اقتصاددان : سیستم آموزش دکترا در ایالات متحده و بسیاری از کشورهای دیگر شکست خورده و ناپایدار است و باید از نو طراحی شود. در بسیاری از رشتهها، این سیستم فقط یک توهم بیرحمانه از اشتغال آینده ایجاد میکند که «منافع اعضای هیئت علمی» را با «هزینه دانشجویان» تأمین مینماید. واقعیت این است: برای افرادی که ممکن است تا ۱۲ سال از عمر خود را صرف گرفتن مدرک دکترا کنند، شغل بسیار کمی وجود دارد.
اکثر برنامههای آموزشی دکترا از الگویی پیروی میکنند که در دانشگاههای اروپایی در قرون وسطی تعریف شده است؛ الگویی که در آن، آموزش فرآیندی از “شبیهسازی” است و دانشجویان را تربیت میکند تا دقیقاً همان کاری را انجام دهند که استادانشان انجام میدهند. امروزه تعداد این “شبیهسازیشدهها” بسیار بیشتر از استادانشان است. بازار کار آکادمیک در دهه ۱۹۷۰ فروپاشید، اما دانشگاهها سیاستهای پذیرش خود را تنظیم نکردهاند، زیرا به دانشجویان تحصیلات تکمیلی برای کار در آزمایشگاهها و به عنوان دستیاران آموزشی نیاز دارند. اما وقتی این دانشجویان تحصیلات خود را به پایان میرسانند، هیچ شغل آکادمیکی برای آنها وجود ندارد.
چالشهای مالی دانشگاهها
دانشگاهها با چالشهای مالی فزایندهای مواجه هستند. بهعنوان مثال، بسیاری از دانشگاههای ایالات متحده هنوز از ضررهای ناشی از سرمایهگذاریهایشان در بحران مالی سال ۲۰۰۸ بهبود نیافتهاند و احتمالاً هرگز بهبود نخواهند یافت. حمایت دولتهای ایالتی و فدرال نیز در حال کاهش است، بنابراین مؤسسات نمیتوانند از برنامههای متعدد حمایت کنند. شاید یک جنبه مثبت در این تحولات ناخوشایند وجود داشته باشد: رقابت فزاینده برای منابع محدود عمومی و خصوصی ممکن است دانشگاهها را مجبور کند تا رویکرد خود را به آموزش دکترا تغییر دهند، حتی اگر نخواهند.
دو راهحل مسئولانه:
۱. اصلاح رادیکال برنامههای دکترا
۲. تعطیل کردن آنها
تغییرات ضروری
تغییرات لازم هم در برنامههای درسی و هم در ساختار دانشگاهی باید صورت گیرد. یکی از دلایلی که بسیاری از برنامههای دکترا بهدرستی به دانشجویان خدمت نمیکنند، این است که *بیشازحد تخصصی شدهاند*، با برنامههای درسی پراکنده و روزبهروز بیربطتر به دنیای خارج از آکادمی. البته تخصص برای پیشرفت دانش و جامعه ضروری است، اما در بسیاری از موارد، این تخصصگرایی به حوزههای تحقیقاتی چنان محدودی منجر شده که فقط برای افراد فعال در همان زمینهها، زیرشاخهها یا زیرزیرشاخهها جذاب است. بسیاری از محققان حتی در ارتباط با همکاران خود در همان دپارتمان مشکل دارند و گفتوگو بین دپارتمانها و رشتههای مختلف گاهی غیرممکن است.
راهحل: آموزش میانرشتهای و حل مسائل واقعی
اگر آموزش دکترا قرار است در قرن بیستویکم پایدار بماند، دانشگاهها باید دیوارهای بین رشتهها را بردارند و برنامههایی ایجاد کنند که پژوهشهای میانرشتهای و ارتباطات را تقویت کنند. آنها باید برنامههای درسی طراحی کنند که بر حل مشکلات عملی، مانند تأمین آب تمیز برای جمعیت رو به رشد، متمرکز باشند. متأسفانه، تغییرات اساسی بعید است از سوی اعضای هیئت علمی صورت گیرد، زیرا آنها اغلب به روشهای سنتی پایبند هستند. دانشجویان، مدیران، هیئتامنا و حتی افراد از بخشهای عمومی و خصوصی باید فشار لازم برای اصلاحات را ایجاد کنند.
ضرورت همکاری بین دانشگاهها
مشکلات هرگز حل نخواهند شد اگر هر دانشگاه بهصورت مستقل عمل کند. این مشکلات سیستمیک هستند و باید بهصورت جامع و مشارکتی مورد توجه قرار گیرند. اعتبار دانشگاهها اغلب بر اساس تعداد و قدرت ادعایی برنامههای دکترای آنها سنجیده میشود، بنابراین برای کسب مزیت رقابتی و سود مالی از طریق همکاری با بخش خصوصی، دانشگاهها به ایجاد این برنامهها ادامه میدهند.
پیشنهادهای عملی:
– حذف برنامههای ناکارآمد یا تکراری
– تصمیمگیری توسط مدیران با مشورت اعضای هیئت علمی و نمایندگان خارج از دانشگاه
– کاهش رقابت مخرب و تقویت همکاری بین دانشگاهها
– اشتراکگذاری منابع، اساتید و دانشجویان بین مؤسسات
– استفاده از فناوریهایی مانند کنفرانسهای ویدیویی و اینترنت برای گسترش همکاریها
اعضای هیئت علمی احتمالاً در برابر این تغییرات مقاومت خواهند کرد، اما واقعیتهای مالی کاهش تعداد موقعیتهای شغلی را اجتنابناپذیر میسازد. آموزش عالی در ایالات متحده مدتهاست که مورد حسادت جهان بوده، اما این در حال تغییر است. فناوریهایی که بازارهای مالی و صنایع نشر، خبر و سرگرمی را متحول کردهاند، اکنون سیستم آموزشی را نیز دگرگون میکنند.
نتیجهگیری
اگرچه تغییرات اساسی در تمام سطوح آموزش عالی ضروری است، اما این تغییرات باید از بالا آغاز شود: با اصلاح کامل برنامههای دکترا در تقریباً همه رشتهها. آینده فرزندان ما، کشورمان و حتی جهان به چگونگی مواجهه با این چالش بستگی دارد.
نویسنده: دکتر مارک سی. تیلور
رئیس دپارتمان مطالعات دینی در دانشگاه کلمبیا در نیویورک
و نویسنده کتاب «بحران در محوطه دانشگاه: طرحی جسورانه برای اصلاح کالجهای ما»
ترجمه: محمدرضا تقیدخت
توصیه شده اقای دکتر انصاری رنانی رییس دانشگاه بصیر آبیک
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع