از قزلحصار در کرج تا خیابانهای تورنتو در کانادا !

جعفر بخشی بی نیاز روزنامه نگار و عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت :همه چیز از این خبر آغاز شد. مدیر عامل خبرگزاری میزان بازداشت یک بازیگر مشهور سینما به اتهام تجاوز را تایید کرد. اما نگفت که آن بازیگر پژمان جمشیدی ست‌. کمی بعدتر خبر رسید که بازیکن سابق تیم ملی فوتبال و بازیگر سینما ؛ سریال و تئاتر با اتهامی سنگین به بخش قرنطینه واحد ۳ زندان قزلحصار منتقل شده است. واحد ۳ همان جایی ست که متهمان به قتل و تجاوز در آن نگهداری می‌شوند. ساعاتی بعد یکی از تهیه‌ کننده‌های سینما با تایید تلویحی تعرض بازیگر مشهور سینما به یک دختر جوان در تهران گفت که این نه اولین که دومین بار است این بازیگر به چنین جرمی شاکی داشته و بار قبل هم با همکاری وکیل و تطمیع شاکی ؛ پرونده فیصله پیدا کرده. و این که این بازیگر دیگر تمام شده و هرگز قادر به بازگشت به این عرصه نخواهد بود. ماجرای پژمان هم از آنجایی شروع شد که دختر جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی تهران شکایت خود را از یک هنرپیشه معروف ثبت کرد. این دختر۲۰ ساله گفت در یک پروژه کاری با آقای سوپر استار سینما و تلویزیون آشنا شده و به او وعده ی همکاری داده.

 دیدار این دختر ۲۰ ساله با بازیگر سینما عاقبت شومی را برای دختر رقم زد و پای او را به خانه ی پژمان کشاند. عاقبتی که منجر به تجاوز شد و بعد از افشای آن واداشت تا قاضی پرونده پژمان را راهی زندان کند‌. دیوارهای قزلحصار اما زیاد نتوانست پژمان را در خود نگهدارد و تنها چند روز بعد با قرار وثیقه ی ۲۰۰ میلیارد تومانی و در همراهی با وکیل خود در یک ماشین شاستی آزادی خود را به مخاطبان و طرفدارانش هدیه داد. روزنامه هم میهن با شاکی پرونده پژمان جمشیدی گفت وگو کرد و پرده از یک پیشنهاد ۵۰ میلیاردی برداشت که در آن از دختر ۲۰ ساله که مورد تجاوز قرار گرفته خواسته شده که پول را بگیرد و از شکایتش صرفه نظر کند. او حتی گفته که از دفتر کار پژمان به خانه او برده شده و پای یک زن هم در میان بوده است. پژمان از قزلحصار مستقیم به خانه رفت اما نه برای استراحت. او به محض رسیدن وسایلش را جمع و جور کرد و با اولین پرواز خودش را به استانبول ترکیه رساند. خبر هم این بود که بازیگر و بازیکن سابق تیم ملی امروز در پروازی تهران را به مقصد استانبول ترک کرد. و نقطه ی اوج خبر همان طور که پیش بینی‌ می‌شد این بود که پنج‌ شنبه برابر با ۳۰ اکتبر ۲۰۲۵ و هشتم آبان ماه سال ۱۴۰۴ پژمان جمشیدی از ترکیه پرواز کرد و خودش را به فرودگاه پیرسون تورنتو رساند.

 خیلی ها موضوع پژمان را یک پروژه ى تخريب دانسته اند و خراب کردن چهره ای موجه که کلی در ایران طرفدار دارد‌‌. آنها می گویند هر وقت يک چهره محبوب ميشود و وجاهت عمومی پیدا می کند يک حاشيه ی اخلاقى برایش ساخته می شود تا جريان فكرى يا اجتماعى که برایش به وجود آمده خنثى شود. مثلا اگر با منطق ريسگ كه نگاه كنیم كسى با سطح شهرت و تجربه ی پژمان هرگز چنین خطایی با اين سطح از حماقت نمی کند. بعد هم می گویند ماجراهای زیادی بوده مثل همین داستان عروسی دختر علی شمخانی و ماجرای رسوایی بانک آینده و یا موضوعاتی از این قبیل که پروژه ی پژمان علم شد تا آنها را به حاشیه ببرد‌. مثلا يک روز با بازداشت تتلو و برخی نقش هایی که به او در زندان برای توبه یا ساخت آهنگ های مجاز دادند و بعد با حكم اعدامش و یک روز هم با كنسرت همایون شجريان وسط میدان آزادى و حالا هم با ساخت داستانِ مسخره ی پژمان جمشيدى آن هم تجاوز به یک دختر ۲۰ ساله و بعد حق السکوت ۵۰ میلیارد تومانی. سناریویی که جمعا یک خط واحد دارد. پرتاب حاشيه براى دفن بحران. حالا صرف نظر از تمام اینها می توان خاطرات تلخِ شبهای قزلحصار را فراموش کرد و در خیابان های تورنتو آزادانه قدم زد و به خیلی ها خندید و از زندگی در کانادا لذت برد.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

12 − سه =

پربازدیدترین ها