افزایش تولید ناخالص داخلی می شود. اما یادآور شد که این کار مکانیسم عرضه و تقاضا در بخش عرضه پول را به هم میزند و علاوه بر تاثیر مثبت در رشد ، به شق دوم یعنی تورم هم تاثیر می‌گذارد. چون بین افزایش نقدینگی و تورم رابطه مستقیم وجود دارد.
چنانچه کاربرد این ابزار ادامه داشته باشد میزان افزایش تورم از مقداردرصد تولید ناخالص داخلی بسیار فراتر می رود و بنیان‌های اقتصادی دچار مشکلات جدی می شود. فرید من معتقد به استفاده محدود و کنترل شده از این اهرم بود. اما در کشور ما بخش دوم توصیه فریدمن نادیده گرفته شده است
ودر عوض توصیه لنین که سفارش کرده بود طبقه متوسطه جامعه که عموماً مولد و دگراندیش هستند و همیشه مخالفت ها از آنها برمیخیزد را باید با کمک تورم و مالیات از بین برد و ساختار طبیعی جامعه از حالت ضعیف، متوسط ،قوی به سمت جامعه ۲ ساختاری یعنی فقیر و غنی هدایت کرد .در اکثر کشورهای نفت خیز مالیاتی از مردم گرفته نمیشود و بخشی از این درآمد نفت بطور مستقیم به حساب صاحبان اصلی یعنی مردم واریز میشود .اما در کشور ما شفافیتی در مورد خرج درآمد نفتی وجود ندارد از طرفی سازمان تبهکار گونه ای مثل بورس با نوسانهای دستوری ته مانده های جیب مردم را هم خالی میکند .طبقه متوسط در هر جامعه پویایی و امید به زندگی را زنده نگه می دارد ند و مانند یک نردبان عمل میکند که می‌توانند افراد فرو دست با کمی تلاش به طبقه بالاتر برساند. به قول پروفسور هاشم پسران اقتصاددان ،اقتصاد تورمی دسترنج مردم را قبل از به ثمر رسیدن به یغما میبرد.
فقیر احساس میکند که در یک مدار بسته ویرانگر بدون چشم انداز زیست میکند. ضعیف ترین حیوانات هم وقتی در تنگنا قرار میگیرند درنده ترین میشوند. و این فقر منجر به سونامی میشود که علاوه بر در هم شکستن قایقها ، کشتی های بزرگ را هم در خود فرو میبرد.
وقتی بر بالای تریبون های یکطرفه قرار میگیرند در رسانه از مردم میخواهند که امید به زندگی داشته باشند.به فرزند آوری اهمیت بدهند و…
ببینند که راه امید با حرف باز نمیشود سیاستهای غیر اقتصادی
همه راهها را بسته اند
در اقتصاد دستوری جز ویران شدن خانواده و انحراف از کارکردهای آن چیزی بر جای نخواهد ماند شهامت اینکه راهمان اشتباه بود را باید گفت
تاریخ ایران ما را مواخذه خواهد کرد و آیندگان از ما به بدی یاد خواهند کرد.
قیصر امین پور در شعری گفته بود.
قطار می رود تو می روی تمام ایستگاه می رود و من چقدر ساده ام که سالهای سال در انتظار تو کنار این قطارِ رفته ایستاده ام و …
نادر کریمی تحلیلگر اقتصادی و عضو شورای سیاست گذاری اقتصاددان
