جعفر بخشی بی نیاز روزنامه نگار و عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : تا همین چند وقتِ پیش تهِ ذهنم جایی که انگار نیست ؛ همه ی کشورها بود و ایضا افغانستان. جایی که گمان داشتم طلا هم بریزد فاقدِ یک گشت و گذار چند دقیقه ای ست. آدم عاقل که دبی ؛ یا ترکیه یا مثلا تفلیس در گرجستان را ول نمی کند برود از ایالت قندهار یا کابل یا بدخشان بازدید کند. توی خیابان هایش بگردد و خاطره سازی کند و از کافه هایش عکس یادگاری بگیرد. کشوری که تا همین چند وقت پیش زاده هایش را برای کارهای پست به ایران می فرستاد و نام افغانی با اموری خرده پا و یا ارزان عجین می شد. مثل کار توی باغ یا مزارع یا گاوداری ها و تهش چاه کنی. آن جا که می گفتند برای کارهای سخت و دشوار هیچ نیرویی بهتر از کارگرانِ افغانی نیست. که هر کدام شان به قد دو یا سه ایرانی کار می کنند. تسلیم هم بودند و گاها آن قدر خوب کار می کردند که کارفرمایان نگهشان می داشتند. حتی قاچاقی و پنهانی. توی همین ایران می ماندند و تشکیل خانواده هم می دادند.
حالا افغانستان ؛ سوییس ؛ یا هلند یا دانمارک نیست. کانادا هم نیست و با نروژ و آلمان هم فاصله ی بسیاری دارد. اما افغانستان است. آن هم افغانستانِ امروز نه افغانستانِ دیروز. افغانستانی که به دلیل بازگشت تعداد زیادی از مهاجرانِ ثروتمند و پول دار و نوسازی بخش کشاورزیِ کشور و ایجاد مسیرهای تجاری رو به بهبود با کشورهای همسایه و منطقه با شتابِ فزاینده ای سرپا شد و به کشوری سالم و سلامت رسید. امروز در افغانستان تورم با میانگین ۲ درصدی در سال ۲۰۲۵ ؛ در زمره پایین ترین نرخهای منطقه در خاورمیانه و در قیاسِ با ایرانِ مفلوک است که به دلیل ثبات و پایداری در قیمت مواد غذایی و تقویت واحد پول افغانی اتفاق افتاد و به این کشور اعتبار داد. حاکمانی که به نام طالبان در افغانستان روی صندلی نشستند. گرچه عقاید و آرمان هایشان را به مردم تحمیل کردند اما زندگی را از مردم نگرفتند. که به مردم امید و انگیره هم دادند تا هر کس کاربلد است یک سر امور را به دست بگیرد و افغانستان را به رشد و توسعه برساند.
به گمانم حالا دیگر نیاز نیست دروسِ اقتصاد در دانشگاه های معتبر در ایران نمادها و الگوهای پیشرفت در اروپا را برای تدریس به اساتید بسپارد تا به دانشجویان بگویند و یاد دهند که اروپا که در جنگ بود و کلی ویرانی به خود دید ؛ چگونه امروز توسعه و رشد و پیشرفت کرده و جهان را به سیطره درآورده. جای اروپا و افغانستان باید تغییر کند تا مدیران و مسئولان و خاصه شخصِ رییس جمهور از سبک و سیاقِ افغانی ها در مملکت داری درس بیاموزند و یاد بگیرند که چگونه می شود حکومت کرد بدون آن که دزد بود و یا دزدی را به دیگران یاد داد. حالا افغانستان و خاورمیانه ؛ اروپا ؛ آفریقا و خودِ آمریکا چشمشان به ایران است. به اقتصاد ایران. به جامعه ی ایران. به مردم ایران و به اعتبار ایران. ایرانی که به هزار و یک دلیل و همین تورم و گرانیهای افسار گسیخته آبرویش در دنیا رفت و نشان داد در مدیریت ضعیف نیست. بلکه ناکارآمد است. مدیریتی که به اکثریتی فشار می آورد تا هر روز فقیرتر شوند و به اقلیتی پست و فرومایه و خائن که هر روز فربه تر شوند. عدالتی که اینها مدعی بودند عدالت علوی ست !
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع